یمانی

صاحب هدایت کننده ترین پرچم

صاحب هدایت کننده ترین پرچم

امام محمد باقر ع که فرمودند:

... و در پرچـمها پرچـمى هدایت کننده تر از پرچم یمانى نیست و آن پرچم هدایت است .
چون که شما را به صاحبتان دعوت می کند ،
و اگر یمانى خروج کرد فروختن اسلحه حرام
مى شود .
و اگر یمانى خروج کرد , بپا خیز بسوی او .
که همانا پرچمش پرچم هدایت است .
و جایز نیست مسلمانان از او سرپیچى کنند ،
و اگر کسى این کار را انجام دهد از اهل جهنم
مى باشد .
"زیرا که او دعوت به حق و هدایت به راه راست
مى کند" .


منابع: الغیبة - محمد بن ابراهیم النعمانی ص 264
بحار الأنوار ج 52 ص 232

پیوندها

یمانی;حجت الله-انتظار فرج

از پایه های ثابت مذهب شیعه دوازده امامی انتظار شبانه روزی فرج است، زیرا که امر ظهور یک باره اتفاق می افتد وکسی جزء خداوند سبحان و تعالی زمان آن را نمی داند و هر کس که بگوید امام مهدی  تا زمانی که همه علائم کامل نشود ظهور نمی کند وتا اینکه ... وتا اینکه ... ، ایا در قضا با خداوند شریک است، و اینکه به عقیده حقیقی اهل بیت ایمان ندارد واین در گفتارشان واضح است: 

از ابی عبد الله ع فرمودند: هر اندازه که بندگان به خداوند عز وجل نزدیک و از آنها راضی باشد . در صورتی که حجت خداوند عز وجل از آنها مفقود گردد و برای آنها ظاهر نشده وجای او را نمی دانند ، ودر حالی که می دانند که حجت خدا و روشنگری هایش به پایان نرسیده و به همین خاطر است که شب وروز منتظر فرج شدند واینکه فقدان حجت خدا شدید ترین غضب خداوند بر دشمنانش است،و برای آنها ظاهر نمی شود ، در حالی که می داند که دراولیائش تزلزلی ایجاد نمی شود ، و در صورتی که بداند متزلرل می شوند حتی یک لحظه هم حجت خود را از آنها پنهان نمی کرد ، و این اتفاق نخواهد افتاد مگر بر شرورترین مردم. کمال الدین و تمام النعمه ص 337

مفضل بن عمر گفت: که امام صادق ع می فرماید: هر کس که بصورت منتظر بر این امر بمیرد مانند کسی خواهد بود که با قائم و در صف ایشان باشد ، بلکه همانند کسی خواهد بود که در کنار رسول خدا شمشیر می زند.کمال الدین وتمام النعمه 338

ابو عبد الله ع فرمودند:اگر روز و شب را به صبح رساندی و امامی از آل محمد ندیدی پس به آنچه دوست داری پایبند باش ، ودشمن بدار آنچه را دشمن بود ، و موالی کسی باش که ولایتش را پذیرفته بودی و صبح وشب منتظر فرج باش. غیبت نعمانی: ص 153

و علامات ظهور چیزی جزء نزدیکی بیشتر وبیشتر به فرج موعود از جانب خداوند سبحان وتعالی نیست . بحث را با دو حدیث طولانی که بصورت خلاصه بیشتر علامات ظهور در آن آمده شروع می کنیم.

از رسول خدا که فرمودند :قسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان در آن زمان حاکمان جور و وزراء فاسق وعرفاء ظالم وامناء خائن بر آنها مسلط می شوند. سلمان به سرعت می گوید: این اتفاق می افتد ای رسول خدا ؟پس صلی الله علیه واله فرمودند: بله قسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان در آن هنگام منکر معروف ومعروف منکر وامانت به خائن سپرده می شود و امین خیانتکار محسوب می شود ودروغگو را صادق وصادق را دروغگو می شمارند ، سلمان گفت: اینطور اتفاق می افتد ای رسول خدا ؟  پس رسول خدا صلی الله علیه وآله جواب داد: بله وقسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان و در آن هنگام حکومت زنان ، ومشورت با کنیزان ، و نشستن جوانان بر منابر ، ودروغ به عنوان وسیله به کار می رود ، و زکات دادن اختیاری ، وسبقت گرفتن از همدیگر غنیمت است ، ومرد به پدر و مادر خود پشت کرده ، وبه دوست خود وفا می کند ، و ستاره دنباله دار طلوع می کند . وسلمان با عجله می گوید: اینطور اتفاق می افتند ای رسول خدا ؟.پس رسول خدا صلی الله علیه واله جواب داد:

بله: قسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان در آن هنگام زنان با شوهران خود در تجارت شریک شده ، و باران بصورت قهر خواهد بارید و بر کرام با خشم نازل می شود ، و مردی که در تنگنا و فقر قرار دارد مورد حقارت واقع می شود ، ودر آن هنگام بازارها نزدیک هم می شود ، در حالی که این می گوید که چیزی را نفروختم ، و آن یکی می گوید که چیزی را سود نکردم ، وچیزی را جز مذمت خدا نمی بینی . وسلمان به سرعت می گوید . آیا اینطور اتفاق می افتد ای رسول خدا ؟... پیامبر فرمودند: قسم به کسی که نفسم در دست اوست اینطور اتفاق خواهد افتاد ، ای سلمان در آن هنگام اقوامی بر آنها مسلط می شوند که اگر صحبت کنند آنها را 

می کشند ، واگر ساکت شده اند اموالشان را تملک می کنند ، وحرمت آنها را شکسته ، و خون آنها را خواهند ریخت ، و دل هایشان را پر از رعب وترس خواهند کرد پس آنها را نمی بینی مگر اینکه ترسیده و در رعب هستند ؛ سلمان: آیا اینطور اتفاق می افتد . پیامبر : بله قسم به کسی که نفسم در دست اوست ، ای سلمان در آن هنگام چیزی از مشرق و چیزی از مغرب می آید پس به جان امت من در می افتند ، وای بر ضعیفان امتم از آنها ، و وای بر آنها از جانب خداوند ، نه به کوچک ها ترحم می کنند ونه احترام بزرگترها را نگه می دارند ، و از هیچ کار زشتی نمی گزرند ، اخبار آنها در خفاست ، جثه های آنها جثه آدمیزاد ، وقلب آنها قلب شیاطین است . سلمان: آیا اینطور اتفاق می افتد ای رسول خدا ؟. پیامبر: آری وقسم به کسی که نفسم در دست اوست ، ای سلمان ، و در آن هنگام مرد با مرد و زن با زن ارضاء شده ، وبر غلامان تجاوز می شود همانطور که بر جاریه در منزل تجاوز می شود ، ومردان شبیه زنان ، وزنان شبیه مردان می شوند ، وصاحبان فرج ها-زنان- بر سروج زین -متور سیکلت وامثال آن- سوار می شوند که لعنت خدا از جانب امتم بر آنها باد .

سلمان: آیا اینطور اتفاق می افتد ای رسول خدا ؟. پیامبر: آری وقسم به کسی که نفسم در دست اوست ، ای سلمان در آن هنگام مساجد به زیور الات آراسته شده همانطور که کنائس آراسته می شوند ، ومصاحف-قرآنها- آراسته و منارات طولانی و بلند می شوند

و صفهای نماز با دل های پراکنده و پر از نفاق و زبان های مختلف بیشتر می شود . سلمان: آیا اینطور اتفاق می افتد ؟ پیامبر: آری وقسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان ، و در آن هنگام مردان امتم خود را به طلا آراسته ، و حریر ودیباج را می پوشند و پوست های ببر ها را برای طرب استفاده می کنند سلمان: آیا اینطور اتفاق می افتد . پیامبر آری و قسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان در آن هنگام ربا ظاهر شده و با غیبت و رشوه معامله می کنند ، ودین کنار گذاشته می شود و ارزش دنیا با لا می رود . سلمان اینگونه اتفاق می افتد پیامبر: بله وقسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان ، و در آن هنگام طلاق زیاد شده وحدود خدا رعایت نمی شود وضرری به خدا نخواهد رسید . سلمان ، اینگونه اتفاق می افتد !!!؟ .پیامبر: آری وقسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان و در آن هنگام ترانه والات طرب ظاهر شده ، و اشرار امتم آنها را به کار می گیرند . سلمان: آیا اینگونه اتفاق می افتد ؟ پیامبر بله وقسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان ، و در آن هنگام ثروتمندان امتم برای خوشگذرانی و قشر متوسط برای تجارت ، وقشر فقیر آنها برای ریاکاری وشهرت به حج می روند ، و در آن هنگام اقوامی هستند که قران را برای غیر خدا یاد می گیرند و آن را به عنوان انواع سرود به کار می برند ، و همین طور اقوامی که برای غیر خدا تفقه می کنند ، و فرزندان زنا زیاد میشوند ، و با قران آواز می خوانند و به دنیا می پردازند ، سلمان: اینگونه اتفاق می افتد ؟. پیامبر: آری وقسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان آن هنگامی است که محارم هتک حرمت میشوند ، و گناهان را کسب می کنند ، و اشرار بر اخیار مسلط می شوند ، و دروغ پراکنده می شود ، ولجاجت ظاهر و فقر زیاد می شود ، و در لباس پوشیدن همدیگر را نهی می کنند، وباران در غیر زمان بارندگی

