یمانی

صاحب هدایت کننده ترین پرچم

صاحب هدایت کننده ترین پرچم

امام محمد باقر ع که فرمودند:

... و در پرچـمها پرچـمى هدایت کننده تر از پرچم یمانى نیست و آن پرچم هدایت است .
چون که شما را به صاحبتان دعوت می کند ،
و اگر یمانى خروج کرد فروختن اسلحه حرام
مى شود .
و اگر یمانى خروج کرد , بپا خیز بسوی او .
که همانا پرچمش پرچم هدایت است .
و جایز نیست مسلمانان از او سرپیچى کنند ،
و اگر کسى این کار را انجام دهد از اهل جهنم
مى باشد .
"زیرا که او دعوت به حق و هدایت به راه راست
مى کند" .


منابع: الغیبة - محمد بن ابراهیم النعمانی ص 264
بحار الأنوار ج 52 ص 232

پیوندها

ذبح عظیم

وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ

و برای او ذبحی عظیم را فدا کردیم...


او = امام مهدی ع

ذبح عظیم = امام حسین ع


همان‌طور که معروف است، روز هشتم از ذی‌الحجه به عنوان اولین روز ترویه در مناسک حج، می‌باشد.
می‌بینیم که حسین ابن علی (ع)، فرزند فاطمه دُخت محمد (ص) و سرور جوانان بهشت و یکی از افراد عترت که بازدارنده از گمراهی هستند همان‌طور که رسول الله و وارث اذان جدش ابراهیم (ع) (در میان مردم براى حج بانگ برآور به سوى تو روى آورند) وصیت و سفارش کرده‌اند، از مکه به سوی عراق خارج شد در حالی که به مراسم حج پشت نمود و آن را ترک کرد با آن‌که چندین ماه قبل در آن‌جا اقامت داشت.
بدین‌سان حسین علیه السلام مدعیان اسلام را در جایگاهی بی‌ارزش قرار داد، و حج آنان را تا این روز جز سوت کشیدن و کف زدن نگرداند؛ (و نمازشان در خانه [خدا] جز سوت کشیدن و کف زدن نبود پس به سزاى آن‌که کفر مى‌ورزیدید این عذاب را بچشید)

یکی از اوصاف امام (ع) تشبیه ایشان به خورشید است و یکی از خصوصیات خورشید این است

که درهنگام غروب یک رنگ سرخ را از خود برجای می گذارد و قبل از طلوع نیز آن نور قرمز

دوباره در آسمان ظهور می کند امام (ع) نیز این گونه است و در زمان غیبت صغری چهار نفر را به

عنوان واسطه بین خود و مردم قرار داد که آنها رنگ قرمز غروب می باشند و همگی آنها را خدا رحمت کند 

و قبل از طلوع امام نیز عده ای هستند که با امام در ارتباط هستند و همانند رنگ سرخ طلوع خورشید است 

و برای ظهور او مقدمه سازی می کنند و مردم را به سوى امام رهبرى مىکنند و این آیه آفاقیه امر امام(ع) را روشن می کند : 

سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَلَهُمْ أَنهَُّ الْحَقُّ 

 (ما آیات قدرت و حکمت خود را در آفاق جهان و نفوس بندگان کاملاً هویدا و

روشن مى گردانیم تا ظاهر و آشکار شود که خدا و آیاتش بر حق است)

و حق همان امام مهدی(ع) است آن گونه که در تفسیر این آیه از اهل بیت (ع) آمده است .

و روایات بسیاری از ائمه(ع) در مورد مقدمه سازان ظهور امام (ع) آمده که مردم را به یارى امام

مهدى (ع) دعوت می کنند و بشارت دهنده و بیم دهنده قیام صغری و آن قیام امام مهدى (ع)

است و آنها حجت خداوند بر مردم و با امام در ا ت رباط هستند

(وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً ) 

 ( و ما هیچ امتى را بیهوده عذاب نمی کنیم مگر آنکه برای آنها رسولى بفرستیم )

ابو بصیر از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود : خداوند بزرگتر از آن است که زمین را بدون

إمام عادل بگذارد ، به ایشان گفتم فدایت شوم به آنچه با آن آرام می گیرم خبرم ده ؟ فرمود :اى ابا

محمد نمی بینى که امت محمّد (ص) خوشحال باشند تا زمانى که حکومت در اختیار بنى فلان است تا

اینکه حکومت آنان به پایان برسد و اگر حکومت آنان منقرض شد خداوند برای آل محمّد (ص)

توسط مردی از ما اهل بیت گشایش خواهد نمود که مردم را به تقوی هدایت می کند و عمل و کار

او هدایت است و در زمان حکومتش رشوه ای نمی گیرد و به خدا سوگند من او را و نام پدرش را

می شناسم ، سپس مردی را که دو خال دارد و عادل است می آید وزمین را پر از عدل و داد می

کند همان طور که از ظلم وستم پرشده است.

امام صادق (ع) فرمود : خروج این سه تا ، یمانى وسفیانى و خراسانى با هم در یک ماه و یک روز

و یک ساعت ظهور می کنند و هیچ پرچمى هدایت یافته تر از پرچم یمانى نیست 

زیرا که به حق هدایت می کند.

از عمار بن یاسر خدا از او خشنود باد در خبری طولانى آمده : ... سه نفر درشام خروج می کنند

که همگی خواستار پادشاهی هستند : مردی ابقع ، مردی بور و مردی از خاندان ابوسفیان 

که در دمشق ظهور می کند ومردم را می ترساند ...

و قبل از او کسى خروج می کند که مردم را به سوی آل محمّد (ص) هدایت می کند .


در مباحثی که بیان گردید انواع فتنه ها و سختیهاى آن و سرگردانى مردم و حیرت آنها در این فتنه ها بیان شد و

متوجه شدیم که حتی بسیاری از مدعیان علم و دین هم در این فتنه ها سرگردان می شوند و در امتحان

شکست خورده و در نهایت امام (ع) گردن آنها را خواهد زد .

و شاید این نکته به ذهن خطور کند که آماده شدن برای استقبال از امام و همراهی او کاری خارج

از ظرفیت انسانى باشد ، و بایستى راههای نجاتى باشند که انسان را از آن گمراهی ها و خطرات

برهاند و به ساحل امان و امنیت برسانند .

و در جواب این سوال می گوییم: که تمامی مردم بدون استثناء اعم از عالم و جاهل همگی در امتحان

قبل از قائم(ع) مورد آزمایش قرار می گیرند و لیکن راههای نجاتى وجود دارد و بایستى هر شخص آنها

را ترسیم کند که خود از هر گونه خطا و لغزشى به دور باشد و آنها کسى نیستند جز ۱۴ معصوم

(ع) و ما با تمسک به راه آنها به دور از هیچگونه تقلید کورکورانه یا تعصب های بى جا می توانیم نجات

یابیم و در اینجا ما به صورت مختصر بعضى از راهها را برای شما بازگو می کنیم .

