یمانی

صاحب هدایت کننده ترین پرچم

صاحب هدایت کننده ترین پرچم

امام محمد باقر ع که فرمودند:

... و در پرچـمها پرچـمى هدایت کننده تر از پرچم یمانى نیست و آن پرچم هدایت است .
چون که شما را به صاحبتان دعوت می کند ،
و اگر یمانى خروج کرد فروختن اسلحه حرام
مى شود .
و اگر یمانى خروج کرد , بپا خیز بسوی او .
که همانا پرچمش پرچم هدایت است .
و جایز نیست مسلمانان از او سرپیچى کنند ،
و اگر کسى این کار را انجام دهد از اهل جهنم
مى باشد .
"زیرا که او دعوت به حق و هدایت به راه راست
مى کند" .


منابع: الغیبة - محمد بن ابراهیم النعمانی ص 264
بحار الأنوار ج 52 ص 232

پیوندها

۱۱ مطلب در نوامبر ۲۰۱۶ ثبت شده است

وصیت حضرت رسول الله ص

 از حادثه غدیر تا وفات پیامبر (ص) ۷۰روز بود و کسی که می گوید در این روزها بر پیامبر (ص) وحی ای نشده سخنی گزافه گفته زیرا پیامبر (ص) نبی خاتم است و تا آخرین لحظه بر او وحی می شود. 

علاوه بر این ، آخرین لحظات زندگی او و شب وفاتشان ، زمانی جهت بیان خلاصه رسالت ایشان است.

پیامبر (ص) به خاطر امتثال امر الهی مبنی بر وصیت شب وفات "وصیت" نگاشتند.

 کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَکَ خَیْرًا الْوَصِیَّةُ لِلْوَالِدَیْنِ وَالأقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِینَ آیه ۱۸۰ سوره بقره

وصیت، حقی الهی بر اهل تقوا و عنوان ﴿عَلَی المُتَّقین﴾ نشان عظمت و اهمیت آن است.

واگر بخواهیم منکر وصیت شب وفات حضرت رسول الله ص شویم و بر این باور باشیم که آیه اکمال دین و معرفی حضرت علی ع در خم‌ غدیر کفایت میکند و بعد از آن وصیتی نفرمودند،دین کامل را بیان نکردند.

 ایا حضرت رسول الله ص و دینش برای تمام نسل ها و تمام جهانیان نیست؟

 پس چرا فقط امام آن زمان  و دین آن زمان را تعیین کرد و امام و دین نسل های بعدی را بیان نکردند؟

 روایات متواتر بر متن وصیت، و روایات موید کتابت وصیت ، و عدم وجود معارض برای وصیت و موافقت وصیت با قرآن و سنت ثابته، قراینی دیگر بر وجود وصیت می باشد. 

...الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ...آیه 3سوره مائده
 ...امروز "دین" شما را برایتان کامل گردانیدم...
امام صادق ع فرمودند: همانا دین و اصل دین مردی است و آن مرد همان یقین است، و او ایمان است،و او امام امتش و اهل زمانش است، پس هر که او را بشناسد خدا و دینش را شناخته،و هر که او را انکار کند خدا و دینش را انکار نموده است...بصائر الدرجات صفار (ره)
با این کلام امام صادق ع پی میبریم که آیه اکمال دین با وصیت شب وفات حضرت رسول الله ص و بیان نام اوصیا بعد ایشان ص کامل شد.
امام صادق ع فرمودند:آیا دیدید وصیت کننده از ما به هرکس که خودش بخواهد وصیت کند؟نه به خدا سوگند،وصیت عهدی از خداوند و رسولش ص است به مردی بعد از مرد دیگر تا این که امر به صاحبش برسد.کافی جلد 1ص307
و آن وصیت که خداوند امر بر آن کرد و جبرییل آن امر را حمل کردو بر پیامبر ص نازل شد و امیرالمومنین ع آن را نگاشت:
عن أبی عبد اللّه جعفر بن محمّد عن أبیه الباقر عن أبیه ذی الثّفنات سیّد العابدین عن أبیه الحسین الزّکیّ الشّهید عن أبیه أمیر المؤمنین قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله فی اللّیلة الّتی کانت فیها وفاته لعلیّ علیه السّلام: (یا أبا الحسن أحضر صحیفة ودواة فأملى رسول اللّه صلّى اللّه علیه وآله وصیّته حتّى انتهى إلى هذا الموضع فقال: یا علیّ إنّه سیکون بعدی إثنا عشر إماماً، ومن بعدهم إثنا عشر مهدیّا و أنت یا علیّ أوّل الإثنی عشر الإمام؛ سمّاک فی سمائه علیّاً المرتضى وأمیر المؤمنین والصّدّیق الأکبر والفاروق الأعظم والمأمون المهدیّ، فلا تصلح هذه الأسماء لأحد غیرک. یا علیّ أنت وصیّی على أهل بیتی حیّهم ومیّتهم وعلى نسائی؛ فمن ثبّتّها لقیتنی غداً، ومن طلّقتها فأنا منها بری‏ء لم ترنی ولم أرها فی عرصة یوم القیامة، وأنت خلیفتی على أمّتی من بعدی. فإذا حضرتک الوفاة فسلّمها إلى ابنی الحسن البرّ الوصول، فإذا حضرته الوفاة فلیسلّمها إلى ابنی الحسین الزّکیّ الشّهید المقتول، فإذا حضرته الوفاة فلیسلّمها إلى ابنه سیّد العابدین ذی الثّفنات علیّ، فإذا حضرته الوفاة فلیسلّمها إلى ابنه محمّد باقر العلم، فإذا حضرته الوفاة فلیسلّمها إلى ابنه جعفر الصّادق، فإذا حضرته الوفاة فلیسلّمها إلى ابنه موسى بن جعفر الکاظم، فإذا حضرته الوفاة فلیسلّمها إلى ابنه علیّ الرّضا، فإذا حضرته الوفاة فلیسلّمها إلى ابنه محمّد التّقیّ، فإذا حضرته الوفاة فلیسلّمها إلى ابنه علیّ النّاصح، فإذا حضرته الوفاة فلیسلّمها إلى ابنه الحسن الفاضل، فإذا حضرته الوفاة فلیسلّمها إلى ابنه محمّد المستحفظ من آل محمّد علیهم السّلام، فذلک إثنا عشر إماماً، ثمّ یکون من بعده إثنا عشر مهدیّاً؛ فإذا حضرته الوفاة فلیسلّمها إلى ابنه أوّل المقرّبین له ثلاثة أسامی اسم کاسمی واسم أبی، و هو عبد اللّه وأحمد والاسم الثّالث المهدیّ وهو أوّل المؤمنین). 
الغیبة الطوسی ص 150 ح 111 – در غیبت طوسی ترجمه فارسی ص 300 ح 111 . بحار الأنوار ج 36 ص 260 . بحار الأنوار ج 53 ص 147 – مختصر . غایة المرام ج 2 ص 241 . مختصر البصائر ص 39 . إثبات الهداة ج 1 ص 549 ح 376 . الایقاظ من الهجعة ص 393 , …
امام صادق (ع) از پدرش امام باقر (ع) از پدرش امام زین العابدین (ع) از پدرش امام حسین (ع) از پدرش امیر المؤمنین (ع) که فرمود :
 رسول خدا (ص) در همان شبى که وفاتش در آن واقع شد ، به على (ع) فرمود : 
اى ابا الحسن ، کاغذ و دواتى بیاور و حضرت وصیت خود را املاء فرمود و على مى نوشت ، تا بدین جا رسید که فرمود : 
یا على ! بعد از من دوازده امام مى باشند و بعد از آنها دوازده مهدى . پس تو یا على اوّلین دوازده امام مى باشى . خداى تعالى تو را در آسمانش ، على مرتضى ، و امیر المؤمنین ، و صدیق اکبر ، و فاروق اعظم ، و مأمون و مهدى نامیده و این نامها براى غیر تو شایسته نیست ، اى على تو وصىّ من بر خاندانم ، زنده و مرده ایشان هستى ، و نیز وصى بر زنانم هستى ، هر یک را که تو به همسرى من باقى گذارى ، فرداى قیامت مرا دیدار کند و هر یک را تو طلاق دادى ، من از وى بیزارم و مرا نخواهد دید ، و من نیز او را در صحراى محشر نخواهم دید ، و تو پس از من خلیفه و جانشین من بر امتم هستى ، 
هر گاه وفاتت رسید ، خلافت را به فرزندم حسن واگذار کن ، که او برّ وصول است ، 
چون او وفاتش رسید آن را به فرزندم حسین زکىّ شهید مقتول بسپارد ، 
چون هنگام وفاتش رسید ، آن را به فرزندش سید العابدین ذى الثّفنات على بسپارد ، 
چون هنگام وفات او رسد ، آن را به فرزندش محمد باقر بسپارد ، 
و چون وفاتش رسد ، آن را به فرزندش جعفر صادق واگذار کند ، 
و چون وفاتش فرا رسد ، به فرزندش موسى کاظم باید بسپارد ، 
و چون وفات او فرا رسد ، به فرزندش على رضا بسپارد ، 
و چون وفاتش فرا رسد ، به فرزندش محمد ثقه تقى واگذارد ، 
و چون هنگام وفات او شود ، به فرزندش على ناصح بسپارد ، 
و چون وفاتش در رسد ، به فرزندش حسن فاضل واگذارد ، 
و چون وفات او برسد ، آن را به فرزندش م ح م د که مستحفظ از آل محمّد (ص) است ، تسلیم کند ، 
و ایشان دوازده امامند . بعد از آن دوازده مهدى مى باشند . پس وقتى که زمان وفاتش فرا رسید ، خلافت را به فرزندش که اوّلین مهدیان است مى سپارد ، 
و براى او سه نام است . یک نامش مانند نام من ، و نام دیگرش نام پدر من است و آنها عبد الله و احمد ، و نام سوّمین مهدى است 
و او اوّلین مؤمنان است. 
الغیبة الطوسی ص 150 ح 111 – در غیبت طوسی ترجمه فارسی ص 300 ح 111 . بحار الأنوار ج 36 ص 260 . بحار الأنوار ج 53 ص 147 – مختصر . غایة المرام ج 2 ص 241 . مختصر البصائر ص 39 . إثبات الهداة ج 1 ص 549 ح 376 . الایقاظ من الهجعة ص 393 ...
سلیم بن قیس هلالی از سلمان در حدیثی از رسول الله (ص) : ... پس رسول الله (ص) به فاطمه (س) فرمودند: برادرم علی افضل (برترین) امت من است و حمزه و جعفر افضل امتم بعد از تو و پسر و سبطم حسن و حسین و بعد از اوصیا از فرزندان این پسرم هستند - و رسول الله (ص) با دستش به حسین (ع) اشاره کرد -  
مهدی از آنهاست و کسی که قبل از او (مهدی) است از او افضل (برتر) است. اولی از دومی برتر است ، زیرا که او امامش است و دومی وصی اولی است.
[کتاب سلیم بن قیس ، ص 134]
همچنین سلمان (ره) از رسول خدا (ص) نقل می کند: ایشان با دستش به حسین (ع) زد و فرمود: ای سلمان! مهدی امتم که دنیا را پر از عدل و داد می کند در حالی که پر از ظلم و ستم شده است از فرزندان این است. امام فرزند امام ، عالم فرزند عالم و وصی فرزند وصی است. پدرش کسی است که او را امام ، وصی و عالم می گرداند. سلمان گوید: گفتم : ای پیامبر خدا! 
مهدی افضل (برتر) است یا پدرش؟ فرمود: پدرش از او افضل (برتر) است.
[کتاب سلیم بن قیس ، ص 430]
شاید برخی گمان کنند که این دو حدیث مربوط به امام مهدی محمد بن الحسن (ع) است اما آن چه از خود این دو حدیث روشن است ، این است که پدر مهدی (ع) افضل و برتر از او می باشد. در حالی که طبق کلام اهل بیت (ع) امام محمد بن الحسن (ع) در بین امامان از فرزندان امام حسین (ع) ، یعنی بعد از آل کساء از همه افضل و برتر است.
امام صادق (ع) از پدرانش (ع) فرمودند: رسول الله (ص) فرمود: بدرستی که خداوند عزوجل از هر چیزی ، چیزی را برگزید ... و از انسانها بنی هاشم را برگزید و از بنی هاشم من و علی را برگزید ؛ و از من و علی ، حسن و حسین را برگزید و تمام دوازده امام از فرزندان حسین هستند. نهمین آنها باطنشان ، ظاهرشان ، افضلشان (برترینشان) و قائم آنها است.
[الغیبة النعمانی ، ص 73]
 امام باقر (ع) فرمودند: از ما نه نفر بعد از حسین بن علی می باشند. نهمین آنها قائم آنها است و او افضل (برترین) آنها است.
[دلائل الامامة ، ص 453]
سلمان فارسی گوید : همراه رسول الله (ص) بودیم و حسین بن علی (ع) بر روی ران پیامبر (ص) نشسته بود. رسول خدا (ص) به حسین (ع) نگاه کرد و فرمود: یا ابا عبد الله تو سرور سادات هستی و تو امام فرزند امام ، برادر امام ، پدر نه امام هستی که نهمین آنها قائم آنها است و امامشان و عالمترین آنها و حکیم ترین آنها و افضل (برترین) آنها است.
[مقتضب الاثر ، ص 8]
در وصیت پیامبر ص شخصی به عنوان اولین مومنان به امام مهدی ع نام برده شده که از فرزندان ایشان ع هستن.