می بارند ، و کوبه وجاهای رقص و فحشا را می پسندند، و منکر امر به معروف و نهی از منکر می شوند،تا اینکه انسان مؤمن در آن زمان ذلیل تر از کنیز و خدمتکار میشود و در میان قراء و عابدان اختلاف ظاهر می شود ، در حالی که آنها همان ستمگران ناپاک هستند که مدعی ملک سماوات می شوند ! . سلمان: اینگونه اتفاق می افتد ؟ . پیامبر آری وقسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان در آن هنگام ثروت مند ازچیزی جز فقر نمی ترسد تا انجایی که گدا دست خود را در میان جمعیتی قرار می دهد ولی چیزی به او داده نمی شود . سلمان: آیا اینگونه اتفاق خواهد افتاد ؟ . پیامبر: آری وقسم به کسی که جانم در دست اوست ای سلمان و در آن هنگام روبیضه صحبت می کند ، پس سلمان گفت: ای رسول خدا پدر و مادرم فدای شما روبیضه یعنی چه ، صلی الله عله وآله فرمودند: در امر عموم کسی صحبت می کند که در حد واندازه های آن نیست پس دیری نخواهد بود که زمین طوری حرکت و شکافت بر می دارد که هر قومی فکر کنند که در ناحیه آنها شکننده شده است پس به اندازه ای که خداوند بخواهد اقامت می کنند ، آنگاه در اقامت خود عهد را می شکنند سپس زمین دفینه ها و گنج های درون خود را بیرون می ریزد ، فرمودند که طلا ونقره اش را سپس با دست خود به پادشاهان اشاره کرد ،و فرمود همانند این که روزی طلا و نقره بدرد آنها نخورد ، و معنی صحبتش : پس شرط وشروط آن پدیدار شدند.

مشارق انوار الیقین للبرسی: ص 111- حیاة الامام المهدی علیه السلام – باقر شریف القرشی: ص 453 – 452

ادامه دارد...

یمانی ;حجت الله (بخش دوم)

در مطالب قبل بیان شد که علامات قبل از ظهور امام مهدی عج به سه گروه تقسیم می شوند:
علامات عام
علامات خاص
علامات حتمی
واین علامات به طور کل شامل دو دسته می شود: 
*علامات غیر حتمی یعنی اینکه امکان قرار گرفتن تغییر در آن وجود دارد پس تغییر می کند ویا اینکه بصورت مطلق نباشد ، یعنی قبل از امام عج تحقق آن شرط نیست ، بلکه آنها علاماتی هستند که اگر محقق شده بر نزدیکی فرج دلالت و اگر محقق نشد بر دوری آن دلالت نمی کند .
*و علامات حتمی و یا همان ارکان اساسی برای برپایی دولت عدل الهی همانطور که از ائمه وارد شده است ،
از امام صادق ع آمده: قبل از قیام قائم ع پنج علامت حتمی وجود دارد: یمانی وسفیانی و صیحه ندا در آسمان وکشته شدن نفس زکیه و فرو رفتن زمین در صحرا بیداء .
و موضوع بحث و رکن اساسی در میان این علامات پنجگانه یمانی است همانی که روایت ها بر ایشان به عنوان خلیفه امام مهدی و در روایتی خلیفه خدا مهدی دلالت نموده و روی برگردانده از ایشان جهنم است،وروایت های دیگری که به پیروی از ایشان تاکید می کند واین تاکید برهیچ شخصیت دیگری قبل از امام اطلاق نمی شود پس هر کس شخص یمانی را شناخت وبر آن مستدل شده و از او تبعیت وپیروی کرد انگاه از امام زمانش پیروی کرده است ﴿کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَة ﴾ (هر کسی در گرو اعمال خویش بوده مگر یاران یمین) در مورد شناخت این شخصیت از اهل بیت ع به اندازه کافی احادیث وارد شده و بر پژوهشگر با انصاف واجب است که در مورد این شخصیت تحقیق کند ، پس اگر کسی به دروغ مدعی آن شده طول نخواهد کشید مگر اینکه امر او کشف شود و آن هم از طریق حکمت یمانی و ربانی آل محمد در همه اقوالشان است ، پس اگر کمی در کلام آنها تامل کنیم خواهیم دید که می خواهند همه چیز را در یک زمان به اولیاء ویاران خود نشان دهند ولی همزمان به خاطر ترس از دشمنان خود نمی خواهند همه چیز را مکشوف کنند .
انگاه اگر پژوهشگر طالب حق در مورد امام زمان خود در روایات نظر کند تعارضی را در ظاهر و نه در حقیقت امر پیدا نخواهد کرد.
بر ما واجب است که برکلام آل محمد ع تمرکز کنیم زیرا که آنها قران ناطق و راهای نجات از حیرت و خروج از فتنه ها هستند،به همین خاطر است که رسول خدا ص فرمودند: ای مردم من در میان شما جایگزینی قرار دادم که اگر به آن تمسک کنید درمانده نخواهید شد وآن کتاب خدا و اهل بیتم هستند و در حالی که لطیف خبیر به من خبر داد که آنها از همدیگر جدا نمی شوند تا اینکه بر حوض برگردند. 
واز این کلام می فهمیم که هر راهی به غیر از طریق آل محمد ظلمت وگمراهی است،وهر آنچه که مخالف کلام آنهاست گمراهی است،وآنها با قران هستند،وبا قران طریق واحدی هستند، پس هر کس که مخالف آنها بوده وکلام آنها را رد کند با خدا مخالف است و
هر کس که از آنها پیروی کند وکلام آنها را قبول کند پس خدا را اطاعت کرده، و رسول خدا به صراحت اعلام کرده که آنها جانشینان واوصیاء ایشان هستند ،ودر لحظات وداعش هنگامی که خواست که برای امت امان و آسایش را بدون هیچ نوع گمراهی بنویسد و هرآنچه که معروف است که مرد به هنگام وفات خود به مهمترین متعلقات خود وصیت کند و هم وغمش نجات امت خود از گمراهی است، ولیکن شیطان امت اعتراض کرد وگفت که این مرد در حال هزیان گفتن است وحادثه برای همه آشکار و معروف است ، سپس بعد از آن حضرت مصطفی ص با برادر و وزیر و دست راست و پسر عمو و هارون و وصی خود علی ابن ابی طالب ع عزلت نموده ودر مورد مهمترین چیزهایی که امت بعد از ایشان به آن نیاز دارد وصیت نمود وآن مشخص کردن خلفاء و جانشینان خدا در سرزمینش وحجت های خدا براهل هر زمان در زمان شان است تا اینکه امت از آنچه آنها را به سوی هاویه جهنم بکشاند پیروی نکنند و از کسی که
خداوند با آن بر ملائکه خود احتجاج نمود پیروی کنند.
﴿إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن ی فُْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَن قَُدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لََّ تَ عْلَمُونَ ﴾ 
(پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشینى خواهم گماشت فرشتگان گفتند آیا در آن کسى را مى گمارى که در آن فساد انگیزد و خونها بریزد و حال آنکه ما با ستایش تو ، تو را تنزیه مى کنیم و به تقدیست مى پردازیم فرمود من چیزى مى دانم که شما نمى دانید.)
پس خداوند متعال پیامبران را به عنوان جایگزینان خود در زمین مبعوث وآنها را با وحی خود منصوب نمود وهر خلیفه ای از آنها در مورد خلیفه بعد از خود وصیت می نمود ولی همیشه مسیر امت ها در انتظار جانشین خدا شکست بوده،مگر عده ای اندک از اولیاء و صالحین  و هنگامی که خداوند پیامبری را با محمد ختم نمود خلفای خدا بعد از او را در که دولت عدل الهی را بعد از پدرشان ع بر پا خواهند داشت در حالی که رسول خدا در مورد آنها وصیت نموده پس ائمه را در وصیت خود با اسم شان ذکر و بعد از آنها اول مهدیین را با اسم خود و صریح ذکر نمودند ، و اما ذکر (مهدی اول) بدون اینکه کسی متوجه آن شود کتاب ها را پر کرده است و از جمله آن شخصیت یمانی ع است و ایشان یکی از علامات حتمی است که تحقق آن قبل از ظهور امام مهدی ع لازم است وچون که شخصیت یمانی مهمترین شخصیت قبل از ظهور امام بوده و تمسک به آن همان تمسک به امام عج است زیرا که او زمینه ساز رئیسی قبل از امام عج است که یاران قائم ع و غیره با آن امتحان می شوند،همان طور که یاران طالوت به واسطه نهر یا رود آب امتحان شدند .
از ابی عبد الله ع فرمودند: یاران طالوت به نهری امتحان شدند که خداوند متعال در مورد آن فرموده اند: خداوند شما را به واسطه نهری امتحان نموده است پس هر که از آن بنوشد از من نیست وهر که از آن نیاشامد از من خواهد بود و اینکه یاران قائم ع با همانند آن امتحان می شوند.
واین نهر در بهشت همانطوری که از آنها ع آمده دروازه آل محمد است (رکن یمانی درب ماست که از آن وارد بهشت 
می شوند ، و آن نهری از بهشت است که در آن اعمال بندگان را می یابی.)
ادامه دارد...