1-رجوع به قرآن کریم 

از امام باقر(ع) فرمودند: ... به امر ما توجه کنید و آنچه که از ما برای شما نقل کردند بر قرآن عرضه

کنید اگر موافق بود عمل کنید و اگر مخالف بود پرهیز کنید و اگر امر بر شما مشتبه شد توقف کرده و

به سوی ما مراجعه کنید و ما جواب آن را به شما خواهیم داد همانگونه که جواب به ما داده شده و

اگر اینگونه بودید و به هر آنچه ما خواستیم عمل کنید و هرکس که این کار را انجام دهد قبل از آن که

قائم ما خروج کند و بمیرد شهید مرده است و اگر زمان قائم ما را درک کند و در رکاب ایشان بمیرد

برای ایشان ثواب دو شهید نوشته می شود و اگر کسى دشمن ما را بکشد برای ایشان ثواب بیست

شهید نوشته می شود.

و دلیل آن است که مردم قرآن را بر میل خویش تفسیر خواهند نمود و روایت زیر در مورد یکی از

کارهای مهم امام(ع) که در هنگام قیام یا بعد از آن انجام می دهد صحبت می کند .

از امام على(ع) فرمود: هوای نفس را به سمت هدایت معطوف می کند آنگاه که هدایت بر هوای نفس

عطف شود و رأی را به سمت قرآن می برد آنگاه که قران را بر رأی عطف شود.

 امام مهدى(ع) در هنگام ظهورش امت را بر آن مى بیند که قرآن را بر حسب هواى نفس

خویش و با درک و فهم قاصر خود تفسیر کرده اند پس این افعال ناپسند را منهدم مى سازد و رای و

هوای را به سوی قرآن رهنمون می کند اگر موافق قران بود بکار گرفته می شود واگر مخالف آن بود

از میان بر می دارد ، و بدیهی است که مردم عامه نمی توانند قرآن را تفسیر نمایند و این کار مخصوص

طبقه خاصى است که بر حسب احوال خویش قرآن را تفسیر می نمایند و آنان علماء سوء زمان و

طرفداران آنها بوده ، و مردم عادی در این کار از آنها پیروی می کنند .

پیامبر خدا (ص) فرمود: که بر امت پس از خویش از سه چیز می ترسم اوّل اینکه قرآن را بر

حسب حال و هوای خویش تأویل کنند و دوّم اینکه دنباله رو خطای عالم باشند و سوّم ظهور پول

و رفاه درجامعه تا اینکه طغیان کنند و به عیش و نوش ببپردازند ، پس راه نجات از این سه مورد این

است که از محکمات قرآن پیروی کنید و به متشابه آن ایمان بیاورید و اینکه به رفتارهای عالمان بنگرید

و دنباله رو خطاهایشان نباشید و راه نجات از پول ، ادای حق آن و شکر نعمت است.

 2-اقتداء به امام مهدی(ع) قبل از ظهور و قیام مبارک ایشان (ع) 

امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا (ص) فرموده اند خوشا به حال آنان که زمان قائم اهل بیتم را درک

کنند و قبل از قیامش به او اقتداء کنند و با دوستان او دوست و از دشمنانش اجتناب ورزند و

موالى ائمه اهل بیت(ع) قبل از آمدن ایشان باشد که آنان دوستان من و حبیب ومحب من و کریم

 ترین امت من بر من هستند و درجای دیگر کریم ترین خلق خداوند بر من هستند.

و این تشویق بر اقتداء به اخلاق امام مهدی(ع) قبل از ظهور وقیام است و مقدمه چینى برای

معرفت و شناخت مردم از امام مهدی (ع) و انتظار و تمهید برای ایشان و عدم تبعیت از اشخاص

 که به سوی خود دعوت می کنند و امام را پشت سر خود نهادند . إنا و إنا إلیه راجعون

3-اهتمام به مطالعه و تحصیل روایات اهل بیت(ع)

از زراره بن اعین روایت است که گفت : از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود : و ندا دهنده اى از

آسمان ندا می دهد: که فلان شخص همان امیر است ، ندا دهنده ای ندا مى دهد : بدرستیکه على و

شیعه او رستگارند .

پرسیدم : که بعد از آن چه کسى بر علیه مهدى به مبارزه بر مى خیزد ؟

فرمود: بدرستیکه شیطان ندا مى دهد که حق با فلانى و شیعیان اوست - نام مردی از بنى امیه را

می برد .

گفتم : چه کسى راستگو را از دروغگو تشخیص می دهد ؟

فرمود : حقیقت را کسانى که حدیث ما را تحصیل می کنند ، و می گویند : و خبر ایشان را قبل از

 اینکه بیاید می دهند ، و می دانند که آنها خود محّق و صادقانند.

امام صادق(ع) شیعیان را به روایت احادیث خود به مردم تشویق می کند و بیان فتنه ای که قبل از

امام (ع) اتفاق می افتد و بیان راه چاره خروج از آن به مردم است تا اینکه مردم قبل از آن اماده

بوده و بصورت حیران که حق از باطل را تشخیص نمی دهد نمانند و بر هر منبری و طالب علم

واجب است که بر قضیه امام مهدی (ع) و فتنه های قبل از آن تمرکز کرده و مجالس و منابر احادیث

بسیاری را برای مردم بازگو کنند نه آنکه به مواردى روی بیاورند که سالهاست دیگر پوسیده شده

اند و هر ساله نیز آنها را تکرار می کنند .

آیا کسى که به حق دعوت می کند شایسته تر است که تبعیت شود یا آن کس که به باطل هدایت می کند ؟

آیا نمی اندیشید تا اینکه حق در این زمان را درک کنید که همان قضیه امام(ع) است ارواح ما فدای قدومش باد .

4- پناه بردن به دعا و تضرع به درگاه خداوند

از امام صادق(ع) روایت است که فرمود : شبه های فراوانى بر شما نازل خواهد شد و شما حیران

زده باقى خواهید ماند که چه کاری انجام دهید و هیچ امامی نیست که هدایتتان کند و کسى از آن

نجات نخواهد یافت مگر کسى که با دعای غریق از خدا طلب نجات کند سپس فرمود :ای خداوند

 بخشنده و مهربان ، ای دگرگون کننده قلبها ، قلب مرا بر دینت ثابت و پایدار نگاه دار.

از زراره بن اعین از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمود : حتماً برای این غلام غیبتى خواهد بود ،

گفتم : علت چیست ؟ فرمودند : در حالى که با دست به شکم خویش اشاره می کرد ، ایشان همان

فرد منتظرى است که مردم در ولادتش شک می کنند و عده ای از آنها می گویند : به دنیا آمد

وعده دیگر می گویند که پدرش مرد در حالى که هیچ فرزندی نداشت و عده دیگر می گویند که

ایشان دو سال قبل از فوت پدرش به دنیا آمد . زراره می گوید به امام گفتم اگر من آن زمان را

درک کنم شما چه دستوری می دادید که من برای حفظ دین خود انجام دهم ؟ حضرت فرمود :این

دعا را بخوان :اللهم عرفنی نفسک فانک إن لم تعرفنی نفسک لم أعرفک ، اللهم عرفنی نبیک فأنک ان لم

 تعرفنی نبیک لم اعرفه قط ، اللهم عرفنی حجتک فأنک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی.

در این حدیث تأکید بسیار شده بر پناه بردن به دعاى و تضرع به درگاه خدا در نجات یافتن از فتنه ها

و آشوب های زمانى که قبل از قیام امام (ع) اتفاق مى افتد و بر همه کسانى که متصدى اصلاح مردم

هستند واجب است که مردم را به سوى خدا و امام مهدی (ع) توجیه کنند و از توجیه آنها به سوى

خود جهت طلب جاه و مکان و مال و اتباع خودارى کنند .

