یمانی

صاحب هدایت کننده ترین پرچم

صاحب هدایت کننده ترین پرچم

امام محمد باقر ع که فرمودند:

... و در پرچـمها پرچـمى هدایت کننده تر از پرچم یمانى نیست و آن پرچم هدایت است .
چون که شما را به صاحبتان دعوت می کند ،
و اگر یمانى خروج کرد فروختن اسلحه حرام
مى شود .
و اگر یمانى خروج کرد , بپا خیز بسوی او .
که همانا پرچمش پرچم هدایت است .
و جایز نیست مسلمانان از او سرپیچى کنند ،
و اگر کسى این کار را انجام دهد از اهل جهنم
مى باشد .
"زیرا که او دعوت به حق و هدایت به راه راست
مى کند" .


منابع: الغیبة - محمد بن ابراهیم النعمانی ص 264
بحار الأنوار ج 52 ص 232

پیوندها

۴ مطلب در سپتامبر ۲۰۱۶ ثبت شده است

غدیر خم;خبری مهم ...


اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم


سخن از خبری مهم است ...


آنقدر مهم که اگر اعلان نشود ، گویی هرگز رسالتی صورت نگرفته است !


 یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرینَ ؛


(ای پیامبر آنچه را از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده ابلاغ کن و اگر نکنی (گویی هیچ) پیام او را ابلاغ نکرده ای و خداوند تو را از (فتنه و شر) مردم نگه می دارد ، بی تردید خداوند گروه کافران را هدایت نمی کند) .


و خدای مهربان و حکیم اینچنین سروریِ مولا (ع) را بر عالَم و آدم آشکار کرد .

چه حُسن انتخابی ، چه نائب و جانشینی ؛ اصلا مگر می شود علی (ع) باشد و رسول خدا (ص) دست کسی دیگر را بالا ببرد ؟ جز علی (ع) چه کسی می تواند برادر و وصیِّ پیامبر (ص) معرفی گردد ؟


 منْ کُنْتُ مَوْلاهُ ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ .


 تمام شد ! اتمام حجت پیامبر خدا (ص) بر همگان و بستن راهِ هرگونه بهانه جویی و عناد 


الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً

(امروز است که دین شما را تکمیل کردم ، و نعمت خود بر شما تمام نمودم ، و امروز است که دین اسلام را برای شما پسندیدم)


 اما «غدیر» تنها حجت ما نیست ، غدیر آغاز راه است . صاحبانِ این امت بار دیگر معرفی خواهند شد ...

و نزدیک به هفتاد روز بعد در شب وفات پیامبر خدا (ص) ، از نام اوصیای برحقش و اولیای امر امتش (ع) پرده برداشته می شود و باز هم تاکید پیامبر (ص) بر حقانیت علی (ع) و اولاد پاک و مطهرش (ع) :


 ◀️یا على ! بعد از من دوازده امام مى باشند و بعد از آنها دوازده مهدى هستند.