یمانی;حجت الله

قضیه و موضوع امام مهدی ع به عنوان موضوعی که به امتحان خلق منتهی میشود به حساب می آید و به خاطر آن خداوند متعال پیامبران و رسولان را مبعوث و کتابها و احکام شرعی را نازل نمود ، خداوندمتعال فرمودند:

 هُوَ الذِی اَرسَلَ رَسُولهُ بِالهُدَی و دِینِ الحَقِّ لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّیِنِ کُلِهِ وَ لَو کَرِهَ المُشرِکُونَ 

او کسى است که رسول خویش را با هدایت و دین درست فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند هر چند مشرکان به این امر راضی نباشند.

و فرمودند: ﴿وَ مَاخُلُقتُ الجِنَّ وَ الأِنسِ إِلََّّ لِیَعبُدُونَ ﴾ 

و جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند. 

و آن در دولت عدل الهی با فرماندهی صاحب زمان،که جانم و جان جهانیان فدای خاک پای ایشان باد ، تحقق خواهد یافت . و هر کس که به این مهم ایمان آورد آرزو می کند که یکی از افراد ایشان در آن روز موعود باشد تا در دنیا و آخرت پیروز شود ، ولی خداوند تعالی روا داشت که دنیا چیزی جز خانه بلا و امتحان نباشد و فرمود: 

﴿أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُترَکُوا أَن یَ قُولُوا آمَنَّا وَ هُم لَّی فَُّتُن ونَ *وَ لَقَد فَ تَ نَّا الَّذینَ مِن قَبلِهِم فَ لَیَعلَمَنَّ اللهُ الَّذینَ صَدَقُوا وَ لَیَعلَمَنَّ الکَاذِبینَ ﴾

آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها مى شوند و مورد آزمایش قرار نمى گیرند و به یقین کسانى را که پیش از اینان بودند آزمودیم تا خدا آنان را که راست گفته اند معلوم دارد و دروغگویان را نیز معلوم دارد، 

پس قبل از قیام قائم ع باید مردم الک و مورد امتحان قرار گیرند،تا اینکه از کسانی که به قیام قائم ع ایمان دارند چیزی همانند سُرمه در چشم یا نمک درغذا-منظورازآن اقلیت ایمان آورنده گان است-باقی نمی نماند.

همانطور که صدها روایت از رسول و عترت طاهر و پاک ایشان به این موضوع اشاره نموده اند . 

و از مهمترین مسائل که قبل از قیام قائم ع وجود دارد مسئله تمهید کننده -آماده کننده- اصلی که همان یمانی موعود است که ائمه در مورد او خبر داده اند:

مبنی براینکه هر کس با اومخالفت کند از اهل آتش است ، پس ایشان ع حد فاصل میان اهل بهشت و اهل آتش می باشد ، و تقسیم کننده اهل بهشت و آتش در عصر ظهور نیز بر او ع صدق می کند ، همانطور که علی بن ابی طالب ع در همه عصرها و تاریخ اینچنین بود.

قضیه یمانی همچون تصویری که بطور مثال به صد جزء تقسیم شده است بحساب میآید، و هر جزئی در کتابی آمده ، پس پژوهشگر نیازمند به جمع شدن همه این اجزا از داخل کتابهاست تا اینکه تصویر در نزد او کامل شود ، و این کار سخت و مشقت آور نیاز به تأیید و کمک الهی است .

اِن هَُّمْ یَ رَوْنَهُ بَعِیداً * وَنَ رَاهُ قَرِیبا 

آنها امرقائم را دور می بینند * وما آنرا نزدیک می بینیم.

دراین مورد اختلافی وجود ندارد مگر توسط معاند متکبر و کافری که مشمول قول تعالی است(آنها امر را دور می بینند)و هوای نفس آنها را در جحیم جاویدان نگه میدارد، که ما در این ایام دشوار و مدت زمان ظهور مقدس دولت عدل الهی هستیم وآن چشم نواز همه پیامبران وفرستادگان واولیاء و صالحین از اهل دنیا وآخرت است ، اینکه در دولت عدل الهی شرائع که پیامبران با آن آمده بودند اجرا و بر پا می شود و اهداف سامیه(مشکل و طاقت فرسا)که خداوند مسؤلیت اجرای آنرا در زمین به آنها سپرده بود محقق خواهد شد همانی که به خاطر آن رانده و کشته شده وجهت اقامت آن واقامت عدل و قرار دادن هر چیزی بر جای خود واقرار حاکمیت خداوند در سرزمینش با ظلم و مشقت ها روبرو شدند .

إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَة 

آنگاه که پروردگارتو فرشتگان را فرمود من در زمین خلیفه ای خواهم گماشت و فرمود:

یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُم بَ یْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلََّا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ 

ای داود ما تو را در زمین خلیفه قرار دادیم پس در میان خلق خدا به حق داوری وحکم کن وهرگز از هوای نفس پیروی مکن ، که تو را از راه خدا گمراه سازد.آنان که از راه خدا گمراه شوند ، عذابی سخت به خاطر فراموش کردن روز حساب دارند.

 وفرمودند : قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُ ؤْتِی الْمُلْکَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِیَدِکَ الْخَیْ رُ إِنَّکَ عَلَىَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ 

ای پیغمبر بگو بار خدایا پادشاه ملک هستی تو هر که را بخواهی ملک و سلطنت بخشی و از هرکه خواهی ملک وسلطنت بگیری ، وبه هر که خواهی عزت واقتدار بخشی وهر که را خواهی خوار گردانی ،هر خیر ونیکویی به دست توست وتنها توبرهر چیز توانایی

وچون ظهور خلیفه خدا در سرزمینش برای برپایی چنین دولتی(دولت عدل الهی) توسط همه ادیان الهی مورد انتظار است ، وهمه به وجود وامکان حتمی آن اقرار می کنند ، و کلیه اهالی ادیان باتوجه به آنچه در کتاب های آسمانی و تاریخی شان ذکر شده

اعتقاد دا رند که حاکم خدا و خلیفه اش در سرزمینش از خود آنهاست . وهمانطور که معروف است کتاب های آسمانی که در حال حاضر وجود دارد از تحریف خالی نبوده ولی امکان رد ادعای همه اهل ادیان نیست بلکه امکان توجیه ادعاء همه به سوی طرحی که شامل همه بوده وجود دارد زیرا که بیشتر عبارات موجود در این کتاب ها از جانب خداوند است و امکان اختلاف در متن آن وجود ندارد ولیکن در مصداق آن امکان پذیر است 

آنگاه یهود در انتظار پیامبر خدا ایلیا ع بوده و اعتقاد به ظهورش در آخر الزمان داشته و قبل از آن علاماتی دارند . 

و یاران دین مسیح منتظر عیسی ع بوده و به ظهورش اعتقاد دارند وقبل از آن صاحب علاماتی هستند . 

و مسلمانان  به ظهور امام مهدی ع اعتقاد دارند و قبل از آن نیز صاحب علاماتی هست .

ادامه دارد...

رسالت عظیم

اگر در تاریخ اسلامی بنگریم، میبینم که انسانیت، گرفتار سرکشان خشنی شده است که به امت اسلامی بدبختی را چشاندند و با حق و دین و فضیلت، مبارزه کردند تا مصالح حقیر خود را زنده کنند.

 و سردسته آنها سرکشی جنایتکار به نام یزید ابن معاویه بود . این ستمکار بر حرمت خدا و رسولش تعدی کرد و با جسارت و غاصبانه و فریبکارانه از روی ضعف اراده مردم و تجمع شدن آنها بر لقمه بی ارزش دنیا که مردم را وارد آتش دوزخ میکند و چه بد جایگاهی است،  بر منبر رسول اعظم بالا رفت.

و پیش از او سرکشان زمان در دوره نوح ع و سرکشی به نام نمرود و عمال او در زمان پیامبر ابراهیم ع و فرعون و سربازانش در زمان نبی، موسی ع و جالوت و همدستانش در زمان پادشاهی طالوت و داوود  ع و کاهنان معبد بنی اسرائیل در زمان عیسی ع و بزرگان قریش و سقیفه آنها در زمان رسول الله ص و معاویه و پاسبانهای او در زمان امیرالمومنین ع و پس از او ، بنی عباس و لشکریان انها بودند.

و اکنون نیز این حالت مبارزه با پروژه خدا و جنگ با خلیفه خدا که سرپرست این پروژه الهی است و جنگ با پیروان خلیفه خدا ادامه دارد ...

درسها و عبرتهایی را از انقلاب حسین ع آموخته ایم ؛ 

همان حسینی که پروژه خدا را برپا داشت و همه چیز خود را برای به سرانجام رساندن و تثبیت  این طرح بر مبنای متین و استوار آن با خون پاک خود و خون اهل بیتش ع و خون اصحاب و یاران پاکش و به قیمت اسیرشدن عیال خودفدا کرد. 