بیائید تا دیر نشده و قبل از اینکه امام مهدى (ع) بیاید مردم را به سوی او رهنمون کنیم که اگر

ظهور کرد چه بهانه و عذری خواهید داشت؟ چه جوابى دارید آن هنگام که امام سوال کند چرا مردم

را متفرق ساختید و سبب شدید که در صورت یکدیگر آب دهان بیاندازید ؟!

5-با دین خود فرار کردن:

عبد العظیم بن عبدلله حسنى ازامام رضا (ع) روایت کرده که فرمود : اگر پسرم على فوت کند ، پس

از او نورهایى می آیند و خاموش می شوند و آتش بر شک کننده ها شعله ور می شود ، خوشا به

حال غریبانى که به خاطر دینشان فرار کنند ، چون آن فتنه ها جوان را پیر می کنند ، و چیزهای

 محکم را نابود می سازند و از بین می برند .

از عمیره بن تفیل آمده است : که از رسول خدا(ص) شنیده که روزی اسامه ابن زید به نزد

پیامبر(ص) رفته رسول خدا (ص) فرمود : اى اسامه و تا اینکه حدیث به اینجا رسید و گفت : ناگاه

صدای گریه رسول خدا(ص) بلند شد و هیچ کس جرأت نکرد که از رسول خدا چیزی بپرسد وهمگی

گمان می کردند که چیزی در آسمانها اتفاق افتاده که رسول خدا این چنین گریه می کند ، پس از چند

لحظه رسول خدا (ص) نفس عمیقی کشید و فرمود : وای براین امت ، وای براین امت ، آنهایى که

اطاعت خداوند را می کنند چه از دست این مردم که نمی کشند ، مورد ضرب و شتم قرار می

گیرند به خاطر اطاعت از خداوند آنها را ذلیل کرده اند ، و روز قیامت فرا نمی رسد مگر تا آن زمان

که خداپرستان منفور و دنیا پرستان محبوب شوند ، عمر از رسول خدا (ص) سؤال کرد که آیا مردم

آن دوره مسلمان هستند ؟ رسول فرمود : درآن روز دیگر اسلامی نمانده ، مسلمان مانند غریبه و

متوارى است و از اسلام جز نامش و از قرآن جز خط و رسم چیزی باقى نمی ماند . عمر پرسید :

و چرا خداپرستان مورد ضرب و شتم و اهانت قرار می گ ن یرد ؟ فرمود :ای عمر مردم درآن زمان

دنیا پرست هستند و آخرت را رها می کنند و به خاطر آن فرزندان فارس و روم به آنها خدمت می

کنند و لباس های فاخر می پوشند و غذاهای گوناگون می خورند ...اما اهل خدا ، رنگ پوستشان

از ترس خدا زرد است و دائم در نمازند ، به خاطر روزه های زیاد شکم هایشان به کمرشان چسبیده

و نفس هایشان را کشته اند و تشنه رضایت خداوند هستند و از عقاب او ترس دارند و هرکس از

آنانکه سخن بگوید مردم دیگر به او می گویند :ساکت شو ای همنشین شیطان و رأس همه فتنه ها ،

کتاب خدا را بر غیر از تأویل خودش تأویل می کنند و می گویند :

قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ الَّلهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ 

بگو چه کسى زینت خداوندی و ارزاق حلال و طیب را بر بندگانش حرام نموده؟

شکست در همراهی وحرکت با امام مهدی (ع)

بسیاری از ملت ها در همراهی با انبیاء شکست خوردند بعد از آنکه آنان را شناختند و ایمان

آوردند و این بار تاریخ نیز دوباره تکرار خواهد شد در آن هنگام که امام ظهور کند و بسیاری در

همراهی با امام شکست می خورند وبر آن امام می شورند و قیام می کنند .

از امام صادق(ع) فرمود: قائم با احکامى حکم مى کند که بعضى از یارانش که در جنگ هم رکاب

ایشان بودند آن را قبول نمى کنند و آن حکم آدم(ع) است پس سر آنها را مىزند .و نیز براى بار

دوّم حکم مى کند و بعضى دیگر از یارانش که با وی در جنگ هم رکاب بودند هم رد مى کنند که آن

حکم داود(ع) است پس سر آنها را مىزند .و براى بار سوّم حکم مى کند و گروه دیگرى از یارانش

آن را قبول نمى کنند و آن حکم ابراهیم(ع) است . سپس حکم چهارم را مى کند و آن حکم محمّد

( (ص)است پس دیگر کسى آنرا انکار نمى کند. 

از امام صادق(ع) روایت است که فرمودند:اینگار می بینم آن روزی را که قائم در مسجد کوفه بر

منبر نشسته واصحابش در کنارش گرد آمده اند و تعداد آنها سیصد وسیزده نفر به تعداد اصحاب

پیامبر(ص) در جنگ بدر هستند و آنها صاحب ولایت و حاکمان خدا بر سرزمینش هستند ، پس

از آن قائم کتابى را در می آورد که مهر شده به طلا است عهدى از طرف رسول خدا (ص) است

وآنها هانند گله گ وسفند از وی گریزان می شوند ، و هیچ کس با او نمی ماند جز یک وزیر ویازده تن

دیگر ، همانگونه که با موسى بن عمران این تعداد باقى ماندند.

و آنها در زمین می گردند ودوباره به سوی او رجوع می کنند ، و من صحبتى را که به آنها خواهد

 گفت را می دانم ، و آنها به وی کافر می شوند.

شایسته است که هر انسان مؤمنى این روایات را می خواند از ترس بلرزد چرا که کسانى به امام کافر

می شوند که جزء ۳۱۳ نفر هستند .از خدا می خواهیم که ما را از شر فتنه ها و بلایا دورکند و

توفیق شناخت و معرفت امام را بدهد و ما را از یاران ایشان قرار دهد .

از فضل بن عبدالرحمن بن ابى هاشم از على بن ابى حمزه از ابو بصیر از امام صادق(ع) فرموده اند:

اصحاب قائم همان گونه که اصحاب موسى با نهری آزموده شدند آزموده می شوند و این معنای آیه

قرآن است که (إنّ لله مبتلیکم بنهرٍ ) و خداوند به چیزی همانند آن آنها را مورد امتحان قرار میدهد.

از امام باقر(ع) روایت است: آن هنگام که به ثعلبیه می رسد مردی از نسل پدرش بلند می شود به

استثنای صاحب امر قوی هیکل و شجاع ترین مردم است و از ایشان می پرسند :چه کار می کنى؟ 

به خدا سوگند که تو مردم را فراری می دهی مانند فرار چهارپایان آیا این عهدی است معهود از

پیامبر(ص) یا اینکه چیز دیگری است ؟ پس مولای مسؤل گرفتن بیعت بلند می شود و به او می

گوید :ساکت شو به خدا سوگند که گردنت را می زنم .پس قائم می گوید :ای فلانى آرام باش. بله

به خدا سوگند که من همراهم عهدی از رسول خدا (ص) دارم و سپس ندا می دهد که ای فلان

کیسه یا کیف را به من بده ، و آن را برای پیامبر را می آورند و ایشان عهد از رسول خدا(ص)

قرائت می کند سپس آن شخص بلند می شود و به نزد قائم می رود و از او می خواهد که بگذارد

سر او را بوسه کند و قائم می پذیرد و پس از آن به قائم می گوید می خواهیم دوباره با تو بیعت کنیم

 و امام نیز با آنها بیعت می کند.