 پس تو یا على اولین دوازده امام مى باشى. خداى تعالى تو را در آسمان ، على مرتضى، و امیرمؤمنان، صدیق اکبر، و فاروق اعظم، و مأمون ومهدى نامید و این نامها براى غیر تو شایسته نیست،اى على !تو وصى من بر خاندانم هستی چه زنده باشندو چه مرده ، و نیز وصى بر زنانم هستى، هر یک را که تو به همسرى من باقى گذارى فرداى قیامت مرا دیدار میکند و هر یک را تو طلاق دادى من از وى بیزارم و مرا نخواهد دید و من نیز او را در صحراى محشر نخواهم دید، و تو پس از من خلیفه و جانشین من بر امتم هستى، هر گاه وفاتت رسید (خلافت) را به فرزندم حسن واگذار کن، که او برّ وصول است (برّ به معنى نیکوکار، و وصول، به معنى بسیار پیوندکننده بین خویشان) چون او وفاتش رسید آن(خلافت) را به فرزندم حسین زکى شهید مقتول بسپارد، چون هنگام وفات حسین رسید آن(خلافت) را به فرزندش سید العابدین ذى الثفّنات على (ثفنه به معناى پینه اى است که سر زانو مى بندد و آن حضرت را به واسطه پینه زیادى که از کثرت سجده در اعضاى سجده اش مى بست ذى الثفّنات مى گفتند) بسپارد، چون هنگام وفات او برسد آن را به فرزندش محمد باقر العلم بسپارد، و چون وفات او رسد آن را به فرزندش جعفر صادق واگذار کند و چون وفات او فرا رسد، آن را به فرزندش موسى بن جعفر کاظم بسپارد، و چون وفات او فرا رسد آن را به فرزندش على بسپارد ؛ و چون وفات او فرا رسد آن را به فرزندش محمد تقى واگذارد، و چون هنگام وفات او رسد آن را به فرزندش على ناصح بسپارد ؛ و چون وفات او رسد آن را به فرزندش حسن فاضل واگذارد، و چون وفات او برسد آن را به فرزندش محمد که مستحفظ از آل محمد (ص) است، تسلیم مى کند،

و ایشان دوازده امامند. بعد از آن ها دوازده مهدى مى باشند. 👉👉

پس وقتى که وفات او رسید آن را به فرزندش که نخستین مهدیین است مى سپارد، و براى او سه نام است. 

یک نامش مانند نام من، و نام دیگرش نام پدر من است 

◀️و آنها عبد الله و احمد هستند، و نام سوم او مهدى است 

◀️و او اولین مؤمنان است


[الغیبة الطوسی ، ص ۱۵۰ ، ح ۱۱۱ -ترجمه فارسی ص 300-]


 آغاز شد ! خود نمایی و بروز نفاق و حسد ورزی 

و دو دستگی در امت پیامبر (ص) و انکار وصی و جانشینانش 

که تا به امروز ادامه دارد ...




رسول خدا (ص) فرمودند :


یاعلی ! هرکس تو و یا یکی از ذریه و فرزندانت را انکار کند ، مرا انکار کرده است.


[عوالی اللئالی ، ج ۴ ، ص ۸۵]


 غدیر عید ولایت است 

 این عید بزرگ و با شکوه به تمامی شیعیانِ اهل بیت (ع) و ولایت پذیرانِ حقیقی آل محمد (ع) خجسته باد

ذبح عظیم

وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ

و برای او ذبحی عظیم را فدا کردیم...


او = امام مهدی ع

ذبح عظیم = امام حسین ع


همان‌طور که معروف است، روز هشتم از ذی‌الحجه به عنوان اولین روز ترویه در مناسک حج، می‌باشد.
می‌بینیم که حسین ابن علی (ع)، فرزند فاطمه دُخت محمد (ص) و سرور جوانان بهشت و یکی از افراد عترت که بازدارنده از گمراهی هستند همان‌طور که رسول الله و وارث اذان جدش ابراهیم (ع) (در میان مردم براى حج بانگ برآور به سوى تو روى آورند) وصیت و سفارش کرده‌اند، از مکه به سوی عراق خارج شد در حالی که به مراسم حج پشت نمود و آن را ترک کرد با آن‌که چندین ماه قبل در آن‌جا اقامت داشت.
بدین‌سان حسین علیه السلام مدعیان اسلام را در جایگاهی بی‌ارزش قرار داد، و حج آنان را تا این روز جز سوت کشیدن و کف زدن نگرداند؛ (و نمازشان در خانه [خدا] جز سوت کشیدن و کف زدن نبود پس به سزاى آن‌که کفر مى‌ورزیدید این عذاب را بچشید)

یکی از اوصاف امام (ع) تشبیه ایشان به خورشید است و یکی از خصوصیات خورشید این است

که درهنگام غروب یک رنگ سرخ را از خود برجای می گذارد و قبل از طلوع نیز آن نور قرمز