بله دشمنان آنها را از شهری به شهر دیگر میبردند و آنها در نهایت حزن و اندوه بودند و افسردگی و حسرت به خاطر آن همه اسرافی که در حق آنها شده بود و سرهایی که بر سر نیزه ها بالا میرفت ،بر آنها فزون یافته بود. 

و اینها همه به اسیران یادآوری میکرد که کربلا تمام نشده است و تا زمانی که فرزند فلانی بر سر کار است ، هرگز تمام نخواهد شد هرچند دین خدا و طرح و پروژه او ثابت باشد .

ولی واجب است تا این پروژه کامل شود و واجب است تا زینب ام المصائب که معلمی بزرگ بود ، آن را تکفل کند و آن را به پا دارد ؛ همان زینبی که بر همه این مصیبتها از زمان شهادت رسول الله ص تا امروز شاهد بود .

بله تا امروز و در زمان فعلی ما !

و او درباره آن جایگاههای دردناک و شدیدی که اسلام بر آنها گذشته و بعد از این از آنها خواهد گذشت به مردم شهادت میدهد. 

ای دوستداران امام حسین ع 

قضیه امام حسین ع مراحل مهم و سختی را در آن زمان گذراند.

خروج امام حسین ع از شهر جدش رسول الله ص به سوی مکه مکرمه و اقامش در آنجا برای چندین ماه پیش از آنکه در مراسم پرجمعیت حج و اجتماع بزرگی که در روز غدیر و به خصوص روز ترویه یا هشتم ذی الحجه سال شصت هجری بر گذار میشود شرکت کند 

ایشان  موسم حج و این شعائر (شعائر خدا )را  در پس خود رها کرد و شعائر خدا را خودش با روح و بدن خود ادا کرد و آن موسم را جدا کرد و آن را به عنوان شعائری که بر اهلش اقامه میشود از محتوا تهی کرد

 زیرا معصومین خودشان شعائر خدایند و مردم بر آنها حج میکنند.

و در آن وقت ، حج بدون موذنی که در میان مردم برای این واجب ندا دهد  برای حسین ع بی ارزش شده بود و بر مردم و حاضرین در آن اجتماع واجب بود وقتی موذن از حج و از مکه مکرمه  خارج میشود به موذن ملحق شوند و این از باب همراهی با امام زمانشان ع و برای جلوگیری از تقدم بر او یا تاخر از او که باعث نابودی و پیاده شدن از کشتی جاری ای که در حسین ع نمود دارد ، واجب است

 (خدایا بر محمد و آل محمد همان کشتیهای جاری در میان عمق آبهای فراوان درود بفرست . هر که بر آن کشتی بنشیند ایمن میگردد و هر که آن را ترک نماید غرق میشود و جلو زننده از آن ، بیرون می رود و آنکه ازآنهاعقب بماند تباه میشود و همراه با آنها، به حق می پیوندد )

خدایا ما را به حق و شفاعت حسین ع از همراهان با آنها قرار بده

و آنگاه که امام تصمیم به خروج برای اصلاح در امت جدش رسول الله گرفته بود وبرای برادرش ابن حنفیه نامه نوشت، این مرحله اول بود . 

و مرحله دوم :قافله یا کشتی امام حسین ع و آنهایی که به رکاب مبارک ایشان ملحق شدند و آنها هزاران نفر بودند

پس مدرسه ای پیشاهنگ لازم بود تا درس و پند بدهد تا دانشجویانی که به آن  میپیوندند، فارغ التحصیل شوند و به این ترتیب، نتایجی راکه به دست می آورندبه آنها بدهد . 

پس از آنکه نامه امام حسین را پذیرفتند ونوشته ای را که به عنوان کوچکترین نامه از نامه های کربلا وصف شده بود، ستاندند و امام ع در صبحدمی که از مکه خارج میشد،آن را به کسانی از بنی هاشم که در شهر مانده بودند ، داد و در آن نوشته بود :

(هرکه به من ملحق شود، شهید میگردد و هرکه تخلف کند ، گشایشی را درک نمیکند و السلام  )

پس مدرسه امام حسین ع بر مسیر بین مکه مکرمه و صحرای کربلا و در آن جایگاهها و شهادتگاههای عظیم  امتداد یافت و سفرش فقط در سی روز انجام شد . 

و میتوانید آن را محاسبه کنید از روز هشتم ذی الحجه تا روز دهم محرم و این فقط سی روز میشود و از آن دانش آموزان و طلاب فارغ التحصیل شدند و بالاترین درجه پایان نامه های معروف به الهیات را دریافت کردند ، به رغم سختی هایی که بر آنها گذشت .

آنها به این سختیها توجهی نکردند و همت یگانه تنها ، رضایت خدای تعالی و رضایت امام زمان ع بود و میخواستند فقط خدا و امام زمانشان آنها را بپذیرد و آنها موفق به پیروزی شدند.

امتی که هفتاد و دو نفر از آنها برگزیده شدند ، به سوی کاروان حسین ع به شکلی اگاهانه و خالصانه رفتند و بیشتر آنها از اهل کوفه بودند و این در حالی بود که مردم از یاری ریحانه رسول الله ص ، شانه خالی میکردند . 

پس یاران حسین ع و اهل بیت و اصحابش ، صاحب این لیاقت شدند تا قهرمانان کربلا و شجاعان عاشورا گردند و اگر این زمینی بودن نبود ، هرگز نمی توانستند به کهکشان برسند و مسیر را تکمیل کنند . 

و فرق بین آنها و بین کسانی که به خاطر مصالح دنیوی به حسین ع پیوستند ، بسیار واضح و بزرگ است .

و به همین دلیل ، پندهای حسین به آنها نتایجی غیر از آن نتایج به دیگران داد  زیرا آنها به آنچه حسین ع در درسها و پندهایش گفت توجهی نکردند زیرا توجه آنها ، امر دیگری بجز آنچه امام حسین ع رو به آن کرده بود، بود و آنها کاملا بی توجه ب مدرسه حسین ع بودند . 

پس شکست خوردند و مدرسه و آموزگار آن را رها کردند و به لانه هایی هجرت کردند که مقام حقیقی و عملی آنها بود و به سوی معلمی رفتند که آنها را فریفته بود و انها را از کهکشان آزادگان و مدرسه نیکان دور داشته بود. 

بله تاثیر یادآوری مرگ، آن مطلب عظیمی است که ترس و لرز بر طمعکاران افکند و آنها گریختند و از کاروان حسینی دور شدند. 

در حالی که استمرار یاد مرگ و شهادت و قتل ، نتایجی کاملا متفاوت را در مخلصان فهیم در میان انصار حسین ع و اهل بیت طاهر ایشان ایجاد کرد .

(لیمحص الله الذین امنوا) ( تا خدا آنان را که ایمان آوردند ، پاکیزه و غربال کند )

به همین دلیل اصحاب حسین ع هرگاه ترس بر آنها احاطه میکرد و دشمن به آنها نزدیک میشد و در معرض نبردی حتمی قرار می گرفتند ، چهره هایشان نورانی تر می شد و موضعگیری شان رسالتی و ثبات آنها تاریخی و اسطوره ای میشد. 

پس ثابت و پیروز  و سعادتمند شدند و منزلهای خود را در بهشت مشاهده کردند و همره با حسین ع گشایش برایشان حاصل شد و از گردنه و با برتری گذشتند .

و این چیزی است که خدای سبحان و تعالی از بندگانش میخواهد .

و این به برتری آن مدرسه الهی و حسینی ای باز میگردد که درسهای اخلاقی و تربیتی میدهد و ساختمان عقیدتی درست و تثبیت نفسها و ریاضت دادن به انها را بر اساس مبدا جهاد در راه خدای تعالی و برای یاری دین آن معبود سبحان که با خلیفه آن معبود سبحان نمود می یابد انجام میدهد ؛ همان خلیفه ای که در میان مردم و سرزمینها سیاست می ورزد تا از آن گروه اندک مومن و صبور که نفس خود را آماده شهادت و درک فتح عظیم همراه با امام زمان ع  کرده اند ، تخلص و اخلاص حقیقی ایجاد کند .

و این پس از آن است که از آن مدرسه عظیم آموختند ، چگونه ببخشند و با گرانبهاترین چیزی که دارند ،در راه خدای تعالی  بخشش کنند تا بزرگترین پروژه برای شهادت در پیشگاه رحمت و حجت آن معبود سبحان یعنی خلیفه خدا باشد ؛ همان خلیفه ای که دعوت کرد و پرچم حاکمیت خدا را برافراشت و برای آن پرچم و برای تثبیت دین الهی که جز با خون شریف ایشان بر پا نمی شد ، بر علیه کفر و سرکشی به رهبری حاکمیت شیطان یا مردم ، جهاد کرد و این ،مهم بود . 