از امام صادق(ع) فرمود: فردی می خواهد بر سر قائم امر و نهی کند و قائم ما می گوید که او را

دستگیر کنید و پس از دستگیری به نزد امام می آورند و وی دستور می دهد که گردن او را ب ن زند

 پس از آن شرق و غرب زمین از وی می ترسند.

از امام صادق(ع) که از پدرانش(ع) که آنها نیز از پیامبر خدا(ص) که فرموده اند: در آن هنگام که

به آسمانها به نزد خدای خویش عروج کردم و تا اینکه صحبت ایشان به اینجا رسید که :سرم را بلند

کردم و دیدم که در وسط نورها ، نورهای على(ع) و فاطمه(س) حسن(ع) و حسین(ع) و على بن

الحسین و محمّد و جعفر وموسى و على و محمّد و على و حسن و حجت بن الحسن قائم که همانند یک

ستاره درخشنده می درخشد هستم و از خدا پرسیدم که این ها کیستند ؟ فرمود :اینها ائمه هستند

و این قائم است که حلال مرا حلال و حرام مرا حرام می کند با او از دشمنانم انتقام می گیرم و او

مایه آرامش مؤمنان است و اوست که دل شیعیان تو را از کینه دشمنانشان پاک می کند و لات و

عزی را ( یا خلیفه اوّل و دوّم ) را از قبر بیرون می آورد و به سزای اعمالشان می رساند که فتنه

مردم به واسطه آنها در آن زمان از فتنه گوساله سامری سخت تر و دشوار تر است.

بشر النبال از امام صادق(ع) روایت می کند که فرمود:  می دانى اوّلین کاری را که قائم انجام می

دهد چیست ؟ گفتم :خیر. فرمود: این دو را ( یا خلیفه اوّل ودوّم) را از قبرهایشان درحالى که

جسدهایشان تازه است خارج می کند ومی سوزاند و در هوا پراکنده می کند و سپس مسجد را

خراب می کند، آنگاه فرمود که رسول خدا(ص) فرمود :عریشی است مانند عریش موسى(ع) و ذکر

 کرد که مسجد رسول خدا(ص) در ابتدا از گِل بوده و اطرافش را از لیف نخل ساخته شده بود.

از امام صادق(ع) فرمود: و اگر قائم (ع) بیاید دیواری را که بر سر قبر ( دو خلیفه اوّل و دوّم)

است را خراب می کند خداوند بادهای شدیدی را می فرستد و رعد و برق در آسمانها ظاهر می

شوند وطوفان های عظیمی به پا می شوند که همگی مردم می گویند این خود اوست پس یارانش از

پیش او فرار می کنند تا اینکه کسى از آنها پیش او نمانند و آن هنگام که تیشه را بلند می کند و اولین

کسى خواهد بود که بر دیوار می کوبد پس اصحابش به سوی ایشان می آیند و به یاریش می شتابند

و ثواب آن کس که بر دوستش سبقت میگیرد و زودتر به یاری امام می شتابد از بقیه بیشتر است

تا اینکه قبررا خراب نموده و جسد آن دو را درحالى که جسدهایشان تازه است بیرون می آورد و

آنها را لعنت می کند و از آنها بیزاری می جوید سپس آنها را اعدام کرده و پایین می آورد و آتش میزند 

و سپس خاکستر آنها را در هوا منتشر می سازد.

حال می گویم : که شایسته است هر انسان مؤمنى که این روایات را می خواند به خود بازگردد و از

اینکه با اهل بیت(ع) دشمنى کند بترسد وشایسته است که شبانه روز در پی کسب رضای خداوند

باشد تا شاید خداوند بر او منت نهاده و حق به او نشان دهد و به یاری آن بشتابد و با باطل

دشمنى کند و برای خود الگویى را انتخاب کند که احکام قرآن و اهل بیت(ع) را جاری کند و نه

فقط بدنبال دنیا باشد . اما اگر الگویى را که انتخاب می کنید فقط در پی ثروت ومقام باشند و

دعوت به امام مهدی(ع) را ترک کردند بدانید که ترک امثال این اشخاص و عدم اتباع آنها واجب

بوده بلکه جنگ با آنها واجب است زیرا که آنها امت را بشکل احزاب در خواهند آورد که همدیگر

را لعنت کنند و در نهایت این اشخاص شما را از راه حق باز می دارند و امت را به دشمنى با امام

مهدی (ع) و عدم یاری ایشان جلو می برند و کسى که این چنین است شایسته الگو برداری نیست

 و اینکه اختلاف مطلقا وحدت را درپی نخواهد داشت .

شکست در شناخت و استقبال از امام مهدی (ع)

بسیاری از ملت ها در شناخت حجت های الهی شکست خوردند واین سنت الهی در زمان ظهور امام مهدی ع تکرار خواهد شد

عده ای از امت در معرفت و استقبال از امام(ع) شکست می خورند و آنها اکثریت هستند 

همچنین عده ای در همراهی و اطاعت امر امام(ع) شکست میخورند. 

پس مجموعه اول و سپس مجموعه دوم را با اعتماد بر روایات و احادیث شریفه اهل بیت(ع)

خواهیم شناخت چرا که ما جواب در کلام آنها و نه در غیر آنها (ع) می دانیم ، و سبب شکست

این عده در معرفت امام دلایل بسیاری دارد .

مثلا عده ای تصور می کنند که امام پیرمرد بزرگ سال

است ولى بصورت جوان به سوی آنها باز می گردد، و دیگر عده کثیری از منحرفین که توسط امام

کشته می شوند ، یک عده بدعت در دین می آورند و آنها را نیز امام می کشد و از جمله آن تعداد

زیادی از علمای سوء که مردم فکر می کنند آنها از صالحین هستند را می کشد، و همان طور ازآن

جمله این است که امام با کتابى جدید و سنتى جدید می آید و دین را از نو پایه گذاری می کند و

اینکه یاران او از طبقه مستضعف و ناتوان جامعه هستند و تبعیت ازآنها برای بزرگان سخت است و

از آن جمله طولانى شدن مدت غیبت و قساوت قلب ها و دیگر چیزها می باشد ...

از امام صادق(ع) روایت است که فرمود: آن هنگام که قائم ظهور کند مردم او را انکار می کنند

چرا که بصورت جوانى موفق ظهور می کند و کسى بر امر او ثابت نمی ماند مگر کسانى که خداوند

در عالم ذر اوّل از آنها پیمان گرفته است.

و روایت ذیل الذکر یاد می کند که امام هفتاد تن از علمای شیعه را که اصل اختلاف هستند را

خواهد کشت ...

از مالک بن حمزه از امام على(ع) فرمودند: اگر شیعه این چنین دچار اختلاف شوند و دست

هایش را در یکدیگر فرو برد ، چه خیری می بینى؟ گفتم :هیچ خیری در آن نیست فرمود که تمامی

خیر درآن است چرا که قائم ما ظهور می کند و پس از ظهورش هفتاد تن از علمای سوء را که به

خدا و رسولش دروغ نسبت می دهند می کشد و سپس بعد از آن مردم را بر یک امر واحد جمع می کند.