طبق کلام اهل بیت ع مهم ترین شخصیت قبل از ظهور امام مهدی ع یمانی ست.
اولین مقربین به امام مهدی ع و صاحب ولایت و پرچم امام مهدی ع همان یمانی موعود است.
برای اهل بیت ع تنها یک پرچم است و برای دیگران پرچم ها...

وصیت رسول الله ص به ابن مسعود

و از وصیت رسول خدا به ابن مسعود آمده:... ای ابن مسعود: زمانی بر مردم خواهد امد که صبر کننده بر دین خود همانند کسی است که گداخته ای از اتش را در کف دستانش گرفته است ، هر که در آن زمان بود گرگ است ، و گر نه گرگ ها آنرا خواهند خورد .

ای ابن مسعود: علماء وفقهای آنها خائن و فاسق و شرور ترین خلق خدا هستند و همین طور پیروان آنها وهر کس که پیش آنها می رود و از آنها می پرسد و آنها را دوست دارد و با آنها همنشین است و با آنها مشورت می کند اشرار خلق خدا هستند و آنها را وارد آتش جهنم می کند

﴿صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَ هُمْ لََّ ی رَْجِعُونَ ﴾ کرو لال و کورند و به راه نمى آیند

﴿وَنَحْشُرُهُمْ یَ وْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى وُجُوهِهِمْ عُمْیاً وَبُکْماً وَصُمّاً مَّأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ کلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِیرا ﴾ و روز قیامت آنها را کور و لال و کر به روى چهره شان درافتاده برخواهیم انگیخت جایگاهشان دوزخ است هر بار که آتش آن فرو نشیند شراره اى تازه برایشان مى افزاییم

﴿کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُوداً غَیْ رَهَا لِیَذُوقُواْ الْعَذَابَ ﴾ که هر چه پوستشان بریان گردد پوستهاى دیگرى بر جایش نهیم تا عذاب را بچشند آرى خداوند تواناى حکیم است

﴿إِذَا أُلْقُوا فِیهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِیقاً وَهِیَ تَ فُورُ * تَکَادُ تَمَیَّ زُ مِنَ الْغَیْظِ ﴾ چون در آنجا افکنده شوند از آن خروشى مى شنوند در حالى که مى جوشد * نزدیک است که از خشم شکافته شود

﴿لَهُمْ فِیهَا زَفِیرٌ وَهُمْ فِیهَا لََّا یَسْمَعُونَ ﴾ براى آنها در آنجا ناله اى زار است و در آنجا چیزى نمى شنوند

﴿کُلَّمَا أَرَادُوا أَن یَخْرُجُوا مِنْ هَا مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ ﴾ هر بار بخواهند از شدت غم از آن بیرون روند در آن باز گردانیده مى شوند که بچشید عذاب آتش سوزان را.

ای ابن مسعود آنها ادعا می کنند که بر دین و سنتم و راه و شرایع من هستند آنها از من دور ومن از آنها دور هستم .

ای ابن مسعود: در هیچ جای زمین با آنها همنشین نشده و در بازار ها با آنها خرید و فروش نکنید، و راه را به آنها نشان نداده ، و به آنها آب ندهید ، خداوند متعال فرمودند: 

﴿مَن کَانَ یُرِیدُ الْحَیَاةَ الدُّنْ یَا وَزِینَتَ هَا ن وَُفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا وَهُمْ فِیهَا لا یبُْخَسُونَ ﴾ کسانى که زندگى دنیا و زیور آن را بخواهند جزاى کارهایشان را در آن به طور کامل به آنان مى دهیم و به آنان در آنجا کم داده نخواهد شد

 وتعالی می فرماید:

﴿وَمَن کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْ یَا نُؤتِهِ مِنْ هَا وَمَا لَهُ فِی الْْخِرَةِ مِن نَّصِیبٍ ﴾ و کسى که کشت این دنیا را بخواهد به او از آن مى دهیم ولى در آخرت او را نصیبى نیست.

ای ابن مسعود: به امت من بلا و گرفتاری و دشمنی و کینه توزی و جدل را تحمیل کرده،آنها در دنیایشان ذلیل ترین این امت هستند . و قسم به کسی که مرا به حق مبعوث نمود خداوند آنها را ذلیل کرده و به حالت شامپانزه و گراز ممسوخ می سازد سپس رسول خداص  گریه کرد و ما هم به خاطر گریه او گریستیم و گفتیم: ای رسول خدا چه چیزی باعث گریه شما شد ؟ فرمودند به خاطر ترحم به حال این اشقیا و نادانان ، 

و خداوند متعال می فرمایند:

﴿وَلَوْ تَ رَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَ وْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّکَانٍ قَرِیبٍ ﴾ و اى کاش مى دیدى هنگامى را که کافران وحشت زده اند آنجا که راه گریزى نمانده و از جایى نزدیک گرفتار اند(. منظور ایشان علماء و فقهاست.)

قول تعالی: ﴿لِّنُذِیقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْ یَا﴾ در زندگى دنیا عذاب رسوایى را به آنها بچشانیم

 از امام صادق ع در غیبه النعمانی در مورد قول خداوند متعال:عذاب رسوایی در دنیا سؤال شد ،فرمودند:

ای ابا بصیر کدام رسوایی از این رسوایی بیشتر است که مرد در منزل وپیش یاران خود باشد و در حالی که برادرانش وسط خانواده اش نشسته اند یک دفعه خانواده اش جیب های خود را برای او پاره کرده و فریاد و زاری کردند پس مردم می گویند: این چه کاری است ؟ آنگاه گفته می شود: همین الان فلانی ممسوخ(بصورت حیوان در آمد)شد، گفتم: قبل از قیام قائم ع یا بعد از آن ؟ فرمودند نه ، بلکه قبل از آن است.

و همانطور که در وصیت رسول خدا به ابن مسعود آمده مسخ در میان علماء است ،و اما خسف ، و یا قول ایشان و قسم به کسی که مرا به حق مبعوث نمود خداوند خسف را در آنها قرار می دهد و آنها را به صورت شامپانزه و گراز در خواهد آورد ، و در قول تعالی :

و اى کاش مى دیدى هنگامى را که کافران وحشت زده اند آنجا که راه گریزى نمانده است و از جایى نزدیک گرفتار شده اند

این ایه در مورد احادیث اهل بیت ع در زمان ظهور و تاویل آن نیز در مورد لشکر سفیانی است همان لشکری که خداوند زمین را در آنها خسف می کند ، و نمی دانم که ارتباط میان لشکر سفیانی و علماء چیست ، و اگر کلام رسول خدا ص و کلام امام باقر ع را در دو روایت اخیر به همدیگر ربط دهیم ، برای ما واضح می شود که در آنجا ارتباط محکمی بین علماء و لشکر سفیانی که خسف در آن واقع می شود وجود دارد و آیه قرانی شامل حال هر دوی آنها می باشد.

از ابی جعفر ع : برای صاحب این امر غیبتی خواهد بود سپس حدیث طولانی که ضامن غیبت و ظهورش را ذکر کرده ، تا اینکه فرمودند: پس مردم را دعوت می کند - یعنی قائم – به کتاب خدا و سنت پیامبرش و ولایت علی بن ابی طالب ع و برائت از دشمنان ایشان پس کسی را نا م نمی برد تا اینکه به بیداء یا صحرا برسد آنگاه لشکر سفیانی بر او خارج می شود خداوند امر می کند پس)زمین(آنها را از طرف کف پا هایشان می برد ، وآن قول خداوند تعالی است:)و اى کاش مى دیدى هنگامى را که کافران وحشت زده اند آنجا که راه گریزى نمانده است و از جایى نزدیک گرفتار شده اند * گفتند به او ایمان آورده ایم ...(یعنی به قائم ال محمد ...)