دوباره در آسمان ظهور می کند امام (ع) نیز این گونه است و در زمان غیبت صغری چهار نفر را به

عنوان واسطه بین خود و مردم قرار داد که آنها رنگ قرمز غروب می باشند و همگی آنها را خدا رحمت کند 

و قبل از طلوع امام نیز عده ای هستند که با امام در ارتباط هستند و همانند رنگ سرخ طلوع خورشید است 

و برای ظهور او مقدمه سازی می کنند و مردم را به سوى امام رهبرى مىکنند و این آیه آفاقیه امر امام(ع) را روشن می کند : 

سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَفِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَلَهُمْ أَنهَُّ الْحَقُّ 

 (ما آیات قدرت و حکمت خود را در آفاق جهان و نفوس بندگان کاملاً هویدا و

روشن مى گردانیم تا ظاهر و آشکار شود که خدا و آیاتش بر حق است)

و حق همان امام مهدی(ع) است آن گونه که در تفسیر این آیه از اهل بیت (ع) آمده است .

و روایات بسیاری از ائمه(ع) در مورد مقدمه سازان ظهور امام (ع) آمده که مردم را به یارى امام

مهدى (ع) دعوت می کنند و بشارت دهنده و بیم دهنده قیام صغری و آن قیام امام مهدى (ع)

است و آنها حجت خداوند بر مردم و با امام در ا ت رباط هستند

(وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً ) 

 ( و ما هیچ امتى را بیهوده عذاب نمی کنیم مگر آنکه برای آنها رسولى بفرستیم )

ابو بصیر از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود : خداوند بزرگتر از آن است که زمین را بدون

إمام عادل بگذارد ، به ایشان گفتم فدایت شوم به آنچه با آن آرام می گیرم خبرم ده ؟ فرمود :اى ابا

محمد نمی بینى که امت محمّد (ص) خوشحال باشند تا زمانى که حکومت در اختیار بنى فلان است تا

اینکه حکومت آنان به پایان برسد و اگر حکومت آنان منقرض شد خداوند برای آل محمّد (ص)

توسط مردی از ما اهل بیت گشایش خواهد نمود که مردم را به تقوی هدایت می کند و عمل و کار

او هدایت است و در زمان حکومتش رشوه ای نمی گیرد و به خدا سوگند من او را و نام پدرش را

می شناسم ، سپس مردی را که دو خال دارد و عادل است می آید وزمین را پر از عدل و داد می

کند همان طور که از ظلم وستم پرشده است.

امام صادق (ع) فرمود : خروج این سه تا ، یمانى وسفیانى و خراسانى با هم در یک ماه و یک روز

و یک ساعت ظهور می کنند و هیچ پرچمى هدایت یافته تر از پرچم یمانى نیست 

زیرا که به حق هدایت می کند.

از عمار بن یاسر خدا از او خشنود باد در خبری طولانى آمده : ... سه نفر درشام خروج می کنند

که همگی خواستار پادشاهی هستند : مردی ابقع ، مردی بور و مردی از خاندان ابوسفیان 

که در دمشق ظهور می کند ومردم را می ترساند ...

و قبل از او کسى خروج می کند که مردم را به سوی آل محمّد (ص) هدایت می کند .


در مباحثی که بیان گردید انواع فتنه ها و سختیهاى آن و سرگردانى مردم و حیرت آنها در این فتنه ها بیان شد و

متوجه شدیم که حتی بسیاری از مدعیان علم و دین هم در این فتنه ها سرگردان می شوند و در امتحان

شکست خورده و در نهایت امام (ع) گردن آنها را خواهد زد .

و شاید این نکته به ذهن خطور کند که آماده شدن برای استقبال از امام و همراهی او کاری خارج

از ظرفیت انسانى باشد ، و بایستى راههای نجاتى باشند که انسان را از آن گمراهی ها و خطرات

برهاند و به ساحل امان و امنیت برسانند .