پس ای مردم : 

صفحه اول، با خروج امام حسین ع از مکه به کربلا برای اصلاح و بر طرف کردن کجی در امت جدش رسول الله ص و بیان حال امت به هر که از اهل مکه که گوش شنوایی داشت و دلیل آوردن برای اجتماعات آنها و نوشتن نامه به برادرش محمد ابن حنفیه که در  آن علت خروجش را به وضوح بیان میکرد ، پیش از خروجش از مکه بود .

و صفحه دوم، که در آماده سازی قانون حسینی مربوط به نفس و روح و غربال و پاکسازی و خالص سازی آن برگزیدگان از میان آن جماعت فراوانی که ارزشی ندارند جز آنکه حال آنها به نتایج نهایی مناسب  برسد .

و این پروژه شهادتی است در کربلا که با خون پاکیزه آنها تطهیر شد . 

و آیا موضعگیری و شهادتگاه بزرگ به پایان رسیده است؟

قیام امام حسین ع با استناد به رویا

فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ ﴿۱۰۲﴾


و وقتى با او به جایگاه سعى رسید گفت اى پسرک من من در خواب [چنین] مى ‏بینم که تو را سر مى برم پس ببین چه به نظرت مى ‏آید گفت اى پدر من آنچه را مامورى بکن ان شاء الله مرا از شکیبایان خواهى یافت (۱۰۲)
فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِینِ ﴿۱۰۳﴾

پس وقتى هر دو تن دردادند [و همدیگر را بدرود گفتند] و [پسر] را به پیشانى بر خاک افکند (۱۰۳)
وَنَادَیْنَاهُ أَنْ یَا إِبْرَاهِیمُ ﴿۱۰۴﴾

او را ندا دادیم که اى ابراهیم (۱۰۴)
قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿۱۰۵﴾

رؤیا[ى خود] را حقیقت بخشیدى ما نیکوکاران را چنین پاداش مى‏ دهیم (۱۰۵)

إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِینُ ﴿۱۰۶﴾

راستى که این همان آزمایش آشکار بود (۱۰۶)

****************************************************************************

چرا امام حسین(علیه السلام) با علم به اینکه می دانست در کربلا چه اتفاقی می افتد به آنجا رفت؟


هنگامی که امام حسین «علیه السلام» تصمیم به قبول دعوت اهالی کوفه و عزیمت به  کوفه  گرفتند افراد مصلحت اندیش زمان، زبان به اندرز گشوده و گفتند : این عمل شما خطر ناک است و ممکن است در این راه جان عزیز خود را از دست بدهید بنابر این مصلحت نیست که شما به چنین کاری دست بزنید.

امام در جواب ایشان استناد کردند به رؤیایـــــی که شهود کرده بودند ! و فرمودند: 

در عالم رویا جدم به من فرمود: «یَا حُسَیْنُ اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلا؛

یا حسین خارج شو! زیرا مشیت خدا این طور قرار گرفته که تو را کشته ببیند.»

(بحار الأنوار ج ٤٤، ص ٣٦٤) 

**************************************************************************

رسول خدا ص میفرماید: رؤیای آخر الزمان به صاحب خود دروغ نمیگوید (شرح اصول کافی ج ١١ص ٤٧٦)


منتظران مهدی بهوش باشید...

یوسف زمان

حضرت عیسی بن مریم علیه السلام فرمود:

ای مجمع حواریون نزد شما حاجتی دارم آنرا برای من انجام دهید.حواریون گفتند : آن را انجام شده بدان

سپس حضرت عیسی ع بلند شد و شروع به شستن پای حواریون نمود

حواریون گفتند این کار بر ما سزاوارتر است تا این که شما روح خدا آن را انجام دهید

عیسی علیه السلام فرمود: همانا من مستحق ترین مردم نسبت به خدمت خلق هستم

و همانا من تا این حد با شما متواضع بودم تا بعد از من شما نیز با مردم اینگونه متواضع و فروتنی کنید

و نیز عیسی بن مریم علیه السلام فرمود: حکمت با تواضع آباد می شود نه با تکبر 

و همچنین گیاه بر روی زمین نرم می روید نه بر تخته سنگ کوه.

به آنکس که بر روی زمین است رحم کنید تا کسی که در آسمانها است به شما رحم کند

بر روی زمین متواضع باشید تا در آسمانها شناخته شوید و بدانید که خلق خانواده خداوند هستند

و محبوب ترین شخص نزد خداوند مهربانترین شخص با خانواده اش است

در میان یکدیگر با رحمت رفتار کنیدو با کفار و معاندین با شدت و قاطعییت برخورد کنید


مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَٰلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا 

 ﻣﺤﻤﺪ ، ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﺮ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺳﺮﺳﺨﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻨﺪ ، ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﻛﻮﻉ ﻭ ﺳﺠﻮﺩ ﻣﻰ  ﺑﻴﻨﻰ ﻛﻪ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﻓﻀﻞ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩﻯ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﻰ  ﻃﻠﺒﻨﺪ ؛ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﭼﻬﺮﻩ ﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﺛﺮ ﺳﺠﻮﺩ ﭘﻴﺪﺍﺳﺖ ، ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺗﻮﺭﺍﺕ ، ﻭ ﺍﻣﺎ ﺗﻮﺻﻴﻔﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﻧﺠﻴﻞ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻭﺟﻮﺩﺷﺎﻥ ﭼﻮﻥ ﺯﺭﺍﻋﺘﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﻫﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﻭﻳﺎﻧﺪﻩ ﭘﺲ ﺗﻘﻮﻳﺘﺶ ﻛﺮﺩﻩ ﺗﺎ ﺳﺘﺒﺮ ﻭ ﺿﺨﻴﻢ ﺷﺪﻩ ، ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺑﺮ ﺳﺎﻗﻪ ﻫﺎﻳﺶ [ ﻣﺤﻜﻢ ﻭ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ] ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻯ ﻛﻪ ﺩﻫﻘﺎﻧﺎﻥ ﺭﺍ [ ﺍﺯ ﺭﺷﺪ ﻭ ﺍﻧﺒﻮﻫﻰ ﺧﻮﺩ ] ﺑﻪ ﺗﻌﺠﺐ ﻣﻰ  ﺁﻭﺭﺩ ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ [ ﺍﻧﺒﻮﻫﻰ ﻭ ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪﻯ ] ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ، ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺸﻢ ﺁﻭﺭﺩ . [ ﻭ ] ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻯ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺁﻣﺮﺯﺵ ﻭ ﭘﺎﺩﺍﺷﻰ ﺑﺰﺭﮒ ﻭﻋﺪﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ .(29) فتح


تعالیم انبیا را بیاموزید و به آن عمل کنید که اعمال شما را خداوند و انبیا و مرسلین و رسول خدا ص و ائمه و بندگان صالح خداوند خواهند دید.


وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ 

 ﻭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺟﺰ ﺁﻧﭽﻪ ﺗﻠﺎﺵ ﻛﺮﺩﻩ [ ﻫﻴﭻ ﻧﺼﻴﺐ ﻭ ﺑﻬﺮﻩ ﺍﻯ ]ﻧﻴﺴﺖ ،(39) نجم

وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَىٰ 

 ﻭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺗﻠﺎﺵ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻯ ﺩﻳﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ؛(40) نجم

ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَىٰ 

 ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺗﻠﺎﺷﺶ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻛﺎﻣﻞ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺩﺍﺩ ؛(41) نجم


یقین داشته باشید و بدانید که بنی ادم با یقین می تواند از رحمت خداوند برداشت کند و ان را شامل حال خود کند

و این گفتار حضرت نوح پیامبر، ابراهیم خلیل، موسی کلیم، عیسی مسیح و محمد مصطفی ص و ائمه اطهار ع است که :

به اندازه یقینت برداشت خواهی کرد و اینکه انسان به اندازه سعی و تلاشی که می کند نتیجه خواهد گرفت

اولیا خدا با قدرت یقین مردگان را زنده می کردندو بیماران را شفا میدادند همانا یقین کلید دروازه عظیم الهی است

نفس خود را نسبت به حق و باطل بسنجید تا از مقدار یقینی که به آن رسیده اید آگاه شوید.

و ببینید که آیا شما امروز این امادگی را دارید که جان و مال خود را در راه حسین بن علی ع فدا کنید ؟

یا اینکه در این کار تردید داشته و در ظلمات دنیای بی ارزش، عشق به زندگی، جاه و مقام ،ثروت و فرزند غوطه ور هستید ؟

 بدانید که همانا حسین ع ذبیح الله است و راه حسین ع همان قلعه مستحکم الهی است

بسیاری از مردم این زمان به حسین زمان ع نامه نوشتند و می نویسند - اللهم عجل الولیک الفرج - و می گویند :

ای فرزند رسول خدا به سوی ما بیا که همچون سربازانی جان بر کف در انتظار شما نشسته ایم.