و از ابی بصیر : از امام صادق ع سؤال کردم

﴿اتَّخَذُواْ أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَ هُمْ أَرْبَاباً مِّن دُونِ اللّهِ ﴾ انان احبار علماء و راهبان خود را به جاى خدا عبادت کردند

پس ع فرمودند به خدا قسم که مردم را به عبادت خود دعوت نکردند و اگر به عبادت خودشان دعوت می کردند مردم اجابت نمی کردند ولی حرام را حلال و حلال را حرام کردند پس به این خاطر مردم نداسته آنها را عبادت نمودند.البرهان:ج 10 ص120 ، اصول کافی باب التقلید: ج 1ص 53 ح1

و از رسول خدا فرمودند:فقهاء تا زمانی که وارد امورات دنیا نشوند امناءپیامبران و فرستادگان هستند ، گفتند: ای رسول خدا د خول آنها در دنیا چیست ؟ فرمودند تبعیت و پیروی از سلطان و پادشاه که اگر این کار را انجام دادند آنگاه از آنها بر دین خود بر حذر باشید .اصول کافی: ج 1ص 46 ، بحار النوار: ج 2 ص 110

و از امام صادق ع فرمودند:اگر قائم ما قیام کرد شدید تر از رسول خدا در زمان جاهلیت با جهل مردم روبرو می شود پس به او گفتند: چگونه اتفاق می افتد ؟

فرمودند: رسول خدا هنگامی به سوی مردم رفت که آنها سنگ و آجر وشاخه وچوب ساخته شده را عبادت می کردند و در صورتی که قائم ما اگر قیام کند و به سوی مردم می آید که همه آنها قرآن را بر او تاویل وتفسیر می کنند ،و با آن بر او حجت گرفته و به خاطر آن با او می جنگند ، و اما به خدا قسم که عدالت خود را بداخل خانه هایشان می برد همانطور که گرما وسرما وارد می شود.بحار النوار: ج 52 ص 363

و امام صادق ع می فرماید: اگر قائم قیام کرد از اهل فتوی در مورد آنچه را که نمی دانند و فتوی داده اند انتقام می گیرد ، هلاکت بر آنها و پیروانشان باد مگر دین ناقص بوده که آنها آنرا کامل کرده و یا انحراف داشته و آنها آنرا بر پا داشتند ، یا مردم سعی در انجام خلاف آن داشتند پس از آنها پیروی کردند یا اینکه آنها را به درست امر کرده و سرپیچی کردند یا اینکه مختار ناراحت است ازآنچه را که به ایشان وحی شده پس آنها آنرا یاداوری کردند ویا اینکه دین در زمان ایشان کامل نشد پس آنها آنرا کامل کردند و یا اینکه پیامبری بعد از ایشان آمده و از او پیروی نمودند.الزام الناصب: ج 2 ص200

از رسول خدا ص فرمودند:از مردم اراذل و شرور برامتم نمی ترسم که آنها را بکشند، و نه دشمنی که آنها را به هلاکت برساند ، و لی از ائمه گمراه بر امتم می ترسم که اگر از آنها اطاعت کنند فتنه را میان آنها قرار داده، و اگر سر پیچی کنند آنها را خواهند کشت.الزام الناصب:ج 1ص 196

و در ینابیع وارد شده:... اگر قائم خروج کند بطور خاص هیچ دشمن آشکار جزء فقهاء نخواهد داشت، و او باشمشیر برادر است ، و اگر شمشیر در دستانش نباشد حتما به کشتن ایشان فتوی می دادند ، و لیکن خداوند ایشان را با شمشیر و کرم ظاهر می کند پس او را اطاعت کرده و از ترس ، حکم ایشان را قبول می کنند ولی در خفاء خلاف آنرا می خواهند.ینابیع الموده: ج 3 ص215

حضرت پیامبر در فتوحات مکه فرمودند:... دین را بر پا داشته و روح را در اسلام القاء نموده و به واسطه ایشان اسلام بعد از مرگ و ذلت ، احیا و عزیز می شود ، قانون جزاء را بر پا و به واسطه شمشیر به سوی خدا دعوت نموده پس هر کس که از ایشان سرپیچی کند کشته و هر کس نزاع کند پست و ذلیل می گردد ، دین حقیقی را ظاهر کرده همان چیزی که رسول خدا به واسطه آن حکم می نمود و مذاهب را از زمین ریشه کن

می کند و چیزی جزء دین خالص نمی ماند دشمنان ایشان فقهاء اهل اجتهاد هستند وقتی که حکم ایشان را برخلاف راه و روش ائمه خود می بینند ناچار او از ترس شمشیر و سیطره ایشان حکمش را قبول و رغبت آنها به خاطر انچه که در دست ایشان است با آمدن ایشان عموم مسلمین بیشتر از خواص شاد شده و اهل معرفت به خداوند متعال از اهل حقایق از طریق شهود و کشف و تعریف الهی با ایشان بیعت می کنند.بشاره الاسلام:ص 297

واز رسول خدا فرمودند:زمانی برامت من خواهد آمد که از قران فقط رسم و از اسلام فقط اسمش باقی می ماند ، خود را با آن می نامند در حالی که آنها دور ترین مردم از آن هستند مساجد آنها آباد در حالی که از نظر هدایت خراب هستند فقهای آن زمان شرورترین فقها زیرسایه آسمان هستند فتنه از آنها خارج شده و به سوی آنها بر می گردد.بحار النوار: ج 52 ص 190 ح 21

از رسول خدا ص:مردم از دین خدا فوج فوج خارج می شوند همانطور که فوج فوج وارد شدند.ملاحم والفتن: ص133

یمانی هدایت کننده ترین پرچم

برطالب حق مخفی نیست که اهل بیت ع تنها درفش حق را توصیف کرده که در میان پرچم های مختلف است ،و آن پرچم یمانی است که هدایت کننده ترین پرچم هاست .

از امام باقر ع آمده:

... ودر میان پرچم ها پرچمی با هدایت تر از پرچم یمانی نیست ، آن پرچم هدایت است 

زیرا که به سوی صاحبتان دعوت می کند 

و اگر یمانی خروج کرد به سوی او بشتاب چون که پرچم او پرچم هدایت است 

و بر هیچ مسلمانی جایز نیست که از آن روی بر گرداند 

پس هر کس که این کار را انجام دهد از اهل آتش است 

زیرا که او به سوی حق و راه مستقیم(صراط مستقیم) دعوت می کند.غیبت نعمانى: ص264

و اما این یمانی در میان دوازده پرچم کیست ؟

این امر نیاز به تحقیق از طریق روایات در مورد این شخصیت داشته و پس از اینکه موضوع از طریق روایات واضح شده سپس به جمع صفات و معلومات کامل بپردازیم ، این امکان برای ما بوجود می اید که اصحاب پرچم ها ی موجود را در میدان بر کلام اهل بیت عرضه کنیم و در میان آنها که به حامل پرچم اهل بیت ع اشاره کرده اند پس هر کس که با این اوصاف شناخته شد صاحب پرچم حق خواهد بود ، و باید بطور کامل مطابق حق باشد وآنهم به خاطر اینکه حق یکی است و باقی گروه ها در جهنم هستند.

عالم دین و اهل فتوا اصل و ریشه پرچم های متشابه بوده و یکی از مهمترین جهاتی که دور اساسی را در حرکت ظهور مقدس ایفاء می کنند ، و به خاطر اینکه این دور یا حرکت را به عنوان منفی یا مثبت تشخیص دهیم ، باید به روایاتی مراجعه کنیم که وضعیت عالم دبن و اهل فتوا در آخر الزمان در برابر حرکت ظهور را برای ما مشخص کند ، و از طریق روایات این جایگاه را بشناسیم تا اینکه برای شخص مکلف و پژوهشگر واضح گردد،این موضوع از یک طرف و از طرفی دیگر بحث در مورد پرچم حق -پرچم یمانی- است تا اینکه در حق هر صاحب حقی کوتاهی نکنیم .

با خواندن روایت بر فرقه وگروه نجات یافته متوجه خواهیم شد که سبب اصلی تفرقه کنار گذاشتن کتاب و احادیث اهل بیت ع و عمل کردن برمیل هوای نفس و آراء شخصی عالمان بی عمل هستند و انها دشمن قائم ع خواهند بود .

و چون قران تا روز قیامت زنده و پا برجاست ، خداوند علمای غیر عاملین را در کتاب را توصیف کرده و کسانی که کلام خداوند تعالی که بین دستانشان قرار دارد و به ان عمل نمی کنند توصیف نموده اند، وتعالی فرمودند:

﴿مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّ وْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یَحْمِلُ أَسْفَاراً ...﴾ 

مثل کسانى که تورات بر آنان بار شد و بدان مکلف گردیدند آنگاه آن را به کار نبستند همچون مثل خرانى هستند که کتابهایى را برپشت مى کشد.

یا اینکه کلام خدا را حمل می کنند ولی سعی در شناخت آن نکرده همانند خری که بار را جابه جا می کند ولی نفعی از آن نبرده ، و فقط آنرا حمل می کند ، پس حتما نیاز است که سنت اهل کتاب که تورات را حمل وبه آن عمل نکردند بر ما جاری شود . 

از امیر المومنین ع در مناظره با عمر و ابی بکر ،فرمودند: شنیده ام که رسول خدا ص می فرماید: 

امت من برسنت بنی اسرائیل قرار می گیرد پا در جای پا وقدم در قدم آنها قرار می دهد ، وجب به وجب و باع به باع -فاصله به اندازه دو بازوی دست- و ارنج به ارنج تا اینکه حتی اگر وارد سوراخی شده اند آنگاه با آنها وارد می شوید ، و تورات و قران رافرشته واحدی نوشته است و در یک کتاب واحدی بوده که امثال وسنن در ان جاری شدند.غایه المرام: ج 5 ص 321

علماء غیر عاملین کسانی هستندکه قرآن نزد آنها است و به آن عمل نمی کنند آنهامصداقی برای این آیه هستندکه(مثال آنها همانند مثال خرانی است که بار را جا به جا می کند).

پس قران زنده و تا روز قیامت نمی میرد ، و تنها برای یک امت نازل نشده و برای همه امت هاست .