امام باقر می فرماید: وآن هنگام که قائم ما ظهور کند و به سوی کوفه روانه شود عده ای که بتریه

نامیده می شوند و به تعداد ده هزار نفر بر امام خروج می کنند و در حالى که سلاحشان را نشانه

کرده و به قائم ما می گویند که ای پسر فاطمه از همان راهی که آمدی باز گرد ما را با تو کاری نیست

و امام همه آنها را می کشد و سپس وارد کوفه می شود و تمامی منافقین را می کشد و جنگجویان آنها

را نیز می کشد تا آنگاه که خداوند راضى شود.

اما کیفیت شروع دعوت امام(ع) و بیزاری مردم از آن و دشمنى آنها با آن و نفرین مردم بر پرچم

امام(ع) که آن را از کلام ائمه با هم می خوانیم .

ابان بن تغلب گفت:  شنیدم امام صادق(ع) فرمود: اگر پرچم حق ظاهر شود اهل شرق وغرب

زمین بر آن لعنت می فرستند می دانى چرا ؟ گفتم :خیر فرمودند : به خاطر آن کارهایى است که

 مردم از اهل بیت او قبل ازخروج می بینند و در روایتى دیگر از آنچه که از بنى هاشم می بیند.

ابى بصیر از امام صادق(ع) می فرمایند: قائم ما خروج نمی کند تا آن هنگام که حلقه تکمیل شود .

پرسیدم که حلقه چند نفراست ؟ فرمود ده هزار نفر و جبرئیل در سمت راست و میکائیل در سمت

چپ او هستند ، و وی پرچم را تکان می دهد و با آن ح ک رت می کند و کسى از اهل شرق و غرب

جهان نمی ماند مگر آن را لعنت می کند و آن رایتى است که جبرئیل در روز بدر بر پیامبر(ص) نازل کرد.

از ابى یحیى حکیم بن سعد نقل است که گفت از حضرت على(ع) شنیدم که فرمود: همانا یاران قائم

جوانان بوده و افراد بزرگ سال در میان آنها نیست مگر مانند سرمه در چشم یا نمک درطعام هستند

و کمترین طعام همان نمک است.

از ابراهیم ابن عبد الحمید آمده که کسى که از امام صادق(ع) شنیده به من گفت که حضرت فرموده

اند : اگر قائم ما خروج کند بسیارى از اهل دین که خود را از اهل این امر می دانند او را یارى نمى

 کنند و از امر سرپیچی می کنند و افرادی همانند ماه و خورشید پرستان به آن ملحق مى شوند.

و این روایت دلالت بر آن دارد که بسیاری از افرادی که تصور می کردند از یاران امام(ع) هستند و

مردم آنها را نیز چنین تصور می کردند از امر یاری امام مهدی (ع) خارج می شوند و بسیاری از

کسانى که مردم در مورد آنان تصور می کنند که دین ندارند و یا ایمانشان ضعیف است در زمره

اصحاب آن امام قرار میگیرند بعد از آنکه خداوند برآنها منت نهاده و آنها را هدایت می کند .

ادامه احادیث مربوط به دوران غیبت امام ع

ازیمان تمار گفت: نزد ابى عبدلله(ع) نشسته بودیم که به ما فرمود: حتما صاحب این امر غیبت 

خواهد کرد ، و کسى که در این مدت به دین خود پایبند مانده همانند کسى است که خار را در دست

خود مشت کرده است سپس فرمود –این چنین با دستش –و کیست از شما که این گونه خار را

در دست گیرد ؟...

از ابان بن تغلب گفت :امام صادق(ع) فرمود: چه حالى خواهید داشت اگر ضربه اى کشنده در بین

دو مسجد وارد شود و علم مخفی شود همانطور که مار در سوراخش مخفی شود و شیعه با هم

اختلاف پیدا کنند و همدیگر را دروغگو خطاب کنند و در صورت همدیگر آب دهان بیندازند ؟

گفتم : فدایت شوم ، هیچ خیری در آن زمان نیست ، فرمود: همه خیر درآن است و آن را سه بار تکرار کرد)

از امام صادق(ع) فرمود: حضرت امیر المؤمنین(ع) پس از کشته شدن عثمان هنگامی که مردم با او

بیعت کردند به بالای منبر رفت و خطبه ای خواند و فرمود: محنت وبلوای شما به همان حالت اول

آن مانند آن هنگام که خداوند پیامبر(ص) را مبعوث کرده بازگشت و قسم به کسى که ایشان را به

حق مبعوث نمود که شما سخت آزموده شوید و سپس غربال و الک شوید ، تا پائین ترین شما بالاترین

شما برگردد و بالاترین شما به پائین ترین شما تبدیل شود و کسانى که در دین خود کوتاهی و تقصیر

داشته از همه سبقت بگ ن یرد و کسانى که در امور دینى از همه پیشی گرفته بودند در این امر کوتاهی

کنند ، و به خدا سوگند که هیچ چیزی را پنهان نکردم و هیچ دروغی نگفته ام و به من از این روز

واین مقام خبر دادند.

از ابن ابى یعفور گفت: شنیدم که امام صادق(ع) فرمود: وای بر طاغیان عرب از آن زمانى که

ظهور نزدیک باشد. گفتم: چه تعدادی از اعراب قائم شما را همراهی می کنند ؟ فرمود: تعدادی اندک

، گفتم :ولى کسانى که از اعراب ادعای همراهی ایشان را می کنند بسیا ن رد، فرمود: مردم حتماً مورد

آزمایش وامتحان و الک قرار می گیرند و تعداد زیادی از مردم در الک خارج می شوند

مگر بعد از یأس و ناامیدی ، نه به خدا سوگند تا اینکه از همدیگر تمیز داده شوید ،نه به خدا

سوگند که تا آن هنگام که مورد آزمایش قرار بگیرید ، و نه به خدا سوگند تا در این امر سعادتمندان

درآن سعادتمند و بد بختان در آن بدبخت تر شوند.

از امام ابى جعفر(ع) فرمود:دل مردان از این سخن شما بى زار می شود ، پس کسى که به آن اقرار

کرد از این علم بیشتر به او بدهید ، و کسى که انکار کرد رهایش کنید ، چرا که حتما امتحانى هست

که در آن ناخالصى ها زدوده شود و کسانى که یک مو را به دو قسمت می شکافند(متبحر در امور

دینى) از گردونه این امتحان بیرون روند حتى جز ما و شیعه ما کسى باقى نمی ماند.

از امام صادق(ع) روایت است که فرمود :و از بزرگترین امتحانات این است که مردم فکر می کنند

او پیرمرد بزرگ سال است ولى بصورت جوان به سوی آنها باز می گردد.

ابو بصیر از امام صادق(ع) روایت می کند: این امر را کسانى یاری می کنند که دیگران هیچ

انتظاری از آنها ندا ن رد و اگر زمان امر ما فرا رسید کسانى که امروزه بر عبادت اوثان(بت های

بشری) مشغول هستند از این امر خارج خواهند شد.