و حال اگر  به سوی مردم بیاید و مردم را با اندکی از امور دنیوی و با ترس از دجالین و سفیانیون امتحان کند،چه پاسخی خواهیم داد؟

فاذهب انت و ربک فقاتلا انا هاهنا قاعدون

تو و پروردگارت بروید بجنگید که ما همینجا نشسته ایم  المائده ۲۴

و گفتند لا طاقته لنا الیوم بجالوت و جنوده

امروز ما را یارای مقابله با جالوت و سپاهیانش نیست  بقره ۲۴۹

و باز هم در این زمان اهل کوفه تاریخ را تکرار خواهند کرد

شرم باد انچه که با دست خویش عمل نموده و با زبان خود از باطل گفتند

انان بازماندگان قاتلین امام حسین ع هستند

و به خدا قسم به سوی مردم نخواهد آمد مگر بعد از اینکه هر صبح و شام ایشان ع  را به سوی خود با تزرع و زاری فرا می خواندند

و از ظلم و‌جور ظالمین و فراعنه به تنگ امده اند و هنگامی که در میان انها بیاید با ایشان ع به ستیز پرداخته و شمشیرهای خود را با ایمانشان بر علیه ایشان ع نشانه خواهند گرفت  و یاور دشمن علیه اولیا خود خواهند شد.

پس اتش دوزخ نصیب آن کس باشد که دشمنانش در قیامت اولیا او باشند.در واقع آنها دشمنی با رسول خدا ص می کنند

مردم به حاکمیت خداوند پشت کردند و به سزایشان در قیامت وعده داده شده اند و جهنم در انتظار چنین مردمانی خواهد بود.

ای منتظران مهدی تقوا پیشه کنید و یقین خود را استوار گردانید تا از امانت داران الهی باشید.


قَالُوا یَا أَبَانَا مَا لَکَ لَا تَأْمَنَّا عَلَىٰ یُوسُفَ وَإِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ 

 ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺍﻯ ﭘﺪﺭ ! ﺗﻮ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻳﻮﺳﻒ ﺍﻣﻴﻦ ﻧﻤﻰ ﺩﺍﻧﻰ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﺎ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺧﻴﺮﺧﻮﺍﻩ ﺍﻭﻳﻴﻢ .(11) یوسف

أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا یَرْتَعْ وَیَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ 

 ﻓﺮﺩﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺭﻭﺍﻧﻪ ﻛﻦ ﺗﺎ [ ﺩﺭ ﺩﺷﺖ ﻭ ﺻﺤﺮﺍ ] ﺑﮕﺮﺩﺩ ﻭ ﺑﺎﺯﻯ ﻛﻨﺪ ، ﻗﻄﻌﺎ ﻣﺎ ﺣﺎﻓﻆ ﻭﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺑﻮﺩ .(12) یوسف

قَالَ إِنِّی لَیَحْزُنُنِی أَن تَذْهَبُوا بِهِ وَأَخَافُ أَن یَأْکُلَهُ الذِّئْبُ وَأَنتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ 

 ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺩﻥ ﺍﻭ ﻣﺮﺍ ﺳﺨﺖ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ ﻣﻰ  ﻛﻨﺪ ، ﻭﻣﻰ  ﺗﺮﺳﻢ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻏﻔﻠﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﮔﺮﮒ ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩ .(13) یوسف

قَالَ لَا یَأْتِیکُمَا طَعَامٌ تُرْزَقَانِهِ إِلَّا نَبَّأْتُکُمَا بِتَأْوِیلِهِ قَبْلَ أَن یَأْتِیَکُمَا ذَٰلِکُمَا مِمَّا عَلَّمَنِی رَبِّی إِنِّی تَرَکْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لَّا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ کَافِرُونَ 

 ﮔﻔﺖ : ﻫﻴﭻ ﺟﻴﺮﻩ ﻏﺬﺍﻳﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻤﺎ ﻧﻤﻰ  ﺁﻳﺪ ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻣﺪﻧﺶ ﺍﺯ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﺏ ﺁﮔﺎﻩ ﻣﻰ  ﻛﻨﻢ ، ﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﺣﻘﺎﻳﻘﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﻣﻦ ﺁﻳﻴﻦ ﻣﺮﺩﻣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻯ ﺁﺧﺮﺕ ﻛﺎﻓﺮﻧﺪ ، ﺭﻫﺎ ﻛﺮﺩﻩ ﺍم .(37) یوسف

وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ مَا کَانَ لَنَا أَن نُّشْرِکَ بِاللَّهِ مِن شَیْءٍ ذَٰلِکَ مِن فَضْلِ اللَّهِ عَلَیْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ 

 ﻭ [ ﺍﺯ ﺍﺑﺘﺪﺍ ] ﺍﺯ ﺁﻳﻴﻦ ﭘﺪﺭﺍﻧﻢ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻭ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﻭ ﻳﻌﻘﻮﺏ ﭘﻴﺮﻭﻯ ﻛﺮﺩﻩ ﺍم ، ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺎ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﭼﻴﺰﻯ ﺭﺍ ﺷﺮﻳﻚ ﺧﺪﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻴﻢ . ﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﻓﻀﻞ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﻣﺎ ﻭ ﺑﺮ ﻣﺮﺩم ﺍﺳﺖ ، ﻭﻟﻰ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺮﺩم ﻧﺎﺳﭙﺎﺳﻨﺪ .(38) یوسف


و صل الله علیک یا سیدنا و امامنا 

لبیک یا حسین زمان ع

خطبه حضرت عباس ع بر بام کعبه


بسم الله الرحمن الرحیم

در روز هشتم ذیحجة‌الحرام سال ۶۰هجری‌قمری زمانی که حجاج بیت‌الله‌الحرام عازم سرزمین عرفات بودند٬ یزید(لعنة) نیروهایی که سلاح در زیر احرام داشتند فرستاده بود تا حضرتاباعبدالله‌ حسین(ع) را در خانه خدا به قتل برساند...

 در آن حال قمر بنی‌هاشم حضرت عباس(ع) با اجازه امام بر فراز کعبه رفت و خطاب به بنی‌امیه

 این خطبه را فرمود:

الحمدالله الذی شرف هذا بیت بقدوم أبیه٬ من کان بالأمس بیتاً أصبح قبلة.
ستایش خداوندی که این خانه(کعبه) را به قدوم پدر او شرافت داد٬ جایی که دیروز برای او خانه بود 

امروز قبله گردیده است.

ایها الکفرة الفجرة... أتصدون طریق البیت لامام البررة؟
ای کافران فاجر... آیا راه بیت(کعبه) را بر امام نیکوکاران می‌بندید؟


من هو احق به من سائر البریة؟ من هو ادنی به؟
چه کسی سزاوارتر از او به این خانه است؟ چه کسی از او به این خانه نزدیک‌تر است؟


و لؤ لا حکم الله الجلیة و اسراره العلیة و اختباره البریة٬ لطار البیت الیه قبل ان یمشی لدیه٬
اگر حکمت‌ خدا و اسرار بلندمرتبه‌اش آشکار نمی‌شد و برای امتحان مردم نبود، هر آینه قبل‌ از

 آنکه او(حسین) به طواف بیاید خانه کعبه بسویش پرواز می‌کرد،

قد استلم الناس الحجر٬ و الحجر یستلم یدیه٬
به تحقیق مردم حجرالاسود را استلام می‌کنند، و حجرالاسود دست او(‌حسین) را استلام می‌کند،


و لؤ لم تکن مشیة مولای مجبولة من مشیة الرحمن٬ لوقعت علیکم کاسقر الغضبان علی عصافیر الطیران٬
و اگر مشیت اراده مولایم(حسین) از مشیت خدای‌ رحمان سرچشمه نمی‌گرفت٬ هر آینه مانند باز شکاری 

غضبناک که بر پرندگان درحال پرواز هجوم می‌آورد بر شما هجوم می‌بردم،

اتنحوفون قوماً یلعب بالموت فی الطفولیة٬ فکیف کان فی الرجولیة؟ 
آیا قومی را می‌ترسانید که در کودکی مرگ را به بازی می‌گیرند٬ پس در بزرگی چگونه است؟ 


و لفدیت بالحامات لسید البریات دون الحیوانات.
و به جای حیوانات جان‌خویش و عزیزترین‌ کسانم را در برابر آقایم فدا می‌کردم.


هیهات... فانظروا ثم انظروا ممن شارب الخمر و ممن صاحب الحوض و الکوثر؟
هیهات... به دقت بنگرید و ببینید چه کسی شراب خوار است و چه کسی صاحب حوض و کوثر است؟


و ممن فی بیته الغوانی السکران و ممن فی بیته الوحی و القرآن؟
و چه کسی در خانه‌اش آوازخوان‌های مست دارد و چه کسی در خانه‌اش وحی و قرآن است؟


و ممن فی بیته اللهوات و الدنسات و ممن فی بیته التطهیر و الآیات؟
و چه کسی در خانه‌اش هوسرانی و آلات‌ لهولعب دارد و چه کسی در خانه‌اش پاکی و نشانه‌های الهی است؟


و انتم وقعتم فی الغلطة التی قد وقعت فیها القریش، لأنهم ارادوا قتل رسول‌الله(ص) و انتم تریدون قتل ابن بنت نبیکم٬
و شما در گمراهی غلطی واقع شدید که قریش در آن قرار داشتند، آنها مراد‌شان کشتن رسول‌خدا(ص) بود و شما اراده کشتن فرزند دختر پیامبرتان را دارید.