و در جواب این سوال می گوییم: که تمامی مردم بدون استثناء اعم از عالم و جاهل همگی در امتحان

قبل از قائم(ع) مورد آزمایش قرار می گیرند و لیکن راههای نجاتى وجود دارد و بایستى هر شخص آنها

را ترسیم کند که خود از هر گونه خطا و لغزشى به دور باشد و آنها کسى نیستند جز ۱۴ معصوم

(ع) و ما با تمسک به راه آنها به دور از هیچگونه تقلید کورکورانه یا تعصب های بى جا می توانیم نجات

یابیم و در اینجا ما به صورت مختصر بعضى از راهها را برای شما بازگو می کنیم .

1-رجوع به قرآن کریم 

از امام باقر(ع) فرمودند: ... به امر ما توجه کنید و آنچه که از ما برای شما نقل کردند بر قرآن عرضه

کنید اگر موافق بود عمل کنید و اگر مخالف بود پرهیز کنید و اگر امر بر شما مشتبه شد توقف کرده و

به سوی ما مراجعه کنید و ما جواب آن را به شما خواهیم داد همانگونه که جواب به ما داده شده و

اگر اینگونه بودید و به هر آنچه ما خواستیم عمل کنید و هرکس که این کار را انجام دهد قبل از آن که

قائم ما خروج کند و بمیرد شهید مرده است و اگر زمان قائم ما را درک کند و در رکاب ایشان بمیرد

برای ایشان ثواب دو شهید نوشته می شود و اگر کسى دشمن ما را بکشد برای ایشان ثواب بیست

شهید نوشته می شود.

و دلیل آن است که مردم قرآن را بر میل خویش تفسیر خواهند نمود و روایت زیر در مورد یکی از

کارهای مهم امام(ع) که در هنگام قیام یا بعد از آن انجام می دهد صحبت می کند .

از امام على(ع) فرمود: هوای نفس را به سمت هدایت معطوف می کند آنگاه که هدایت بر هوای نفس

عطف شود و رأی را به سمت قرآن می برد آنگاه که قران را بر رأی عطف شود.

 امام مهدى(ع) در هنگام ظهورش امت را بر آن مى بیند که قرآن را بر حسب هواى نفس

خویش و با درک و فهم قاصر خود تفسیر کرده اند پس این افعال ناپسند را منهدم مى سازد و رای و

هوای را به سوی قرآن رهنمون می کند اگر موافق قران بود بکار گرفته می شود واگر مخالف آن بود

از میان بر می دارد ، و بدیهی است که مردم عامه نمی توانند قرآن را تفسیر نمایند و این کار مخصوص

طبقه خاصى است که بر حسب احوال خویش قرآن را تفسیر می نمایند و آنان علماء سوء زمان و

طرفداران آنها بوده ، و مردم عادی در این کار از آنها پیروی می کنند .

پیامبر خدا (ص) فرمود: که بر امت پس از خویش از سه چیز می ترسم اوّل اینکه قرآن را بر

حسب حال و هوای خویش تأویل کنند و دوّم اینکه دنباله رو خطای عالم باشند و سوّم ظهور پول

و رفاه درجامعه تا اینکه طغیان کنند و به عیش و نوش ببپردازند ، پس راه نجات از این سه مورد این

است که از محکمات قرآن پیروی کنید و به متشابه آن ایمان بیاورید و اینکه به رفتارهای عالمان بنگرید

و دنباله رو خطاهایشان نباشید و راه نجات از پول ، ادای حق آن و شکر نعمت است.

 2-اقتداء به امام مهدی(ع) قبل از ظهور و قیام مبارک ایشان (ع) 

امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا (ص) فرموده اند خوشا به حال آنان که زمان قائم اهل بیتم را درک

کنند و قبل از قیامش به او اقتداء کنند و با دوستان او دوست و از دشمنانش اجتناب ورزند و

موالى ائمه اهل بیت(ع) قبل از آمدن ایشان باشد که آنان دوستان من و حبیب ومحب من و کریم

 ترین امت من بر من هستند و درجای دیگر کریم ترین خلق خداوند بر من هستند.