از امام صادق ع فرمود ند:اگر قائم خروج کرد چیزی به جز شمشیر بین او و اعراب و قریش نیست چیزی از آن به جز شمشیر نمی گیرند و در مورد خروج قائم عجله می کنند ؟ و به خدا قسم که لباس پوشیدنش چیزی جز لباس ضخیم نیست و غذایش چیزی جز جو سفت نیست و او چیزی جز شمشیر و مرگ زیر سایه شمشیر نیست.غیبت نعمانى: ص239

از سدیر الصریفی... از ابی جعفر ع در حدیثی که به سدنه در کعبه اشاره می کند:... چه حالی خواهید داشت اگر دست ها و پا ها یتان قطع شود و در کعبه اویزان گردد سپس به شما گفته می شود که بگوید ما سارقین ودزدان کعبه هستیم ...غیبت نعمانى: ص:237

امیر المؤمنین ع فرمودند : به پدرم قسم او فرزند بهترین مادر هاست منظور قائم از فرزندانش است آنها را به تاریکترین ضلالتها می کشاند و با جام پر آنها راسیراب می کند وچیزی جز شمشیر به صورت هرج و مرج به آنها نمی دهد و در آن هنگام فاسقان قریش آ رزو می کنند که اگر استفاده ای در دنیا و دور بر آن داشتند به او می بخشید ند آنها را ترک نخواهیم کرد تا اینکه خداوند راضی شود.غیبت نعمانى: ص229

از بشر بن غالب الاسدی گفت: 

حسین ابن علی ع به من فرمود :ای بشر چه چیزی از قریش باقی می ماند اگر قائم مهدی پانصد نفر از آنها را جلو می برد و گردن هایشان را می زند وبعد از کمی صبر پانصد نفر دیگر را جلو می برد و گردن هایشان را می زند دوباره پانصد نفر نیز گردن هایشان را می زند گفت پس به او گفتم خداوند شما را صالح کند آیا تعداد شان میرسد پس حسین ابن علی ع فرمودند آنها موالیان قوم شان هستند گفت پس بشیر بن غالب برادر بشر بن غالب به من گفت که شهادت می دهم که حسین ابن علی ع این تعداد را شش بار بر برادرم تکرار نمود و یا شش برابر گفتند.غیبت نعمانى: ص:236


فرقه نجات یافته

از ابی جعفر ع که فرمودند: ای شیعه آل محمد پاک خواهید شد همانند پاک شدن سورمه از چشم بدرستیکه صاحب چشم می داند که چه وقت سورمه را در چشم قرار دهد در حالی که نمی داند چه موقع از آن خارج خواهد شد و همینطور شخص صبح را به سر می کند که بر شریعت و امر ماست و شب از آن خارج شده وشب را بر شریعتی از امر ما خواهد گذراند در حالی که صبح از آن خارج شده است.غیبت نعمانى: ص207

از ابی عبد الله ع که فرمودند:به خدا قسم همانند شکستن شیشه شکسته خواهید شد و پس شیشه به حالت اول برگردانده میشود و به خدا سوگند شکسته خواهید شد همانند شکسته شدن ظرف سفالی که اگر بشکند پس همان طور که بوده دوباره برگردانده نخواهد شد و به خدا سوگند غربال خواهید شد و به خدا سوگند از هم دیگر جدا خواهید شد و به خدا سوگند تصفیه خواهید شد تا اینکه مگر کمی از شما باقی نخواهد ماند،و کف دست خود را به صورت مشت در آورد.غیبت نعمانى: ص207

از ابی بصیر از ابی عبد الله ع فرمودند: عده اندکی از اعراب همراه قائم ع هستند پس به ایشان گفتند کسی که این امر را توصیف کرده می گو ید که تعداد زیادی از آنها همراه ایشان هستند فرمود مردم باید پاک و تصفیه و جدا سازی و غربال شوند در حالی که از غربال ، خلق زیادی خارج خواهند شد.غیبت نعمانى: ص204

درحال حاضر در زمان ظهور هستیم آیا کسی از ما به خودش مراجعه کرده و جایگاه خود را در این غربال و تصفیه شناخته است ، پس ائمه راستگوی ما ع به ما خبر دادند که از این غربال عده زیادی بدون اینکه متوجه شده و تأمل کنند بیرون خواهند

آمد . در حالی که دین نزد خداوند اسلام و غیر از آن گمراهی بوده و به خاطر عدم تنصیب این عالمان بی عمل از جانب خداوند مالک ملک حکم آنها مخالف حکم خداوند و طاغوت است ، و در اسلام فقط مذهب پیرو انتصاب از جانب خداوند حق است و آن مذهب دوازده امامی می باشد ، پس غیر از آن به مابقی ادیان ملحق می شود ، و حکم آنها به خاطر عدم تنصیب از طرف خداوند طاغوت است ، و عدم انجام کار و فرایض توسط صاحبان رهبری های دینی و فقهای مذهب دوازده امامی با حکم خدا باعث می شود که آنها را با سایر صاحبان دیانات و مذاهب ظلم وجور وانحراف ملحق

کند .

و کسی بر کسی برتری ندارد مگر با تقوی و پرهیز کاری .

و اجتماع بر رهبر دینی صحیح ومخلص خدا واجب است تا این مجتمع را به خدا برساند وجای ایشان امروزه خالی است و سبب اختلاف و جنگ ودشمنی برای دنیا ، و تفرقه میان افراد جامعه چیزی باقی نمانده ، و یا اینکه این علمایی بی عمل توانایی اصلاح مجتمع بدون یک رهبر را ندارند ، که اینجا مصداق کلام آنها محقق شده(اگر زمین پر از ظلم شد ...)پس اصلاح نمی شود تا اینکه خداوند رهبری که این مجتمع را به سوی

خلاص از رذایل و ناپاکی ها که در حال حاضر در آن زندگی می کنند بفرستد ، و اینگونه نخواهد شد مگر با رسیدن داروی علاج این بیماری که این دین حق را گرفتار کرده و آنرا به اینجا رسانده همانطور که از آنها آمده است که:

از مالک ابن ضمره گفت امیر المومنین ع فرمودند : ای مالک ابن ضمره چه حالی خواهی داشت اگر شیعه به این صورت دچار اختلاف شود و انگشتان خود را درهمدیگر گره زده وآنها را در همدیگر داخل نمود پس گفتم یا امیر المؤمنین در آن وضعیت چه خیری وجود دارد؟ فرمودند همه خیر در آن است ای مالک در آن هنگام قائم ما قیام کرده و هفتاد مرد را که به خدا و رسولش دروغ می بندند را جلو می برد پس آنها را می کشد آنگاه خداوند آنها را بر یک امر واحد جمع می کند.غیبت نعمانی ص 206

ایشان ع از آخرین نقطه حق شروع کرده و بعد از رساندن نوش دارو واز بین بردن مسببین اصلی تفرقه در اتباع دین حق همان کسانی که آنرا به فرقه وگروه های متعدد تقسیم کرده بودند . و رساند ن نوش دارو به واسطه کشتن هفتاد مردی که به خدا و پیامبرش دروغ می بستند و دروغ آنها در اجتماع تاثیر می گذاشت و انرا به گروه های مختلف تقسیم می کرد)یا همان صاحبان مناصب دینی – اهل فتوی

سپس بعد از اینکه قائم ع این هفتاد دروغگو را می کشد ، سبب تفرقه بین مردم هم عقیده (مذهب اهل بیت) را از میان برداشته ، در آن هنگام خداوند آنها را بر امر ودین واحدی جمع می کند .

و فرقه نجات یافته از اتباع و پیروان مذهب اهل بیت ع (شیعه)هستند و در حالی که فساد به علمای آنها رسیده و در ظاهر آنها هسته مرکزی این دین حق هستند ، پس به همین خاطر هیچ شخص صالحی باقی نمانده در حالی که زمین پر از فساد شده ، پس مثال آنها همانند نمک است که هر چیزی که فاسد می شود نمک انرا اصلاح می کند واما اگر نمک فاسد شود چه چیزی آنرا اصلاح می کند .

و تا زمانی که امتحان وبلا در این امت همانند امت های سابق وجود دارد ، و فرقه یا گروه نجات یافته همان فرقه ای است که بصورت مدام از وصی یا حجت پیروی می کند و چونکه ما منتظر امام مهدی ع هستیم ابتلا و امتحان ما همانند سایر امم با وصی خواهد بود ، پس هیچ راه نجاتی جزء با شناخت ومعرفت وصی نداریم، و او صاحب پرچم حق از سایر پرچم هاست و غیراز حق چی زی جز گمراهی نیست و او صاحب فرقه نجات یافته است همانطور که روایات اهل بیت ع تاکید می کنند.

با علم به اینکه وصی از جانب خدا منصوب میشود و بر بیعت با او از جانب معصومین تاکید شده است . و اگر این مقام را کسی غیر از صاحبش مدعی شود طولی نخواهد پایید تا اینکه دروغ مدعی باطل مشخص می گردد تعالی فرمودند :

وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلاَفاً کَثِیرا . 

اگر از جانب غیر خدا بود قطعا در آن اختلاف بسیارى مى یافتند.

تعالی فرمودند:

وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ * لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ *ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ

و اگر او پاره اى گفته ها بر ما بسته بود * دست راستش را سخت مى گرفتیم * سپس رگ قلبش را پاره مى کردیم.

درهنگام جستجو در مورد این وصی حتماً باید گروه نجات یافته و تابع وصی را شناخته زیرا که قبل از ایشان امت به دوازده پرچم پراکنده می شود و برای نجات یافتن از آتش وغضب خداوند جبار حتما نیاز است که تنها پرچم حق را بشناسیم زیرا که غیر از آن جهنم است ، پس تمسک به ثقلین واتخاذ آن به عنوان راهی به سوی هدایت ، تنها راه اتصال ورابط بین ما و پرچم حق است.

از مفضل بن عمر از ابی عبد الله ع :... به من فرمود ای ابا عبد الله برحذر باشید از ذکر ومدح وستایش که به خداوند قسم او را مدت زمان طولانی غایب خواهد کرد ...تا اینکه د وازده پرچم مشتبه برافراشته خواهد شد که از هم دیگر قابل تشخیص نیستند مفضل گفت پس گریه کردم و امام به من فرمودند چه چیزی باعث گریه شما شد گفتم فدایت شوم چگونه گریه نکنم در حالی که شما می فرمایید که دوازده پرچم برافراشته می شود که از همدیگر قابل تشخیص نیستند؟ گفت پس به پنجره ای در منزل که افتاب از ان در مجلسش طلوع می کند نگاه نموده و فرمودند آیا این خورشید نورانی است گفتم بله فرمودند به خدا قسم که امر ما از آن نورانی تر است.غیبت نعمانى: ص152

گفتار ایشان دوازده پرچم متشبه دلالت بر شیعه دوازده امامی بودن دارد ، زیرا اگر غیر اثنی عشری بودند انگاه در امر آنها هیچ تشابهی نبود ، یا اینکه امکان باطل بودن حکم آنها برای انسان شیعی اثنی عشری راحت بود ، و در حالی که اشتباه به خاطر تشابه در عقیده اتفاق افتاده همان چیزی که در مورد آن امام ع صحبت می کند امری عقایدی است.

از این نکته لازم است بدانیم که حق یکی بوده و در میان عده ای پرچم های مختلف واقع شده که همه به سوی جهنم دعوت می کنند ، و تعدد حق از حقیقت خیلی دور است و حق همیشه یکی و در پرچم ال محمد است ، پس در زمان ظهور باید از طریق کلام آنها در مورد حامل علم وپرچم آل محمد تحقیق و تفحص کنیم .