و در حاشیه غ یبت طوسى چنین شرحى بر این حدیث آمده: وشاید مراد از این حدیث که بیشتر

یاران حق در آن زمان کسانى هستند که جایگاهی در دین ندارند و اگر قائم ظهور و خروج کرد خیلى

از کسانى که مردم آنها را صاحب دین می دانند و خیلى های دیگر را متدین و دین دار در حالى که

در حقیقت و مجاز آنها عبادت کنندگان بت های بشری(اوثان) بوده، و یا هنگام ظهور امام به

عبادت اوثان مشغول می شوند .

اما احتجاج دینداران و صاحبان فرهنگ وسیع و نحوه مواجه آنها با امام، آنها با تأویل قرآن بر امام

به مقابله می پردا ن زد و با آن تأویلات بر علیه امام به مبا رزه بر می خ ن یزد ومعرفت علوم قرآنى و تأویل

قران را نمی توان به مردم عادی نسبت داد و حتى نمی توان آنرا به اهل فرهنگ متوسط نیز نسبت

دهیم بلکه آن مختص طبقه بالای اهل فرهنگ علوم دینى و علم واز جمله آنها علمای سوء است .

ازمحمّد بن ابو حمزه از بعضى از اصحاب امام صادق(ع) روایت می کند که امام فرموده: قائم ما رنج و

مصیبتى را که خواهد کشید که رسول خدا(ص) با آن مواجه نشده است چرا که پیامبر به مبارزه

با بت های چوبى و سنگی پرداخت و اما قائم، با تأویل قرآن بر ایشان خارج می شوند و به خاطر

آن با او می جنگند .

و از ابو حمزه ثمالى از امام باقر(ع) روایت می کند که فرمود: صاحب الأمر از مردم زمانه رنج هایى

 راخواهند دید که رسول خدا(ص) در زمانش دیده، حتى سخت تر خواهد دید.

از محمّد ابن منصور عقیلى از پدرش روایت می کند که من و حارث بن مغیره و جماعتى دیگر از

اصحاب نزد امام صادق(ع) نشسته بودیم و ایشان به سخنان ما گوش می کردند، پس به ما فرمود:

شما چگونه تصور می کنید ؟؟هیهات هیهات به خدا سوگند کسى که برای بیعت با او گردن هایتان را

جلو می برید نخواهد بود مگر اینکه همگی شما مورد امتحان و آزمایش قرار می گیرید و خوب از بد

جدا شود و عده ای از شما مأیوس شوند و به او سوگند کسى که برای بیعت با او گردن هایتان را

جلو می برید نخواهد بود و قائم ما ظهور نمی کند تا آنگاه که و سیاه بختان در این امر سیاه بخت تر

و سعادتمندان، سعادتمند تر شوند.

بزرگترین بلایا در زمان غیبت امام ع

کسانى که روایات صادره از اهل بیت(ع) را پیگیری می کنند اینگونه خواهند یافت که 

بزرگترین بلایا همان مصیبت غیبت امام قائم(ع) است 

که به خاطر ازدیاد آشوبها و فتنه ها در آن دوران جهل و تاریکی است.

به تفصیل این بلایا را از طریق روایات اهل بیت (ع) مرور می کنیم;

از امام على(ع) آمده است که فرمودند :(این آیه در مورد ما نازل شده است: ( وَجَعَلَهَا کَلِمَةً بَاقِیَةً

فِی عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ) ( و او آن را در پى خود سخنى جاویدان کرد باشد که آنان [به توحید] بازگردند)

و امامت در فرزندان حسین(ع) تا روز قیامت جاری است و غائب ما دو غیبت خواهد داشت که

یکی کوتاه ودیگری بلند مدت است اما اوّلى شش روز یا شش ماه یا شش سال به طول می انجامد

و دیگری بیش از آنکه تصورش را بکنند ، و هیچ کس بر این امر پایدار نخواهد ماند مگر آنانکه به

ما ایمانى قوی و یقین داشته باشند .

از امام رضا(ع) که ایشان از پدرانش از حضرت على(ع) که ایشان نیز از پیامبر خدا(ص) نقل کرده

و می فرماید: (قائم از فرزندان من را با عهدی که برای او نوشته شده غیبت می کند تا اینکه اکثر

مردم بگویند : که خدا نیازی به آل محمّد ندارد و عده ای دیگردر ولادت ایشان شک کنند ، و کسى

که زمانش را درک کند بایستى به دینش متمسک شود و به شیطان اجازه ندهد که بر شک او

مستولى شود چرا که او را از امتم دور می کند و از دین من خارج می شود، همان گونه که پدرتان را

از بهشت بیرون کرد و خداوند شیطان را ولى مشرکان قرار داد) 

از اصبغ بن نباته روایت است که حضرت على ع فرمود : در میان پرندگان همانند زنبور باشید چرا که

دیگر پرندگان با نگاه حقارت به آنها می نگرند و اگر پرندگان بدانند که چه برکتى درون زنبور هست

هرگز اینگونه با آن نگاه نمی کردند، با زبان و بدنتان با مردم معاشرت کنید ولى قلبهایتان و کارهایتان

را از آنها دور کنید ، به خدا سوگند که آن چیزی را که دوست دارید بدست نمی آورید تا آن زمان

که در صورت یکدیگر آب دهان بیاندازید و عده ای عده دیگر را دروغگو خطاب کنید تا اینکه از

شما باقى نماند -یا فرمودند : از شیعه ام - کسى باقى نمی ماند مگر به اندازه سرمه در چشم و یا نمک

درغذا ، و برای شما مثالى می آورم، و آن مثل شخصى که غذایى را تهیه می کند و آن را پاک می

کند و در خانه اش می گذارد و پس از مدتى دوری دوباره به خانه می آید ومی بیند که در غذایش

حشره رفته است دوباره غذایش را تمیز می کند و حشره ها را دور می کند و می گذارد و خانه اش

را دوباره ترک می کند و پس از بازگشت دوباره می بیند که در غذا حشره رفته دوباره آن کارها را

انجام می دهد و آنقدر این کار را انجام می دهد تا زمانى که دیگر غذایش در همان حال باقى بماند و

دیگر هیچ حشره ای نتواند به آن ضرر برساند شما نیز این گونه هستید آن قدر آزمایش می شوید تا

گروهی اندک که هیچ خطایى در کارشان نباشد باقى بمانند.