و لا یمکن لهم مادام امیرالمؤمنین‌(ع) حیاً٬ و کیف یمکن لکم قتل ابی‌عبدالله الحسین(ع) ما دمت حیاً سلیلاً؟
و تا زمانی که امیرالمؤمنین‌(ع) زنده بود (کشتن پیامبر) برایشان ممکن نبود٬ پس چگونه برای شما کشتن

 ابی‌عبدالله حسین(ع) ممکن شود در حالی‌ که من زنده‌ هستم؟


تعالوا اخبر کم بسبیله٬ بادروا قتلی٬ و اضربوا عنقی٬ لیحصل مرادکم.
بیایید تا شما را به راهش آگاه کنم٬ به کشتن من اقدام کنید٬ گردن مرا بزنید، تا مرادتان حاصل شود.


لا بلغ الله مدارکم و بدد اعمارکم و اولادکم٬ و لعن الله علیکم و علی اجدادکم.
خدا شما را به مقصودتان نرساند و عمرتان و اولادتان را کوتاه کند٬ و لعنت خدا بر شما(بنی‌امیه) و اجدادتان باد.

 کتاب مناقب ساده الکرام٬ ج٬۳ ص۲۷۰

 پرچم خودبینی و خودخواهی یا سقیفه یا انتخابات یا آن‌چه که مردم بخواهند ، همان پرچمی است که دائماً در مقابل آنچه  که خدا و پرچم او سبحانه و تعالی بخواهد پرچم حاکمیت‌ خدا یا بیعت از آنِ خداست  و یا پرچمی که پیامبران و اوصیاء آن را حمل‌ کرده و تا روز قیامت برافراشته خواهد ماند ایستادگی می‌کند .

مصیبتی که امروزه گرفتار آن هستیم این است که برافراشتگان پرچم قاتلان امام حسین ع قضیه ی او را به‌ دست‌ گرفتند و امروزه قاتلان امام حسین ع سخنگویان قضیه امام حسین ع  گشتند و پرچمی‌ را برافراشتند که بیش از هزار سال پیش با امام حسین ع مبارزه‌ کرد.

امام حسین ع در اولین رویارویی که در آن شهید‌ شد توانست موارد زیادی را برای حاکمیت‌ خدا به ثمـر برساند و خون امام حسین ع توانست امت اسلام حقیقی،امت حسینی، امت محمدی که به "حاکمیت‌ خدا ایمان‌" دارد و به حاکمیت‌ مردم کفر‌می ورزد را پایدار و ماندگار سازد.

حسین ع در کربلا با مَنیَت روبرو شد و سوارکار این رویارویی بعد از حسین ع و بهترین فردی که در میدان کارزار آن بوده است،عباس بن علی ع می باشد،زمانی که آب را ریخت و از قرآن جرعه ای برداشت : 

"یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم" ;حشر آیه 9

هر چند در خودشان احتیاجی [ مبرم ] باشد ، آنها را بر خودشان مقدّم می دارند.

چه بخششی بود بخشش حضرت عباس ع و چه ایثاری بود ایثار ایشان ،آیا آن ، ایثار بود 

یا امری است که کلمات در توصیف آن ناتوان هستند ...


شمر شناسی

مردی که شانزده بار پای پیاده به حج رفت ولی امام حسین(ع) را با لب تشنه سر برید...

 

یکی از افرادی که  مقابل ابا عبدالله الحسین علیه السلام قرار گرفت، شمر بن ذی الجوشن است. از فرماندهان سپاه امام علی ع در جنگ صفین، کسی که در میدان جنگ تا شهادت پیش رفت.


شمر آدم کوچکی نیست اگر نیایش های شمر را برای شما بخوانند و به شما نگویند که این ها مال شمر است شما با آن ها گریه می کردید.و هیچ گاه گفته نمی شود که وقتی شمر دستش را به حلقه خانه خدا می زد چگونه با خدا زمزمه می کرد‼️


... این آقایی که ما صحبتش را می کنیم (شمر) شانزده بار با پای پیاده به سفر حج رفته است. 


فکر نکنید شمر اهل نماز و روزه نبوده و یا از آن دسته آدم هایی بوده که عرق می خوردند، عربده می کشیدند؛

 شمر و بسیاری دیگر که آن طرف ایستاده اند، آدم هایی هستند که پیشانی پینه بسته داشتند.


در کربلا هر روز بیست هزار نفر در فرات غسل می کردند. غسل قربة الی الله که حسین را بکشند و می گفتند: غسل می کنیم تا ثوابش بیشتر باشد


.... ما امروز به کلاس شمر شناسی نیاز داریم.


یک کلاس به عنوان تحلیل شخصیت شمر.


کسی که در مقابل حجت خدا بایستد، شمر است؛ هر کسی با هر عنوانی و در هر جایگاهی می خواهد باشد.


حسین زمان را بشناس، شمرهای زمانه را خواهی شناخت


حسین برای برپایی شعار "حاکمیت خداوند" شهید شد، 

و ببینید این شعار امروز از زبان چه کسی گفته می شود؟چه کسی در عصر حاضر تنها حکومت را برای خدا میداند و خود را به عنوان حاکم و یا انتخاب کننده حاکم نمیشناسد؟



و امروز مدعیان دین طرد خواهند کرد کسی را که دموکراسی را رد کند و حاکمیت را برای خدا بدون رای و شورا بخواهد و تمام حکومت ها و پرچم ها را طاغوت بداند.


طبق کلام اهل بیت ع یمانی برای زمینه سازی ظهور آن حضرت تلاش می کند و پیامبر و اهل بیت او را در کلام خود معرفی کرده اند.


حال شما در لشکر شمر ثبت نام می کنید؟


یا تحت پرچم‌ رسول الله و حسین زمان ؟

منتقم خون حسین ع


السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین 

و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین 

و علی اخی الحسین اباالفضل العباس و علی اخت الحسین زینب کبری س

امام حسین ع را انتخاب حاکمیت توسط مردم شهید کرد .‌

مردمی از نسل سقیفه ای ها

امام حسین ع برای اصل دین قیام کردند.

از خود سوال کرده ایم که اصل دین چه چیزی است ؟؟ 

آیا اصل دین همان اصول پنگانه شیعه است که امام حسین ع برای آن قیام کردند؟؟


*اصل دین طبق کلام امام صادق ع :

 أَنَّ الدِّینَ وَ أَصْلَ الدِّینِ هُوَ رَجُلٌ وَ ذَلِکَ الرَّجُلُ هُوَ الْیَقِینُ وَ هُوَ الْإِیمَانُ وَ هُوَ إِمَامُ‏ أُمَّتِهِ‏ 

وَ أَهْلِ‏ زَمَانِهِ‏ فَمَنْ عَرَفَهُ عَرَفَ اللَّهَ وَ دِینَهُ وَ مَنْ أَنْکَرَهُ أَنْکَرَ اللَّهَ وَ دِینَهُ

همانا دین و اصل دین مردی است و آن مرد همان یقین است، و او ایمان است،و او امام امتش و اهل زمانش است، 

پس هر که او را بشناسد خدا و دینش را شناخته،و هر که او را انکار کند خدا و دینش را انکار نموده است

**آری اصل دین یعنی امام**

و امام حسین ع برای اصل دین قیام کردند.امام حسین ع برای برپایی حاکمیت الله قیام کردند.

یعنی امر و فرمان خداوند برای دین "انتخاب خلیفه و امام"  بوده است.

خداوند آن شخص را منصوب کرده و از ازل انها را انتخاب کرده است و در سنت الهی تغییر نخواهد بود،از ازل تا ابد.


ولی مردم گذشته و امروز با انتخاب امام -حاکم و رهبر - بر علیه اصل دین و بر علیه حکم و نصب خداوند قیام کرده اند.

و جنگ با خدا کردند و یا برای جنگ آماده می شوند.


آری امام حسین ع برای حاکمیت الله قیام کرد.برای حکومتی که حسین بن علی ع طبق نص الهی صاحب آن بود.

و امروز اول محرم است ...

در این شبها بسیار لعن می کنیم قاتلین ابا عبدالله ع و‌ کسانی که آن قاتلین را همراهی کردند و این لعن کسانی را که بصورت ممتنع خود را کنار کشیدند هم شامل می شود،نه حق را یاری کردند و نه باطل را!

و‌کسانی که سکوت کردند ...

کسانی که سنگ زدند ...

کسانی که فحش می دادند ...

کسانی که حکم خارجی بودن دادند به آل رسول الله


امروز بدانیم که دنیا محل امتحان است و خداوند طبق سنتش حتما ما را به همان صورت که آنها امتحان شدند امتحان میکند.

در لحظاتی که معروف به عصر ظهور است ما هم با اصل دین امتحان خواهیم شد،با برافرازی پرچم حاکمیت الله...

آیا امروز ما به دنبال انتخاب و‌حاکمیت حکم و فرمان خدا هستیم؟؟یا به دنبال دموکراسی و انتخاب مردمی؟
ابلیس لع در برابر امر الهی گفت "من" و امروز فرزندان آدم در برابر امر الهی میگویند "ما"

کم هست کسانی ک بگویند "او"

اوست-خداوند یکتا- که خلیفه و حاکم را انتخاب می کند.ولی مردم "ما" گفتند و میگویند و اینگونه است ک امامان امت را غریبانه و مظلومانه کنار زدیم و به آنها در هر زمان خیانت کردیم و آنها را کشتیم و بعد پرچم امام کشته شده را بر دوش کشیدیم و همچنان امام زنده در غیبت و تنهایی به سر برده و میبرد...