امامت آیه اکمال دین

از عبد العزیز نقل می کند: که پیش سرورمان امام رضا ع در مرو بودیم و در حالی که یاران روز جمعه در مسجد جامع اجتماع کرده بودند؛ و پس از رسیدن ما شروع به بحث در مورد امامت نموده ایم و ذکر کردیم که بیشتر اختلاف به این خاطر اتفاق افتاده است پس پرسیدم امام رضا ع وارد شدم و ایشان را در جریان صحبت های مردم قرار دادم امام ع تبسم نموده و فرمودند:ای عبد العزیز،نادانی و گول خوردن مردم به واسطه رأی خود بوده! چون خداوند تبارک تا زمانیکه دین را کامل ننموده رسول خود را نمی گرفت،و قران را بر او نازل کرد که بطور مفصل در مورد همه اتفاقات آمده در آن،و حرام وحلال و حدود و احکام و همه آنچه را که مردم به طور کامل به آن نیاز داشته را مشخص نمودند پس عز وجل می فرماید:

﴿مَّا فَ رَّطْنَا فِی الکِتَابِ مِن شَیْءٍ ثُمَّ إِلَى رَب هِمْ یُحْشَرُونَ ﴾ 

ما هیچ چیزى را در کتاب(لوح محفوظ) فروگذار نکرده ایم.انعام:38

و همین طور در حجت الوداع که در پایان عمر شریف بر ایشان نازل نمود

﴿الْیَ وْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلا مَ دِینا ﴾

امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را براى شما به عنوان آیینى بر گزیدم

یکی ازعوامل کامل شدن دین امر امامت است و پیامبر از دنیا نرفت تا اینکه برای امت خود دانشمندان دین و راهشان را مشخص نموده و آنها را بر قول حق ترک نمود و امام علی ع را برای آنها به عنوان عالم و امام معرفی نمود و چیزی را که امت به آن نیاز داشته را ترک نکرده مگر اینکه آنرا بیان نمود و هر کس گمان کند که خداوند دین خود را کامل نکرده کتاب خدا را رد کرده و به آن کافر است، و آیا قدر امامت و جایگاه آن نزد امت را میدانند و آیا دخل وتصرف آنها در آن جایز بوده و در صورتی که امامت دارای شأن عظیم و مکانی بلند مرتبه و دارای معنی عمیقی که مردم توانایی درک آنرا با عقل و رأی خود ندارند و یک جانبه نبوده که با اختیار خود امامی را معرفی کنند.- غیبت نعمانى: ص 217

با توجه به همه این موارد امروز صاحبان مناصب وجایگاه های دنیوی از اینکه مقاماتی را که خداوند تعالی و رسولش و ائمه و نه هیچ کدام از معصومین آنها را در آن قرار نداده، از تحویل دادن آن پرهیز کردند بلکه بر هوای خود و منیت و غرور و دوستی دنیا اعتماد کردند و آنهم با حجت اینکه(ما مصلحت را در این می بینیم)و با کارهای خود مذهب اهل بیت ع را پاره پاره کرده، که این کار را بعضی از رهبران دینی انجام داده اند و مردم را به گروه هایی مختلف تقسیم کردند و این همان واقعیتی است که امروزه در آن سیر می کنیم . و با علم به اینکه این مختلفین دا رای اختلافی بیهوده دنیوی هستند ، زیرا که پروردگارشان و پیامبرشان و امام آنها یکی است وهمین طور روزه و نماز شان یکی بوده ولی به خاطر دنیا و رهبری دینی و با توجه به طمع جاه ومال و پیروان دچار اختلاف شدند . و وصیت های ائمه را در مورد نهی در طلب ریاست دنیوی ودعوت به منیت خویش وغرور را فراموش کردند ، پس همه آنها می گویند که من نایب امام حجت ع هستم و بر شما واجب است که از من تبعیت کنید ، وآنهم بدون هیچ اشاره ای ودلیل از امام مهدی ع است . ولیکن شیطان در این مورد به انها خبر داد پس خود را به جای امام ع منصوب ک رد ، زیرا که او فکر می کند که خود برای این امت صالح تر است ، این در حالی است که فقط گمان می کند و هیچ دلیلی در دست ندارد . بدون توجه به نهی خدا وند تعالی در مورد گمان است.

تعالی فرمودند: 

﴿وَإِن تُطِعْ أَکْثَ رَ مَن فِی الأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ اللّهِ إِن یَ تَّبِعُونَ إِلََّّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلََّّ یَخْرُصُونَ ﴾ 

و اگر از بیشتر کسانى که در این سرزمین مى باشند پیروى کنى تو را از راه خدا گمراه مى کنند آنان از گمان خود پیروى مى کنند و جز به حدس و تخمین نمى پردازند.

و تعالی فرمودند:

﴿قُلْ هَلْ عِندَکُم مِّنْ عِلْمٍ فَ تُخْرِجُوهُ لَنَا إِن تَ تَّبِعُونَ إِلََّّ الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إَلََّّ تَخْرُصُونَ ﴾ 

بگو آیا نزد شما دانشى هست که آن را براى ما آشکار کنید شما جز از گمان پیروى نمى کنید و جز دروغ نمى گویید.

و تعالی فرمودند: 

﴿وَمَا یَ تَّبِعُ أَکْثَ رُهُمْ إِلََّّ ظَنّاً إَنَّ الظَّنَّ لََّ ی غُْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً إِنَّ اللّهَ عَلَیمٌ بِمَا یَ فْعَلُونَ ﴾ 

و بیشترشان از گمان پیروى مى کنند ولى گمان به هیچ وجه آدمى را از حقیقت بى نیاز نمى گرداند آرى خدا به آنچه مى کنند داناست.

و تعالی فرمودند: 

﴿لَّ إِنَّ لِلّهِ مَن فِی السَّمَاوَات وَمَن فِی الأَرْضِ وَمَا یَ تَّبِعُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ شُرَکَاء إِن یَ تَّبِعُونَ إِلََّّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلََّّ یَخْرُصُونَ ﴾

آگاه باش که هر چه در همه آسمانها و زمین است ملک خدا است ، و مشرکانی که غیر از خدا شریکانی را می خوانند جز پیروی گمان باطل خویش نمی کنند و جز دروغ نمی گویند.

﴿وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن یَ تَّبِعُونَ إِلََّّ الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لََّ ی غُْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئا ﴾ 

و ایشان را به این کار معرفتى نیست جز گمان خود را پیروى نمى کنند و در واقع گمان در وصول به حقیقت هیچ سودى نمى رساند.

در حالی که خود را وارد این سرپیچ تنگ و کارنکوهیده از جانب خداوند تعالی و اهل بیت ع کرده و به کوشش و اجتهاد نفسانی بر تبرئه های عقلی که در قران و سنت طاهره بر آن تاکید نشده پرداختند و علی الخصوص مسئله انتصاب خود به عنوان نائبی برای ایشان ع و آنهم بر پایه اعتقاد به

گمان نکوهیده است، و آن چیزی جزء طلب ریاست ناپسند نیست همانطور که از آنها ع آمده ، آنها از حفره بیرون و درحفره دیگری خواهند افتاد .

ابو عبد الله ع فرمودند: از ریاست برحذر باش چون هر کسی که آنرا درخواست کرده به هلاکت رسید ، گفتم: کسی از ما نیست مگر دوست دارد که از او یاد شده و مشهور شود و همه پیش او رفته تا مسائل خود را از او بگیرند ایا هلاک شده ایم؟ فرمودند: خیر اینگونه که فکر می کنی نیست ، بلکه آن هنگامی است که مردی را بدون هیچ حجت ودلیل بر تخت بنشانی و او را در همه مواردی که می گوید تصدیق و باور کنی و مردم را به سخنانش دعوت می کنی ...

یمانی ; وصی سیزدهم

حدیث فرقه ها ، وصی امام مهدی را ثابت کرد؛ بلکه حتی ظهورش قبل از قیام امام مهدی ع را نیز ثابت می کند و همین طور ثابت می کند که بعد از رسول خدا ص حتما دوازده وصی ظهور می کنند وآنها ائمه هستند،و سپس بعد از آنها وصی امام مهدی ع آنگاه عدد اوصیاء که این امت به واسطه آنها مورد امتحان قرار می گیرد سیزده وصی خواهد بود ، و بر این معنی ، روایات زیادی دلالت می کند و تاکید می کند که ائمه دوازده تا از فرزندان علی ع و حضرت فاطمه س هستند ، و یا اینکه اگر امام علی ع را با آنها قرار دهیم سیزده نفر خواهند بود .

رسول خدا ص فرمودند:... خداوند نظر اول به اهل زمین را نمود پس دو تا مرد را برگزیده اولی من که به عنوان فرستاده مرا مبعوث نمود و دیگری علی ابن ابی طالب است آنگاه به من وحی نمود که او را به عنوان برادر و دوست و وزیر و وصی و خلیفه ام انتخاب کنم ... و آنگاه خداوند نظر و نگاه دیگری نمود؛ و بعد از ما دوازده وصی از اهل بیتم را انتخاب نمود پس آنها را به عنوان خیار امتم برگزید یکی پس از دیگری همانند ستارگان آسمان هرگاه ستاره ای غایب شود ستاره ای دیگر طلوع می کند...بحار الانوار: ج 22 ص 148

و اما حضرت موسی ع که اوصیاء ایشان هارون و دوازده نفر فرزندانش بودند ، ولی یکی از این اوصیاء همان هارون ع بود که قبل از موسی ع از دنیا رفت

پس بعد از موسی در امتش یازده وصی می مانند ، و به همین خاطر است که امت موسی به هفتاد ویک فرقه تقسیم شد .

اما امت حضرت عیسی ع که اوصیاء ایشان ع شمعون الصفا-سمعان بطرس-و فرزندان ایشان ع دوازده وصی که همه آنها بعد از عروج عیسی ع آمدند و به همین خاطر امت عیسی ع به هفتاد و دو فرقه تقسیم شد .

از پیامبر ص وارد شده که می فرماید: این امت به هفتاد و سه فرقه تقسیم خواهد شد همه آنها به هلاکت می رسند مگر یک فرقه وآنگاه این فرقه هم به دوازده فرقه تقسیم می شود به جز یکی همه آنها به هلاکت میرسند (و در این خصوص نیز از امیر المومنین ع می فرماید: رسول خدا فرمودند: امت من بر هفتاد وسه فرقه تقسیم خواهد شد یک فرقه از آنها نجات یافته و مابقی به هلاکت می رسند و نجات یافتگان کسانی هستند که به ولایت شما متمسک شده واز علم شما بهره می گیرند و با رأی خود عمل نمی کنند که بر آنها هیچ ترس وخوف نیست و راه دیگری وجود ندارد)

و آنچه که از روایت فرقه نجات یافته واضح است ، کسی از این فرقه ها نجات نمی یابد مگر آنهایی که از وصی پیروی می کنند و معلوم است که برای هر حجتی از حجج خدا وصی وجود دارد ، و وصی امام مهدی ع همان اول مهدیین است زیرا که امام مهدی ع آخر ائمه دوازده ام و پدر مهدیین می باشد .و همین طور که برای همه آشکار شد هفتاد وسه فرقه قبل از دولت عدل الهی خواهد بود ، و بعد از آن دیانات و فرقه هایی وجود نخواهد داشت ، و در روایتی که قبلاً از امام صادق ع خوانده ایم -به خدا قسم ای مفضل ، خداوند از ملل وادیان اختلاف را

برداشته تا اینکه همه دینها یکی شود-، و آن اجتماع همه برتقوی است همانطور که در دعای ندبه وارد شده ، و تعالی فرمودند:

﴿هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَکَفَى بِاللَّهِ شَهِیدا ﴾ فتح:28

اوست کسى که پیامبر خود را به قصد هدایت با آیین درست روانه ساخت تا آن را بر تمام ادیان پیروز گرداند و گواه بودن خدا کفایت مى کند

و تعالی فرمودند:

﴿هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ ﴾ توبه: 33 - الصف: 9

او کسى است که پیامبرش را با هدایت و دین درست فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند هر چند مشرکان خوش نداشته باشند.