ازعبدلله بن عباس از پیامبر(ص) فرمودند:( ... نهمین آنها قائم اهل بیتم و مهدی امتم می باشد شبیه

ترین مردم به من در شکل و گفتار و کارهایش ، پس ازغیبتى طولانى و حیرتى تاریک ظهور می کند

، و امر خدا را اعلان می کند و دین خدا را ظاهر می کند و بوسیله خداوند و فرشتگان او پیروز

می شود)

خداوند می فرماید: ( وَلا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَکَثِیرٌ

مِنْهُمْ فَاسِقُونَ ) ( و مانند کسانى که پیش از این برایشان کتاب آسمانى آمد نباشید که دوره انتظار بر

( آنها طولانى گذشت و دلهاشان زنگ قساوت گرفت و بسیارى فاسق و نابکار شدند)

از امام صادق(ع) در تأویل این آیه آمده که فرمودند: (این آیه برای اهل زمان غیبت و روز های

آن و نه برای زمان دیگری نازل شده است و منظور از أَمَدُ همان مدت زمان غیبت است)

امام موسى ابن جعفر(ع) فرمود: اگر پنجمین فرزند از فرزندان هفتم غیبت کرد لله لله دینتان را

حفظ کنید ، و کسى شما را از آن دور نکند ، ای فرزندانم حتما صاحب این امر غیبت خواهد کرد تا

اینکه کسى که خود را بر این امر می بیند از آن خارج شود، در صورتى که آن محنتى از خداوند عزوجل 

است که با آن خلقش را امتحان نمود)

امام قائم(ع);حجت الله

خداوند متعال می فرمایند: (یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ الَّلهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَالَّلهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُون* هُوَ

الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ ) ( کافران می

خواهند تا نور خدا را با گفتار باطل و طعن و مسخره خاموش کنند و البته خدا نور خود را هرچند

کافران خوش ندارند کامل و محفوظ خواهد داشت *اوست خدائى که فرستاده خود را به هدایت

خلق و ابلاغ دین حق فرستاد تا او را هر چند کافران خوش ندا ن رد بر همه ادیان عالم غالب گرداند)

حضرت(ع) فرمودند: ( هنگام خروج قائم آل محمّد(ع) دین خداوند گسترش می یابد و همگی به دین

اسلام می گرایند و این معنای سخن ، جهان را پر از عدل و داد می کند همانگونه که از ظلم و جور

( پر شده است)


از امام جعفر صادق(ع) در مورد قول خداوند متعال آمده است:

(یَوْمَ یَأْتِی بَعْضُ آیَاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إِیمَانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ ) ( و آن روزی که بعضى از

نشانه های خداوند آشکار می شود دیگر ایمان آن بندگانى که از قبل ایمان نیاورده اند فایده ای

ندارد)

امام (ع) در تأویل این آیه فرمودند:منظور از آیات ائمه هستند و آیه منتظره همان قائم است و اگر

شخصى قبل از قیام با شمشیر به ایشان ایمان نداشته باشد اگر چه به پدرانش ایمان داشته باشد دیگر

( آن ایمان به دردش نمی خورد).


خداوند متعال فرمودند: (أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ الَّلهِ

قَلِیلاً مَا تَذَکَّرُونَ )( کیست که به یاری مظلومان بشتابد وبلاهایشان را حل کند وشما را خلیفه

خود در زمین قرار دهد آیا خدایى دیگر با خدا هست تعداد کمی از شما فقط به یاد می آورید)

از امام باقر(ع) در مورد تأویل این آیه( أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاه) آمده است این آیه در مورد

قائم(ع) نازل شده و هنگامیکه خروج کند عمامه ای را بر سر می نهد و در مقام نماز خوانده و دعا

 می کند و پس هیچ درخواستى از ایشان دریغ نمی شود).


خداوند متعال فرمودند: (قُلْ کُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِیِّ وَمَنِ

اهْتَدَى)( بگو همگی شما در معرفى کمین هستید و کمین کنید ودرنهایت خواهید فهمید که اصحاب

صراط چه کسانى هستند و چه کسانى هدایت شده اند)

از عیسى بن داود از امام کاظم(ع) در مورد تفسیر آیه بالا سؤال کرد و حضرت(ع) فرمود:

(فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِیِّ وَمَنِ اهْتَدَى) ( که به زودى خواهید دانست ما و شما کدام

به راه مستقیم سعادت رفته و طریق هدایت یافته ایم و کدام به راه جهل و شقاوت شتافته ایم)

امام(ع) فرمودند : الصِّرَاطِ السَّوِیِّ همان قائم(ع) است و کلمه اهْتَدَى یعنى کسانى که به اطاعت

ایشان هدایت شدند و همانند این آیه در کتاب خدا آمده است: (وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ

صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَى) (و من کسانى را که توبه کرده و ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند و سپس

هدایت شوند را مورد عفو و بخشش قرار می دهم)

( امام در تأویل این آیه فرمود: به ولایت ما هدایت می شوند .


خداوند فرمود: ( قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِمَاءٍ مَعِینٍ ) ( آیا آن هنگام که آبتان به

منجلاب تبدیل می گردد کیست که آبى گوارا را برای شما نازل می کند)

از ابو بصیر از امام باقر(ع) در مورد تفسیرآیه ( قُلْ أَرَأَیْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُکُمْ غَوْراً فَمَنْ یَأْتِیکُمْ بِمَاءٍ مَعِینٍ )

فرمودند ، این آیه در مورد قائم(ع) نازل شده وفرمودند: آن زمان که امامتان غائب است و شما از

جای ایشان بى اطلاع هستید چه کسى امام ظاهر را برای شما می آورد که اخبار آسمان ها وزمین

 وحلال وحرام خداوند را برای شما آورد. 

و ده ها آیه دیگر که به امام مهدى(ع) وعده داده و هر کس مطالب بیشتری در این خصوص بخواهد

به کتب معتبر حدیث رجوع کند .

مصلح آخر زمان_امام مهدی ع;حجت الله

قضیه انتظار برای مصلحی که در آخر زمان می آید را نزد همه دیانات سابق می یابید و همه انبیاء و

فرستادگان به قیام قائم(ع) بشارت دادند . و او از ذریت پیامبر خاتم محمد(ص) و دوازدهمین خلیفه

ایشان است .

اما یهود همان گونه که به پیامبری عیسى (ع) و محمّد (ص) ایمان نیاوردند اعتقاد دارند که مصلح که در

آخر زمان می آید همان پیامبر خدا ایلیا است که خدا ایشان را به آسمانها برده و در آخر الزمان

ظهور می کند. 

و مسیح همان گونه که به پیامبری محمّد(ص) ایمان نیاوردند اعتقاد دارند که حضرت

عیسى(ع) همان مصلح منتظر که در آخر الزمان ظهور می کند و ایشان به آسمان بالا برده شد و در

نهایت در آخر الزمان به زمین باز می گردد و زمین را بعد از خراب آن اصلاح می کند .

ولى این اعتقاد همانند دو گروه دیگر قابل قبول نیست چون کتب انجیل و تورات به صراحت بر

آمدن پیامبر خاتم محمد(ص) تاکید کرده و قائم از نسل و دوازدهمین خلیفه ایشان(ص) است و اوست

که زمین را پس از آنکه از ظلم و ستم پرشده از عدل و داد پر می کند ، و در نهایت ایلیا(ع) و

عیسى(ع) و خضر(ع) همگی جهت یاری امام مهدی(ع) محمّد بن حسن عسگری در آخر الزمان باز

خواهند گشت.

و برای اثبات این قضیه بعضى از بشارت هایى را که در تورات و انجیل و قرآن و سنت نبوی آمده

را بیان می کنیم که همگی بر این نکته بشارت و تاکید می کنند که مصلح و قائم محمّد بن الحسن

العسکری و از نسل رسول خدا ص و دوازدهمین خلیفه ایشان است .