امام غریب نوابش غریب  فرستاده الهی غریب و تنها و فراری...


امروز فرق ما با کسانی که مقابل حسین ع قرار گرفتن چیست ؟

آیا ما نیز با نپذیرفتن حاکمیت الله بر امام حسین ع شمشیر کشیده ایم ؟

اگر اینگونه است لعن ابدی را برای خود خریده ایم و پرچم یزیدیان را بلند کرده ایم...


سر بریده امام حسین ع  قسمتی از ایه قران سوره  کهف آیه 9 را زمزمه می کردند 

ام حسبت ان اصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجبا 

آیا شما گمان می کنید اصحاب کهف و الرقیم از آیات عجیب خداوند هستند ؟؟

و بارها این ایه را در جاهای مختلف میخواند و شنیده می شد.امام‌حسین ع با خواندن این ایه به مستکبران و طاغوطیان و یزیدیان وعده میداد که منتظر اصحاب کهف و الرقیم باشید.
اصحاب کهف و الرقیم در آخرالزمان 
آری آنها اصحاب قائم ع خواهند بود و انتقام خون حسین ع را خواهند گرفت.آنها از یزید و یزیدیان و از نسل و پیروان انها 
و کوفیان زمان انتقام خون حسین ع را خواهند گرفت.
و آیه دیگری که سر مبارک امام حسین ع زمزمه می کردند :


آنها که ستم کردند به زودی می دانند که بازگشتشان به کجاست. شعرا آیه ۲۲۷

اصحاب قائم ع قومی عابد و مخلص برای خداوند تبارک تعالی هستند که قدرت را جز در خداوند نمی بینند.
به خدا ایمان دارند و به او‌توکل کرده اند.
و با بزرگترین و قدرتمندترین حاکمان  ظالم و مستکبر بر روی زمین مقابله می کنند.زیرا که آنها کسانی هستند که حمل میکنند شعار حسین بن علی ع را "لا قوه الا بالله"

 انتقام خونش را نخواهند گرفت مگر انان که مصداق این ایه کریمه باشند 
و شعارشان و عملشان "
لا قوه الا بالله" باشد.

اما اصحاب کهف چه خصوصیاتی داشتند ؟آنها کسانی بودند که از طاغوت زمان خود نافرمانی کردند.
و این طاغوت متشکل از دو‌ جهت بود:
حاکم ظالم و‌جائر و‌کافر
وعلمای گمراه دین ،که دین خدا و شریعت را تحریف کرده بودند.
و‌هر یک از این طاغوتها خود را به عنوان خدایی منصوب کردند که می بایست به جای خدا عبادت شوند
حاکم ظالم خود را الهی می دانست که در امور دنیا و‌معاش بندگان و سیاست آنها به جای خداوند عبادت می شد.
و علمای گمراه دین به جای خداوند در امور دین و شریعت عبادت می شدند.
به این ترتیب این جوانان عبادت طاغوت را رها کردند و به ان کفر ورزیدند.
و این کفر به طاغوت ابتدای هدایت انها بود.خداوند نیز از طریق شناساندن راه خود و راه ایمان و راه تلاش برای کلمه الله بر هدایت انها افزود.

خداوند متعال می فرمایند :

انها جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما بر هدایتشان افزودیم.  کهف ایه ۱۳

آری چنینند است اصحاب قائم ع :

به طاغوت زمان پشت کرده 
به حاکمیت و انتخاب مردم نه می گویند.پرچمشان حاکمیت الله و بیعت لله است.شعارشان و عملشان "لا قوه الا بالله" است.

و انها منتقم خون حسین ع هستند.

«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ»

غدیر خم;خبری مهم ...


اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم


سخن از خبری مهم است ...


آنقدر مهم که اگر اعلان نشود ، گویی هرگز رسالتی صورت نگرفته است !


 یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ ؛


(ای پیامبر آنچه را از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنی (گویی هیچ) پیام او را ابلاغ نکرده ای و خداوند تو را از (فتنه و شر) مردم نگه می دارد ، بی تردید خداوند گروه کافران را هدایت نمی کند) .


و خدای مهربان و حکیم اینچنین سروریِ مولا (ع) را بر عالَم و آدم آشکار کرد .

چه حُسن انتخابی ، چه نائب و جانشینی ؛ اصلا مگر می شود علی (ع) باشد و رسول خدا (ص) دست کسی دیگر را بالا ببرد ؟ جز علی (ع) چه کسی می تواند برادر و وصیِّ پیامبر (ص) معرفی گردد ؟


 منْ کُنْتُ مَوْلاهُ ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ .


 تمام شد ! اتمام حجت پیامبر خدا (ص) بر همگان و بستن راهِ هرگونه بهانه جویی و عناد 


الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً

(امروز است که دین شما را تکمیل کردم ، و نعمت خود بر شما تمام نمودم ، و امروز است که دین اسلام را برای شما پسندیدم)


 اما «غدیر» تنها حجت ما نیست ، غدیر آغاز راه است . صاحبانِ این امت بار دیگر معرفی خواهند شد ...

و نزدیک به هفتاد روز بعد در شب وفات پیامبر خدا (ص) ، از نام اوصیای برحقش و اولیای امر امتش (ع) پرده برداشته می شود و باز هم تاکید پیامبر (ص) بر حقانیت علی (ع) و اولاد پاک و مطهرش (ع) :


 ◀️یا على ! بعد از من دوازده امام مى باشند و بعد از آنها دوازده مهدى هستند.

 پس تو یا على اولین دوازده امام مى باشى. خداى تعالى تو را در آسمان ، على مرتضى، و امیرمؤمنان، صدیق اکبر، و فاروق اعظم، و مأمون ومهدى نامید و این نامها براى غیر تو شایسته نیست،اى على !تو وصى من بر خاندانم هستی چه زنده باشندو چه مرده ، و نیز وصى بر زنانم هستى، هر یک را که تو به همسرى من باقى گذارى فرداى قیامت مرا دیدار میکند و هر یک را تو طلاق دادى من از وى بیزارم و مرا نخواهد دید و من نیز او را در صحراى محشر نخواهم دید، و تو پس از من خلیفه و جانشین من بر امتم هستى، هر گاه وفاتت رسید (خلافت) را به فرزندم حسن واگذار کن، که او برّ وصول است (برّ به معنى نیکوکار، و وصول، به معنى بسیار پیوندکننده بین خویشان) چون او وفاتش رسید آن(خلافت) را به فرزندم حسین زکى شهید مقتول بسپارد، چون هنگام وفات حسین رسید آن(خلافت) را به فرزندش سید العابدین ذى الثفّنات على (ثفنه به معناى پینه اى است که سر زانو مى بندد و آن حضرت را به واسطه پینه زیادى که از کثرت سجده در اعضاى سجده اش مى بست ذى الثفّنات مى گفتند) بسپارد، چون هنگام وفات او برسد آن را به فرزندش محمد باقر العلم بسپارد، و چون وفات او رسد آن را به فرزندش جعفر صادق واگذار کند و چون وفات او فرا رسد، آن را به فرزندش موسى بن جعفر کاظم بسپارد، و چون وفات او فرا رسد آن را به فرزندش على بسپارد ؛ و چون وفات او فرا رسد آن را به فرزندش محمد تقى واگذارد، و چون هنگام وفات او رسد آن را به فرزندش على ناصح بسپارد ؛ و چون وفات او رسد آن را به فرزندش حسن فاضل واگذارد، و چون وفات او برسد آن را به فرزندش محمد که مستحفظ از آل محمد (ص) است، تسلیم مى کند،

و ایشان دوازده امامند. بعد از آن ها دوازده مهدى مى باشند. 👉👉

پس وقتى که وفات او رسید آن را به فرزندش که نخستین مهدیین است مى سپارد، و براى او سه نام است. 

یک نامش مانند نام من، و نام دیگرش نام پدر من است 

◀️و آنها عبد الله و احمد هستند، و نام سوم او مهدى است 

◀️و او اولین مؤمنان است


[الغیبة الطوسی ، ص ۱۵۰ ، ح ۱۱۱ -ترجمه فارسی ص 300-]


 آغاز شد ! خود نمایی و بروز نفاق و حسد ورزی 

و دو دستگی در امت پیامبر (ص) و انکار وصی و جانشینانش 

که تا به امروز ادامه دارد ...




رسول خدا (ص) فرمودند :


یاعلی ! هرکس تو و یا یکی از ذریه و فرزندانت را انکار کند ، مرا انکار کرده است.


[عوالی اللئالی ، ج ۴ ، ص ۸۵]


 غدیر عید ولایت است 

 این عید بزرگ و با شکوه به تمامی شیعیانِ اهل بیت (ع) و ولایت پذیرانِ حقیقی آل محمد (ع) خجسته باد