و این تشویق بر اقتداء به اخلاق امام مهدی(ع) قبل از ظهور وقیام است و مقدمه چینى برای

معرفت و شناخت مردم از امام مهدی (ع) و انتظار و تمهید برای ایشان و عدم تبعیت از اشخاص

 که به سوی خود دعوت می کنند و امام را پشت سر خود نهادند . إنا و إنا إلیه راجعون

3-اهتمام به مطالعه و تحصیل روایات اهل بیت(ع)

از زراره بن اعین روایت است که گفت : از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود : و ندا دهنده اى از

آسمان ندا می دهد: که فلان شخص همان امیر است ، ندا دهنده ای ندا مى دهد : بدرستیکه على و

شیعه او رستگارند .

پرسیدم : که بعد از آن چه کسى بر علیه مهدى به مبارزه بر مى خیزد ؟

فرمود: بدرستیکه شیطان ندا مى دهد که حق با فلانى و شیعیان اوست - نام مردی از بنى امیه را

می برد .

گفتم : چه کسى راستگو را از دروغگو تشخیص می دهد ؟

فرمود : حقیقت را کسانى که حدیث ما را تحصیل می کنند ، و می گویند : و خبر ایشان را قبل از

 اینکه بیاید می دهند ، و می دانند که آنها خود محّق و صادقانند.

امام صادق(ع) شیعیان را به روایت احادیث خود به مردم تشویق می کند و بیان فتنه ای که قبل از

امام (ع) اتفاق می افتد و بیان راه چاره خروج از آن به مردم است تا اینکه مردم قبل از آن اماده

بوده و بصورت حیران که حق از باطل را تشخیص نمی دهد نمانند و بر هر منبری و طالب علم

واجب است که بر قضیه امام مهدی (ع) و فتنه های قبل از آن تمرکز کرده و مجالس و منابر احادیث

بسیاری را برای مردم بازگو کنند نه آنکه به مواردى روی بیاورند که سالهاست دیگر پوسیده شده

اند و هر ساله نیز آنها را تکرار می کنند .

آیا کسى که به حق دعوت می کند شایسته تر است که تبعیت شود یا آن کس که به باطل هدایت می کند ؟

آیا نمی اندیشید تا اینکه حق در این زمان را درک کنید که همان قضیه امام(ع) است ارواح ما فدای قدومش باد .

4- پناه بردن به دعا و تضرع به درگاه خداوند

از امام صادق(ع) روایت است که فرمود : شبه های فراوانى بر شما نازل خواهد شد و شما حیران

زده باقى خواهید ماند که چه کاری انجام دهید و هیچ امامی نیست که هدایتتان کند و کسى از آن

نجات نخواهد یافت مگر کسى که با دعای غریق از خدا طلب نجات کند سپس فرمود :ای خداوند

 بخشنده و مهربان ، ای دگرگون کننده قلبها ، قلب مرا بر دینت ثابت و پایدار نگاه دار.

از زراره بن اعین از امام صادق(ع) روایت کرده که فرمود : حتماً برای این غلام غیبتى خواهد بود ،

گفتم : علت چیست ؟ فرمودند : در حالى که با دست به شکم خویش اشاره می کرد ، ایشان همان

فرد منتظرى است که مردم در ولادتش شک می کنند و عده ای از آنها می گویند : به دنیا آمد

وعده دیگر می گویند که پدرش مرد در حالى که هیچ فرزندی نداشت و عده دیگر می گویند که

ایشان دو سال قبل از فوت پدرش به دنیا آمد . زراره می گوید به امام گفتم اگر من آن زمان را

درک کنم شما چه دستوری می دادید که من برای حفظ دین خود انجام دهم ؟ حضرت فرمود :این

دعا را بخوان :اللهم عرفنی نفسک فانک إن لم تعرفنی نفسک لم أعرفک ، اللهم عرفنی نبیک فأنک ان لم

 تعرفنی نبیک لم اعرفه قط ، اللهم عرفنی حجتک فأنک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی.