اولاً :بشارت های از تورات و انجیل

از اقبال از ابى المفضل در حدیثى طولانى آمده که علمای مسیح نجران صحیفه بزرگ آدم(ع) را

آورده و از آن در مورد پیامبر(ص) وصفات ایشان و صفات اهل بیت و جانشینان پس از ایشان و

منزلت آنها در نزد خداوند عزوجل حدیث طولانى را نقل کردند تا اینکه گفت: سپس مردم بر آنچه که

بر موسى نازل شده رفتند و این جلمه را از سفر دوّم از تورات حذف کردند :من رسولى از ذرّیه

اسماعیل را در میان مردم

امی مى فرستم و کتابم را بر او نازل کرده و او را با شریعت ارزشمند به سوی تمامی خلایق روانه می

کنم ، از حکمت خویش به او می دهم و با فرشتگان و سربازان خویش او را تأیید می نمایم ، ذریّه او

را از دخترش مبارک ایشان قرار دادم و سپس از ذریّه ایشان دو فرزند برومند مانند اسماعیل و

إسحاق که از دو اصالت برای دو ملت بزرگ هستند ، بزرگترین ملت که ۱۲ خلیفه از میان آنها

ست که رسالت محمّد(ص) و آنچه را که من به او وحى کردم کامل می کنند و برای محمد و با آنچه

ایشان را ارسال نمود بلاغ و حکمت دینى را کامل کرده و پیامبران و فرستادگان خود را با او خاتمه می

دهم پس ساعت بر محمد(ص) و امت ایشان بر پا می شود.

در حسام الشیعه فصل اوّل از کتاب صفینا آمده : نزدیکی ظهور صاحب الأمر ، روزگار تلخی

خواهد بود و شجاعان از آن فرار می کنند و قلب ها ناراحت و احوال مردم پریشان است ، ظلمت

و درد و طوفان و گرد و خاک زیاد می گردد و سر وصدای بلند دامنگیر شهر های آباد و خانه ها

می شود ، و مردم پریشان احوال وهمانند کوران راه می روند چرا که آنها عصیان امر صاحب را کرده

اند و خون هایشان ریخته می شود و جسد هایشان له می شود و در آن روز دیگر طلا ونقره شان

به دردشان نمی خورد چرا که آن روز ، روز غصب و خشم صاحب است وخشم او تمامی زمین را

در بر می گیرد.

و از عبدلله بن سلیمان که اهل مطالعه کتب ب ود گفت که در انجیل وصف پیامبر (ص) را خواندم تا

آنگاه که گفت خدای تبارک و تعالى به عیسى(ع) فرمودند :من تو را به نزد خویش می آورم و در

آخر الزمان تو را دوباره به زمین باز می گردانم ، تا از امت محمّد (ص) عجائب فراوانى را ببینى ، و تا

اینکه آنها در نابود کردن دجال ملعون یاری نمایى ، تو را در وقت نماز فرو می فرستم تا با آنها نماز

 بخوانى چرا که آنها امت مرحومی هستند.

و برای مطالعه مطالب بیشتر در این خصوص خواننده گرامی به جلد اوّل کتاب الزام الناصب مراجعه

کنید چونکه در این کتاب سى و شش بشارت از کتب انبیاء پیشین آمده است.

...

حضرت محمد رسول الله ص;(ادامه )

از اسحاق ابن عمار آمده که روزی از امام حسین(ع) در مورد معنى این آیه پرسیدم: 

(وَکَانُوا مِنْ قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِینَ کَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ الَّلهِ عَلَى الْکَافِرِینَ )

 (و با آنکه خود آنها پیش از بعثت انتظار فتح و غلبه به واسطه ظهور پیغمبر خاتم بر کافران داشتند آنگاه که آمد و با

مشخصات شناختند که همان پیغمبر موعود است باز کافر شدند و به نعمت وجود ایشان ناسپاسى

کردند که خشم خدا بر گروه کافران باد)

فرمود: در زمان ما بین پیامبر خدا حضرت محمد(ص) و حضرت عیسى(ع) قومی بودند که به مشرکان

می گفتند: اگر رسول خدا ظهور کند بت های شما را خواهد شکست و وعده و وعید می دادند و

تهدید می کردند و آنگاه که رسول خدا(ص) خروج کرد به ایشان کفر ورزیدند.

از اصبغ ابن بناته از حضرت على(ع) فرمود : و اما اصحاب المشأمة همان یهود و مسیح هستند که

خداوند عز و جل مى فرماید: 

(الَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یَعْرِفُونَهُ کَماَ یَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُم )

(آنهایى که کتاب را به آنها دادیم او را می شناسند همانگونه که فرزندانشان را می شناسند)

محمّد(ص) و ولایت را در تورات و انجیل را مى شناسند همانگونه که فرزندان خود را در خانه خود

می شناسند: 

(الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِین)(حق از جانب پروردگارت است وازمشرکین نباش)

و هنگامی که به آنچه از قبل شناخت داشته منکر شدند خداوند آنها را بدین وسیله مورد امتحان

قرار داده و روح ایمان را از آنها سلب کرد و سه روح را در بدن آنها مستقر کرد ،روح قدرت و روح

شهوت و روح جسم را و آنها را در زمره چهار پایان قرار داد:

(إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَام) (اینان مانند چهار پایانند)

چرا که چهارپایان بوسیله روح قدرت تحمل حمل اشیاء را داشته و با روح شهوت علف می خورند و

 می خوابد و با روح بدن ح ک رت و سیر می کند.

و به همین خاطر یهود همراه با اوس و خزرج ساکن مدینه شدند چونکه آنها اطلاع داشتند که محمد

خاتم(ص) در نهایت به این مکان مهاجرت خواهد کرد و هنگامی که محمّد (ص) مبعوث شد و به

مدینه آمد، چون مطابق هوای نفسانى آنها نبود به ایشان کفر کرده و اتهام دروغ ، سحر و جادو و

شاعری و دیگر اتهاماتى که به انبیاء پیشین گفته بودند را به رسول اکرم (ص) نسبت دادند .

خداوند در قرآن می فرمود: 

( أَفَکُلَّمَا جَاءَکُمْ رَسُولٌ بِمَا لا تَهْوَى أَنْفُسُکُمُ اسْتَکْبَرْتُمْ فَفَرِیقاً کَذَّبْتُمْ وَفَرِیقاً تَقْتُلُونَ )

 ( هرگاه فرستاده ای نزد شما آمد چون مطابق هوای نفسانى شما نبود به ایشان تکبر کرده

وبعضى از شما فرستادگان را متهم به دروغ و عده ای دیگر آنها را می کشید )

و منتظران حضرت محمد(ص) همان یهود و علماء آنها و مسیح و علماء آنها و احناف و علماء آنها بودند

که در انتظار خود مگر عده ای اندک، همگی شکست خوردند و رسول اکرم (ص) شدیدترین سختى

ها را از دست کسانى که کافر شدند، کشید و حتى گاهی اوقات پیامبر(ص) را باسنگ می زدند و

آنقدر به اذیت و آزار خود ادامه می دادند بطوری که پیامبر(ص)از بدنشان خون جاری می شد و

از شدت این آزار غش می نم ودند ولى با این حال این خواست خدا بود که دینش را با محمد(ص) و

على(ع) و خدیجه(ع) شروع کند و سپس منتشر شود وسراسر دنیا را فرا بگیرد .خداوند می فرمود:

(یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِئُوا نُورَ الَّلهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَى الَّلهُ إِلَّا أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ ) 

( می خواهند که با دهانشان نور خدا را خاموش کنند ولى خدا می خواهد که نورش را گسترش دهد و 

منتشر کند اگر چه به مذاق کافران خوش نیاید)