همانطور که در روایات سابق ذکر شد اوست که هفتاد ودو نفر را که به خدا و رسولش دروغ می بندند را حاضرمیکند و آنها را به قتل میرساند آنگاه مردم را بر یک امر و دین واحد جمع می کند ، و با علم به اینکه این هفتاد و دو نفر معاصرین زمان ظهور مقدس و سبب تفرقه بین امت به دوازده فرقه هستند ، آنگاه فرقه نجات یافته همان کسانی هستند که از وصی امام مهدی ع که اول مؤمنین به ایشان ع قبل از ظهور مقدسش است پیروی وتبعیت نموده همانطور که وصی رسول اکرم اولین کسی بود که به او ایمان آورد .

و شاید این سوال مطرح شود که آیا وصی نباید بعد از ایشان ع باشد ، و بعد از ایشان ع گروه هایی در کار نبوده و تنها یک فرقه وجود دارد .

در جواب می گویم بله فرقه های بعد از ایشان نخواهد بود ، ولی همانطور که در وصیت رسول خدا آمده وصی قبل از ایشان و در موردش تاکید نموده که او اول مؤمنین به ظهور امام مهدی و از ذریه و نسل ایشان ع و وصی و اول مهدیین دوازده تایی(وصیت شب وفات رسول الله ص در کتاب الغیبه شیخ طوسی ص300ترجمه فارسی) و از اسامی ایشان مهدی است چون که اول مهدیین است وعبد الله ، و احمد ، و در اینجا روایات زیادی هستند که مسکن وصفاتش را ذکر می کند ، و خداوند رحیم تر از آنست که همه صفاتش را مخفی کند چون که امت به واسطه او مورد امتحان قرار می گیرد آنگاه آنچه مورد نیاز امت است از طریق ائمه برای پیروان وکسانی که خود را منتصب به دوستی آنها دانسته بیان نمود ، و با علم به اینکه علت تفرقه وتقسیم شدن امت به دوازده فرقه ، دوری انها و عدم استفاده از کلام اهل بیت و پیروی نکردن از وصی بوده و به جزء یک فرقه نجات یافته از گمراهی که دنبال راه حقی بوده و هستند که رسول خدا آنرا نشان داده است و در میان ما ثقلین کتاب خدا و عترت را به عنوان جایگزین قرار داد ، و غیر از این فرقه مابقی به کتاب و عترت تمسک ندارند حتی اگر به زبان بگویند زیرا انها به کلام اهل بیت عمل نمی کنند و این همان چیزی است که در حال حاضر نزد بیشتر مردان دین است آنچه که از کلام اهل بیت با هوای نفسشان مخالف بوده را با حجت ضعیف بودن سند رد می کنند ویا آنرا علمای معاصر به خاطر اینکه با عقل جور در نیامده رد کردند و... و... ، و نمی دانم کسی که تسلیم کلام وصی نمی شود چگونه وصی را قبول کند.

و اما مخالفین اهل بیت راه را از اول گم کرده اند ، و به همین خاطر که خلیفه دوم آنرا انجام داده و در مقابل وصی اول رسول خدا تسلیم نشد و با این وجود بیشتر امت از انها تبعیت کرده و تنها چهار نفر از وصی رسول خدا امام علی ع تبعیت و پیروی نمودند و آنها سلمان و مقداد وابوذر وعمار و تعداد اندکی دیگر)رضای خداوند بر آنها باد(پس درانتخاباتی را که ابداع کردند-شورا-شکست خوردند. و انهای که در هرزمان دنبال رو اوصیاء رسول ص بودند تسلیم روایات و انها ع شده .

 امام صادق ع فرمودند: از ما بعد از قائم دوازده مهدی از فرزندان امام حسین ع خواهند بود.بحار الانوار:ج 53 ص 148 – البرهان: ج 3 ص310 – غیبت طوسى: ص 385

ازابی عبد الله ع روایت شده که می فرماید : به خدا قسم پاک و تصفیه می شوید و به خدا قسم به شمال و جنوب پراکنده می شوید تا اینکه کسی از شما باقی نمی ماند مگر کسی که خداوند پیمان او را گرفته و ایمان را در قلبش نوشته و او را با روحی از خود تائید نموده و در روایتی دیگر از آنها تا اینکه جزء خیلی کم و نادر کسی از شما بر این امر باقی نمی ماند.غیبت نعمانى: ص27

افتراق امت بر هفتاد وسه فرقه

روایات بر افتراق یا جدایی امت بر هفتاد وسه فرقه تاکید کرده ، که بدون بحث شصت تای آنها به علت انکار ولایت امیر المومنین علی ع در آتش اند ، و سیزده تای دیگرخود را منصوب به محبین امیرالمومنین ع -یا اینکه از شیعه ایشان- می کنند، دوازده تای آنها در آتش وتنها یکی از آنها در بهشت است .و این بلایی است که همانند آن بلایی وجود ندارد ، و کسانی که از بلای دشمنی با امیر المومنین ع نجات یافتند آنگاه به واسطه اوصیاء بعد از ایشان ، یا به واسطه اوصیایی که توسط خداوند تعالی بر آنها تاکید شده مورد امتحان واقع شدند.

از امیر المومنین-صلوات خدا بر ایشان-به راس یهود می فرماید:شما به چند گروه متفرق شدید ؟ گفت که بر کذا و کذا فرقه . آنگاه علی ع فرمود : ای برادر یهودم راست نگفتی: آنگاه به سوی مردم نگاه نموده وفرمود: به خدا قسم اگر زمینه را برایم مهیا بود میان اهل تورات با توراتشان ، وبین اهل انجیل با انجیلشان ، و بین اهل زبور با زبورشان ، وبین اهل قران با قرانشان قضاوت خواهم نمود. ای مردم ، یهود بر هفتاد و یک فرقه متفرق شدند ، هفتاد تای آن در جهنم ، و تنها یکی نجات یافته و در بهشت است ، و آن همانی است که از یوشع بن نون وصی موسی ع تبعیت و پیروی نمود !

و مسیحیان به هفتاد و دو فرقه تقسیم شدند ، هفتاد و یک فرقه در جهنم ، و تنها یک فرقه در بهشت است ، و آن همانی است که از شمعون وصی عیسی ع پیروی نمود !

و این امت نیز به هفتاد وسه فرقه تقسیم خواهد شد ، هفتاد و دو فرقه از آن در اتش و یک فرقه در بهشت است ، و آن همانی است که از وصی محمد ص پیروی نمود ، و با دست بر سینه خود زد ، سپس فرمود ند: سیزده تا از هفتاد وسه فرقه خود را منسوب به مودت ودوستی من می کنند ، تنها یکی از آنها در بهشت و آنها امت وسط هستند ، و دوازده تای دیگر در آتش وجهنمی است.الامالی – شیخ طوسی: ص 524

و از طریق این روایت می بینیم که تنها فرقه ای نجات پیدا می کند که از وصی پیروی می کند و امت محمد ص بعد از ایشان به سیزده تا فرقه صاحب پرچم که از اوصیاء بعد از رسول الله ص پیروی می کنند و بقیه با تکذیب وصی ایشان امام علی ع ماندند و بعد از ایشان انقسام به شکل تدریجی خواهد بود ، بدینگونه که هرگاه وصیی می آید یک فرقه از این امت مدعی شده که بر راه روش وصی قبل ازآن هستند-مثلا انهای که امام علی ع را نصرت دادند در نصرت امام حسن و حسین ع ماندند... و یا مانند واقفیه که تا امامت امام موسی کاظم ع را قبول دارند واز بقیه ائمه ماندند... - تا اینکه امر به وصی دوازده هم از اوصیاء می رسد پس در آن هنگام یک فرقه از او پیروی کرده و یازده فرقه دیگر که خود را منصوب به اوصیاء قبلی می کنند همگی در آتش هستند.

و فرقه سیزدهم در کلام امیرالمومنین علی ع ذکر شد و اهل بهشتند،و عده ای در هنگام آمدن وصی سیزدهم(یمانی و مهدی اول طبق وصیت شب وفات حضرت محمد ص) به خاطر عدم ایمان به او سقوط خواهند کرد ! پس عدد فرقه های آتش که خود را به محبت امیر المؤمنین منتسب می کنند به دوازده فرقه خواهد بود که همه آنها در آتش و تنها فرقه نجات یافته اخر زمان می ماند؛ که از وصی سیزدهم پیروی می کند . و این فرقه ها که خود را منصوب به محبت امام علی ع می کنند حتما بعد از امام علی ع می آیند ، و بعد از امیر المومنین ع یازده امام هستند ، پس اگر از هر کدام از آنها فرقه ای سقوط کند انگاه عدد فرقه های جهنمی دوازده تا خواهد بود ، در صورتی که فرقه های جهنمی که خود را منصوب به مودت و محبت امیر امومنین ع می دانند ؛ همانطور که در حدیث آمده دوازده تا هستند ، پس حتما وجود وصی سیزدهم نیاز است (یمانی ، مهدی اول در وصیت رسول الله ص) تا اینکه بواسطه ایشان فرقه دوازدهم از فرق آتشی که خود را منصوب به مودت حصرت علی ع می کنند سقوط کند آنگاه عدد فرقه های آتش امت محمد هفتاد ودو فرقه خواهد بود ، و فرقه بهشتی یکی است ، که همیشه در مسیر ائمه قرار دارد و یا اینکه فرقه بهشت هم قطار و هم حرکت با مسیر ائمه است و همین طور در زمان هر وصی یک فرقه یا فرقه هایی در آتش قرار می گیرند ، آنگاه شصت فرقه به علت عدم اتباع امام علی ع وصی اول به اسفل سقوط می کنند واز امام حسن ع یک فرقه سپس از امام حسین یک فرقه و همین طور بقیه ائمه پس عدد فرقه هایی که به واسطه آن مردم سقوط می کنند هفتاد و دو فرقه خواهد بود ، و تنها یک فرقه باقی مانده وآن همانی است که به علت عدم اتباع وصی امام مهدی ع سقوط می کند.