در این حدیث تأکید بسیار شده بر پناه بردن به دعاى و تضرع به درگاه خدا در نجات یافتن از فتنه ها

و آشوب های زمانى که قبل از قیام امام (ع) اتفاق مى افتد و بر همه کسانى که متصدى اصلاح مردم

هستند واجب است که مردم را به سوى خدا و امام مهدی (ع) توجیه کنند و از توجیه آنها به سوى

خود جهت طلب جاه و مکان و مال و اتباع خودارى کنند .

بیائید تا دیر نشده و قبل از اینکه امام مهدى (ع) بیاید مردم را به سوی او رهنمون کنیم که اگر

ظهور کرد چه بهانه و عذری خواهید داشت؟ چه جوابى دارید آن هنگام که امام سوال کند چرا مردم

را متفرق ساختید و سبب شدید که در صورت یکدیگر آب دهان بیاندازید ؟!

5-با دین خود فرار کردن:

عبد العظیم بن عبدلله حسنى ازامام رضا (ع) روایت کرده که فرمود : اگر پسرم على فوت کند ، پس

از او نورهایى می آیند و خاموش می شوند و آتش بر شک کننده ها شعله ور می شود ، خوشا به

حال غریبانى که به خاطر دینشان فرار کنند ، چون آن فتنه ها جوان را پیر می کنند ، و چیزهای

 محکم را نابود می سازند و از بین می برند .

از عمیره بن تفیل آمده است : که از رسول خدا(ص) شنیده که روزی اسامه ابن زید به نزد

پیامبر(ص) رفته رسول خدا (ص) فرمود : اى اسامه و تا اینکه حدیث به اینجا رسید و گفت : ناگاه

صدای گریه رسول خدا(ص) بلند شد و هیچ کس جرأت نکرد که از رسول خدا چیزی بپرسد وهمگی

گمان می کردند که چیزی در آسمانها اتفاق افتاده که رسول خدا این چنین گریه می کند ، پس از چند

لحظه رسول خدا (ص) نفس عمیقی کشید و فرمود : وای براین امت ، وای براین امت ، آنهایى که

اطاعت خداوند را می کنند چه از دست این مردم که نمی کشند ، مورد ضرب و شتم قرار می

گیرند به خاطر اطاعت از خداوند آنها را ذلیل کرده اند ، و روز قیامت فرا نمی رسد مگر تا آن زمان

که خداپرستان منفور و دنیا پرستان محبوب شوند ، عمر از رسول خدا (ص) سؤال کرد که آیا مردم

آن دوره مسلمان هستند ؟ رسول فرمود : درآن روز دیگر اسلامی نمانده ، مسلمان مانند غریبه و

متوارى است و از اسلام جز نامش و از قرآن جز خط و رسم چیزی باقى نمی ماند . عمر پرسید :

و چرا خداپرستان مورد ضرب و شتم و اهانت قرار می گ ن یرد ؟ فرمود :ای عمر مردم درآن زمان

دنیا پرست هستند و آخرت را رها می کنند و به خاطر آن فرزندان فارس و روم به آنها خدمت می

کنند و لباس های فاخر می پوشند و غذاهای گوناگون می خورند ...اما اهل خدا ، رنگ پوستشان

از ترس خدا زرد است و دائم در نمازند ، به خاطر روزه های زیاد شکم هایشان به کمرشان چسبیده

و نفس هایشان را کشته اند و تشنه رضایت خداوند هستند و از عقاب او ترس دارند و هرکس از

آنانکه سخن بگوید مردم دیگر به او می گویند :ساکت شو ای همنشین شیطان و رأس همه فتنه ها ،

کتاب خدا را بر غیر از تأویل خودش تأویل می کنند و می گویند :

قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ الَّلهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ 

بگو چه کسى زینت خداوندی و ارزاق حلال و طیب را بر بندگانش حرام نموده؟