حدیث فرقه ها ، وصی امام مهدی را ثابت کرد؛ بلکه حتی ظهورش قبل از قیام امام مهدی ع را نیز ثابت می کند و همین طور ثابت می کند که بعد از رسول خدا حتما دوازده وصی ظهور می کنند وآنها ائمه هستند،و سپس بعد از آنها وصی امام مهدی ع آنگاه عدد اوصیاء که این امت به واسطه آنها مورد امتحان قرار می گیرد سیزده وصی خواهد بود ، و بر این معنی ، روایات زیادی دلالت می کند و تاکید می کند که ائمه دوازده تا از فرزندان علی ع و حضرت فاطمه س هستند ، و یا اینکه اگر امام علی ع را با آنها قرار دهیم سیزده نفر خواهند بود .

فرقه سیزدهم؟!...

دین اسلام و ولایت امیرالمومنین علی ع

دین اسلامی شامل همه ادیان بوده و همانطور که از ائمه وارد شده دین اسلام اصل همه ادیان سابق است و در حدیثی طولانی از مفضل ابن عمر

آمده که از امام صادق ع در مورد مسائل درباره قائم ع در آخر الزمان می پرسد.فرمودند ع به خدا قسم ای مفضل ، خداوند اختلاف را از ملل و ادیان برداشته تا اینکه همه دین یکی شود همان طور که جل ذکره می فرماید﴿إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَم **در حقیقت دین نزد خدا همان اسلا م است**و همین طور خداوندمتعال فرمودند 

﴿وَمَن یَ بْتَغِ غَیْ رَ الإِسْ لاَمِ دِیناً فَ لَن ی قُْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الْخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ ﴾

و هر که جز اسلام دینى دیگر برگزیند هرگز از وى پذیرفته نشود و او در آخرت از زیانکاران است

مفضل گفت: گفتم ای سید و مولای من دینی که نزد پدران ابراهیم و نوح و موسی و عیسی و محمد همان اسلام است ؟

فرمودند: بله ای مفضل اسلام است ولا غیر

گفتم: ای سرورم آیا در کتاب خداوند متعال آنرا اینگونه می یابی ؟

فرمودند: بله از اول آن تا آخر به این گونه بوده وازجمله آن این ایه است )در حقیقت دین نزد خدا همان اسلا م است(وقول تعالی﴿مِّلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْ رَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمینَ ﴾ (آیین پدرتان ابراهیم نیز چنین بوده است او بود که قبلا شما را مسلمان نامید) و همین طور قول تعالی در مورد داستان ابراهیم واسماعیل آمده است﴿وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَمِن ذُرِّیَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّکَ ﴾(پروردگارا ما را مسلمان﴿مُسْلِمَیْنِ ﴾خود قرار ده و از نسل ما امتى فرمانبردار خود پدید آرد) و قول تعالی درمورد داستان فرعون ﴿حَتَّى إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لَّ إِلِ هَ إِلََّّ الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَ نُو إِسْرَائِیلَ وَأَنَاْ مِنَ الْمُسْلِمِینَ ﴾(تا وقتى که در شرف غرق شدن قرار گرفت گفت ایمان آوردم که هیچ معبودى جز آنکه فرزندان اسرائیل به او گرویده اند نیست و من از تسلیم شدگان و مسلمانانم)

و در داستان حضرت سلیمان و بلقیس می فرمایند﴿قَ بْلَ أَن یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ ﴾(پیش از آنکه مطیعانه ومسلمان نزد من آیند)و قول ایشان﴿وَأَسْلَمْتُ مَعَ سُلَیْمَانَ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴾(و اینک با سلیمان در برابر خدا پروردگار جهانیان تسلیم و مسلمان شدم)و قول عیسی ع ﴿مَنْ أَنصَارِی إِلَى اللّهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللّهِ آمَنَّا بِاللّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ ﴾(یاران من در راه خدا چه کسانی هستند حواریون گفتند ما یاران دین خداییم به خدا ایمان آورده ایم و گواه باش که ما تسلیم و مسلمان او هستیم)و قول عز و جل﴿وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعاً وَکَرْهاً وَإِلَیْهِ ی رُْجَعُونَ ﴾(و هر که در آسمانها و زمین است خواسته و ناخواسته سر به فرمان او نهاده است)

و قول خداوندمتعال در داستان حضرت لوط ﴿فَمَا وَجَدْنَا فِیهَا غَیْ رَ بَ یْتٍ مِّنَ الْمُسْلِمِینَ ﴾(ولى در آنجا جز یک خانه از فرمانبران و مسلمین خدا را بیشتر نیافتیم)و لوط ع که با ابراهیم ع بود.

و قول ایشان﴿قُولُواْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَیْ نَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْ رَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ وَیَ عْقُوبَ وَالأسْبَاطِ وَمَا أُوتِیَ مُوسَى وَعِیسَى وَمَا أُوتِیَ النَّبِیُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لََّن فَُرِّقُ بَ یْنَ أَحَدٍ مِّنْ هُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ ﴾(بگویید ما به خدا و به آنچه بر ما نازل شده و به آنچه بر ابراهیم و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل شده و به آنچه به موسى و عیسى داده شده و به آنچه به همه پیامبران از سوى پروردگارشان داده شده ایمان آورده ایم میان هیچ یک از ایشان فرق نمى گذاریم و در برابر او تسلیم ومسلمان هستیم(... الخ حدیث)

پس از اینکه مشخص شد که تنها دین نزد خداوند همانا اسلام است امروزه می بینیم که مسلمانان از هم دیگر جدا و متفرق هستند حال آیا همه آنها بر حق هستند ؟ بدون بحث جواب خیر است ...

آنگاه روایات بر افتراق یا جدایی امت بر هفتاد وسه فرقه تاکید کرده ، که بدون بحث شصت تای آنها به علت انکار ولایت امیر المومنین علی ع در آتش اند ، و سیزده تای دیگرخود را منسوب به محبین امیرالمومنین ع یا اینکه از شیعه ایشان می کنند – دوازده تای آنها در آتش و تنها یکی از آنها در بهشت است .و این بلایی است که همانند آن بلایی وجود ندارد ، و کسانی که از بلای دشمنی با امیر المومنین ع نجات یافتند آنگاه

به واسطه اوصیاء بعد از ایشان ، یا به واسطه اوصیایی که توسط خداوند تعالی بر آنها تاکید شده مورد امتحان واقع شدند.

اختلاف شیعه

اختلاف شیعه از مهمترین اسباب و علت هاى ظهور

از مالک فرزند ضمره از امام علی ع به شیعه خود فرمود:... اما شما ای معشر شیعه آنچه را که دوست داشته را نخواهید دید و فرصت نخواهید داد تا اینکه در صورت همدیگر تف کرده و با عنوان دروغگو همدیگر را مورد خطاب قرار می دهید و تا اینکه کسی از شما بر این امر نخواهد ماند مگر همچون سورمه در چشم و نمک در غذا و آن کمترین ماده غذا است در این خصوص برای شما مثالی در مورد مردی می آورم که صاحب طعام بوده آنرا روان کرده وغربال نمود سپس قسمت سالم آنرا جدا کرده و در منزل گذاشت پس تا زمانی که خدا خواست در را بر روی آن قفل نمود سپس درب را باز کرده در حالی که دید شپش در آن افتاده و خوره در آن واقع شده سپس آنرا بیرون آورده و روان کرده ومورد غربال قرار داد و قسمت سالم آنرا جدا نمود سپس آنرا در خانه قرار داده و در را روی آن تا زمانی که خدا خواست قفل نمود سپس در آنرا باز نمود دوباره مشاهده نمود که شپش گرفته ودچار مرض خوره شده پس آنرا بیرون آورده و روان نموده ومورد غربال گذاشته سپس قسمت سالم آنرا جدا کرده ودر منزل قرار داده و تا زمانی که خداست در آنرا قفل نمود سپس آنرا بیرون آورده مشاهد کرد که شپش در آن افتاده و دچار بیماری خوره شده است مانند دفعات قبل عمل نمود تا اینکه مقدار کمی از آن بماند همانند چیز نادری که شپش و مرض خوره ضرری به آن نرساند و همین طور شما در فتنه ها مورد امتحان واقع می شوید تا اینکه کسی از شما باقی نماند مگر گروهی که فتنه ها ضرری به آنها نمی رساند.غیبت نعمانى: ص: 26

از حسن بن علی ع :این امری که منتظر آن هستنید اتفاق نخواهد افتاد تا اینکه از همدیگر جدا شده و همدیگر را لعنت کنید و در صورت همدیگر تف کنید و بر همدیگر به کفر شهادت دهید سوال کردم: در آن زمان خیری وجود ندارد ، فرمودند که همه خیردر آن است قائم ما قیام می کند و همه اینها را از بین می برد.بحار الانوار ج 52 ص 210

و در اینجا می بینیم که یکی از علائم خروج امام مهدی ع اختلاف شیعه با همدیگر است ، زیرا که اهل بیت ع حق مطلق بوده و اگر کسانی که نمایانگر ال محمد ع هستند دچار اختلاف شوند آنگاه حق را کجا پیدا کنیم ، و هر کس که در کلام اهل بیت تمرکز کند اشاره ای واضح از آنها خواهد یافت و تاکید بر آن دارد که اختلاف علماء بی عمل آخر الزمان با همدیگر همان فرج شیعه خواهد بود حال بعضی از روایات از ائمه را برای شما می آورم:

از حسن بن علی از عبد الله بن جبله از بعضی از پیروان او از ابی عبد الله ع فرمودند: این امر اتفاق نخواهد افتاد تا اینکه در صورت همدیگر تف کرده و همدیگر را لعنت کنید و همدیگر را دروغگو خطاب کنید.غیبت نعمانى: ص:206

از ابان ابن تغلب از ابی عبد الله ع فرمودند: چه حالی خواهید داشت اگرسکوت و خاموشی بین دومسجد واقع شده پس علم در آنها همان طور که مار در سوراخ خود وارد می شود علمشان برداشته میشود و اختلاف شیعه با هم ، تا اینکه همدیگر را دروغگو نامیده و در صورت همدیگر تف کنند . گفتم چه خیری در آن زمان وجود دارد فرمودند که همه خیر در آن است سه بار این جمله را برای نزدیکی فرج بیان نمود.غیبت نعمانى: ص:160

از مالک ابن ضمره گفت امیر المومنین ع فرمودند : ای مالک ابن ضمره چه حالی خواهی داشت اگر شیعه به این صورت دچار اختلاف شده و انگشتان خود را درهمدیگر گره زد وآنها را در همدیگرداخل نمود ، گفتم یا امیر المومنین در آن وضعیت هیچ خیری وجود دارد فرمودند همه خیر در آن است ای مالک در آن هنگام قائم ما قیام کرده و هفتاد مرد را که به خدا و رسولش دروغ می بندند را جلو می برد و همه انها را می کشد آنگاه خداوند آنها را بر یک امر واحد جمع می کند.غیبت نعمانی: ص 235

و از این کلا م اهل بیت ع متوجه می شویم که خروج قائم ال محمد ع مقرون به مساله اختلاف شیعه با همدیگر است که بر آن شدیدا تاکید کردند ، و اختلاف آنها از اهل فتوا شروع می شود و آنهم به خاطر عبارت تشتت و جدایی در دین است و قول ایشان ع (و بر همدیگر به کفر شهادت می کنید) و این کار اتفاق نخواهد افتاد مگر با امری از اهل فتوا چون آنها صاحب فتوا به کفر و فاسق شمردن دیگران بوده و سایر مردم دخالتی در این امور نداشته آنگاه چه کسی اهمیت فتوی بر غیرشان به کفر را برای مردم تشخیص می دهد در حالی که سایر مردم پیروان خاصی ندارند ، و کسی که در اینجا دنبال رو وپیروان دارند مردان دین هستند .

و قول ایشان ع بعد از اینکه اختلاف را ذکر نمود- ای مالک همه خیر در آن زمان است -، و آن هم به سبب اینکه: درآن هنگام قائم ما قیام می کند ، پس سبب اختلاف و راس فتنه را از بین می برد آنگاه هفتاد مرد را که به خدا و رسولش دروغ می بندند را جلو برده ، و آنها بزرگان و مردان دین هستند که امت را به صورت راه ومسیری برای خود قرار دادند ، در صورتی که صاحب مغازه سبزیجات و یا دکتر ویا پارچه فروش ویا ... ویا ...، به خدا و رسولش دروغ ببندد مردم دچار فتنه و تفرقه نخواهند شد و آن هم به خاطر اینکه مردم دنبال صحبت آنها نمی روند ، و به همین خاطر است که فرمودند پس آنها را می کشد ، و بعد از بین بردن بیماری مسبب در اختلاف شیعه فرمودند :خداوند آنها را بر امری واحد جمع می کند 

و امر امام ع و اتباع او تنها در پرچم هدایت ایشان است و نه به صورت متعدد و همراه تفرقه که حق تعالی فرمودند:

﴿أَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَلا تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَن سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ﴾ انعام 153

این است راه راست من .پس از آن پیروی کنید و از را ه های دیگر که موجب تفرقه و پریشانی شماست پیروی نکنید . این است سفارش خدا به شما ، باشد که پرهیز کار شوید !

تا اینکه همه عالم برای این پرچم واحد موحد ودارای حق سر نهند.

یمانی;علائم

 از امیر مؤمنین ع در خطبه ای طولانی  فرمودند: ...آنگاه پیمان برای مردان تنومند کردها بسته شده و برای آنها پرچم برافراشته می شود ، و عرب بر سرزمینهای ارمن و سقلاب پیروز شده، و هرقل در قسطنطینه برای مردان متکبر سینان فروتنی کرده ، پس منتظر ظهور مکلم موسی از درختی بر طور باشید ، آنگاه این موضوع به طور ظاهر و آشکار و تماشاگری قابل توصیف پدیدار خواهد شد ...مشارق انوار الیقین  الحافظ رجب البرسی :ص265

و تسلیم حکومت به مردان تنومند کرد یا به کردها از علامات و اشاره های متأخر می باشد پس میان آن و میان ظهور علنی یا قیام امام ع با شمشیر مدت کوتاهی خواهد بود ، و استدعا دارم که عبارت منتظر ظهور مکلم موسی از درختی بر طور باشید بر خواننده مروری گذرا نباشد و نیاز است که سوال شود که مکلم موسی چه کسی است:

﴿نَادَیْ نَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ وَقَ رَّبْ نَاهُ نَجِیّا ﴾ 

او را از جانب راست کوه طور ندا کردیم و برای استماع کلام خویش نزدیکش گردانیم.مریم: 5

جابر بن عبد الله گفتند: لازم است که برای اهل عراق پیمانه و درهمی نباشد ، گفتیم: دلیل آن از کجا خواهد بود ؟ فرمودند از جانب عجم ، آنها آنرا منع خواهد کرد ، سپس نیاز است که اهل شام هیچ دینار و رزقی بدست نیاورند . گفتیم که این کار از جانب چه کسی خواهد بود فرمودند از جانب رومیان.

شرح احقاق حق ج 29 – سید مرعشی: ص 323

و از خطبه ای طولانی برای امیر المومنین ع که در آن علامات ظهور مقدس را ذکر می کند... پلی که پشت کرخ در شهر سلام ، و ارتفاع بادی سیاه در آن ، و خسفی و فرو رفتن زمین که بسیاری از مخلوقات در آن از بین می روند.شرح احقاق الحق ج 29 – السید المرعشی: ص 344

از کتاب عبد الله بن بشار :اگر خداوند بخواهد که قائم آل محمد ع را ظاهر کند جنگ را از صفر شروع می کند و به صفر تمام میشود و آن زمان خروج مهدی ع است.الصراط المستقیم:258/2

و در خطبه ای برای امیر المومنین ع فرمودند:...و چگونه ممکن است که از خطای این فرقه تعجب نکرده در حالی که اختلاف آنها در حجج دینشان است و دنبال روی پیامبرخود نبوده و به کار وصی اعتقاد نداشته و به غیب اعتقاد ندارند و از انجام عیب و گناه نمی گذرند.بشاره الاسلام: ص62

از ابی عبد الله ع علیه السلام فرمودند: قبل از قائم دو نوع مرگ می آید: مرگ قرمز ومرگ سفید تا اینکه از هر هفت نفر پنج نفر می میرند ، مرگ قرمز: شمشیر ، و مرگ سفید: طاعون (امراض) است.منتخب الانوار المضیئه – السید بها ء الدین النجفی: ص 313

از امیر المومنین ع فرمودند:... اما اگر غائب شده از فرزندان من از چشمان مردم غیبت نموده و مردم را به خاطر فقدانش و یا با کشته شدنش ویا با مرگش مضطرب نمود. فتنه شروع شده و بلا نازل می شود و کار بسیار سخت شده،و مردم در دین خود در هم پیچیده وهم رای میشوند که حجت از بین رفته و امامت با طل است ......غیبت نعمانی: ص:144

اینکه مساله اجتماع علماء بر خلاف امر خدا)تنصیب توسط خدا(که با تائید همه آنها بر حاکمیت برای مردم بوده)انتخابات شورای اخر زمان(و معنی آن بیعت برای غیر معصوم و انتصاب آن است ، و این به معنی بطلان انتصاب توسط خداوند است(امامت)و آن هم به خاطر ترجیح انتخابات برانتظار حجت ع توسط علمائی بی عمل است و مأ یوس شدن آنها از ایشان ع ، و شاید اصلا به او اعتقاد ندارند واعتقادآنها فقط جوهر روی برگه با شد . زیرا که آنها با فعل و قول خود رأی به ابطال امامت داده اند.واهل بیت فرموده اند ... شما رابه مهدی بشارت می دهم هنگامی میان امتم مبعوث می شود که میان مردم اختلاف و همین طور زلزله ها وجود دارد آنگاه زمین را پر از عدل و داد می کند همانطور که پر از ظلم وجور بوده است.

معجم احادیث الامام المهدی ع: ج 1 ص 92

و از امیر المومنین علیه السلام:آنگاه برای خروج او ده علامت حتمی است اول آنها پاره پاره شدن پرچم ها در نزدیکی کوفه ، وتعطیل شدن مساجد وتوقف حج وخسف وبمباران در خراسان و طلوع سیاره گناه بار و پیوستگی ستاره ها و هرج ومرج وقتل وغارت که اینها ده علامت که بین یک علامت وعلامت دیگر امر عجیبی رخ میدهد پس اگر علامت ها کامل شدند قائم قیام می کند.الشیعه والرجعه :ج 1 ص 148

از امیر المو منین علیه السلام در حدیثی طو لانی آمده است:برای ایشان آیات و علاماتی است: اولین آنها محاصره کوفه به واسطه رصد خانه و خندق ، و پاره پاره کردن پرچم ها در کنار کوفه وچهل شب تعطیل شدن مساجد ، و کشف هیکل ، و به اهتزاز در آمدن پرچم ها بدور مسجد بزرگ ، قاتل و مقتول در آتش اند ، و کشتار سریع ، و مرگ ومیر زود هنگام و کشتن نفس زکیه همراه هفتاد نفر در پشت کوفه.

خبر نفس الرحمن فی فضایل سلمان – میرزا حسین النوری الطبرسی: ص 304

و اما پرچم ها از جهات مختلف در کوچه ها و کنار کوفه پاره پاره شد و در جنگ های که در تاریخ 18 / صفر / 1425 شروع شد کوفه مورد محاصره واقع گردید ، سپس جنگ های جمادی و رجب که در آن علاماتی در مقبره نجف اشرف اتفاق افتاد و همین طور تحقق قول امیر المومنین ع 

(عجب و همه عجب بین جمادی و رجب ، پس مردی گفت: ای امیر المومنین این عجب چیست که به طور مستمر از آن متعجب هستی ؟ 

ع فرمودند: مادرت به عزایت نشست، و چه عجبی از این عجیب تر که مردگان به جنگ با دشمنان خدا و رسولش و دشمنان اهل بیت بلند میشوند. و آن تاویل این ایه است

﴿یا أَی هَُّا الَّذِینَ آمَنُوا لََّ تَ تَ وَلَّوْا قَ وْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْْخِرَةِ کَمَا یَئِسَ الْکُفَّارُ مِ نْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ ﴾ ممتحنه: 13

ای اهل ایمان ! هرگز با قومی که خدا بر آنهاغضب کرده(جهود)دوستی نکنید ! که آنها از عالم آخرت بکلی بی عقیده و مایوسند .چنان که کافران از اهل قبور ناامیدهستند.الزام الناصب فی اثبات الحجه الغایب: ج 1ص 90

و تعطیلی مساجد به مدت چهل شب، امری که اتفاق افتاد و درهای مساجد بسته شد و علی الخصوص مسجد کوفه و مسجد سهله و در حالی که نماز در کوفه بیشتر از چهل شب تعطیل گردید ، وشما دیدید که در تاریخ 13 /شعبان / 1426 ه .ق ، درب بزرگ مسجدکوفه با آجر بنا شده و مسدود و تعطیل شد و هنگامی که در مورد علت پرسیده ام گفتند که این امر با دستور مرجعیت شکل گرفته در حالی که این کار را حتی صدام)(لعنه الله)انجام نداد ،

﴿إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرا ﴾ 

بس است خدا فرمانش را به انجام رساننده است به راستى خدا براى هر چیزى اندازه اى مقرر کرده است.

و اما از مهمترین اسباب ظهور مقدس و از واضح ترین علامات اختلاف میان شیعه وعلماء دین است .

ادامه دارد...