یمانی

صاحب هدایت کننده ترین پرچم

صاحب هدایت کننده ترین پرچم

امام محمد باقر ع که فرمودند:

... و در پرچـمها پرچـمى هدایت کننده تر از پرچم یمانى نیست و آن پرچم هدایت است .
چون که شما را به صاحبتان دعوت می کند ،
و اگر یمانى خروج کرد فروختن اسلحه حرام
مى شود .
و اگر یمانى خروج کرد , بپا خیز بسوی او .
که همانا پرچمش پرچم هدایت است .
و جایز نیست مسلمانان از او سرپیچى کنند ،
و اگر کسى این کار را انجام دهد از اهل جهنم
مى باشد .
"زیرا که او دعوت به حق و هدایت به راه راست
مى کند" .


منابع: الغیبة - محمد بن ابراهیم النعمانی ص 264
بحار الأنوار ج 52 ص 232

پیوندها

۱۱ مطلب در اکتبر ۲۰۱۶ ثبت شده است

یمانی ;حجت الله

تا این جا دو حدیث -در دو مطلب قبل ذکر شد-در مورد بعضی خبرها که ویرانی و انهیار اخلاق مردم و همچنین انحلال دانستن همه مبادی و موارد پابرجا که انسان را با آنها می شناسند را ذکر می کنند و بازگشت مردم به کارهای زشت و گناهبار و شرور زمان جاهلیت است که همه آنها از نشانه ها و علامتهای ظهور امام منتظر  می باشند ، پس می ماند که خواننده باید از خود سؤال کند که آیا غیر از علامات پنج گانه حتمی که بیشتر آنها دورتر از زمان ظهور و همزمان با قیام هستند مانده است و شاید بعضی از آنها بعد از قیام هستند . و اگر علامات ظهور را دنبال کنیم و خواهیم دید که بعضی از مواردی که تحقق یافته در مورد امر ظهور امام دلالت می کند.

رسول خدا ص فرمودند: نزدیک است که امتها از هر طرف شما را محاصره کنند ، همانطوری که درنده ها بر طعمه خود جمع شوند ، گفت گفتیم: ای رسول خدا ، آیا عده ما در آن زمان کم است ؟ فرمود: شما در آن زمان زیاد هستید ، ولی غثائی همانند غثاء(اشغال و چوب وخرده ریزه هایی که سیل با خود می آورد)سیل می مانید ، ترس از شما از دل دشمن تان بر داشته می شود ، و در دلهای شما سستی را قرار می دهد،گفتیم: معنی این سستی چیست ؟ فرمود: دوست داشتن دنیا و بیزاری از مرگ.

معجم احادیث امام مهدی ع – شیخ علی کورانی: ج : ص 7

از مفضل بن عمر در بحث طولانی که موضوع مورد نیاز را از آن گرفتیم ، مفضل گفت ای سرورم ، زوراء که در بغداد قرار دارد در آن زمان چه حالی خواهد داشت؟ فرمود:جای عذاب و غضب خداوند خواهد بود پس وای بر آن از پرچمهای زرد و پرچمهایی که از دور و نزدیک به طرف آن می روند و خداوند صنف هایی ازعذاب که بر ملتهای دیگری نازل نکرده است بر آنها نازل می کند ... پس وای بر کسی که در آن برای خود منزل یا مسکنی انتخاب کند...بشارة الاسلام: ص 123

آنگاه کشورها همانند سگان بر عراق یورش بردند در حالی که قبلاً سابقه نداشته است که دهها کشور برای تصرف و اشغال یک دولت با هم متحد شوند و پرچمها از هر جا به سوی زوراء آمد ند آنگاه اشغال گران از یک جهت و سود جویان از جهتی دیگر و آنچه در این روایت و روایت جلوتر از آن آمد برای معرفت و شناخت انسان اندیشمند با هوش کافی است که آیا ما در زمان ظهور مقدس هستیم یا خیر .

از امیر مؤمنین علی بن ابی طالب ع:... آنگاه مکان حکومت و ملک(پایتخت) به زوراء برمی گردد و امور از طریق شوراء (انتخابات) انجام می گیرد هرکس که بر کاری غلبه کند آنرا انجام می دهد ، پس در این هنگام خروج سفیانی است که نه ماه بر زمین مسلط می شود و به بدترین شکل آنها را شکنجه می دهد پس وای بر مصر و وای بر زوراء و وای بر کوفه و وای بر واسط ،انگار به واسط نگاه می کنم در حالی که خبر نگاری که دارای خبر باشد وجود ندارد و در آن هنگام خروج سفیانی و کمبودی غذا و قحطی زدگی مردم و کمبودی باران که هیچ زمینی نمی روید و هیچ آسمانی نمی بارد ، سپس مهدی هادی مهتدی کسی که پرچم را از دست عیسی بن مریم می گیرد خارج میشود ...الملاحم و الفتن- سید بن طاووس الحسنی: ص 134

و امروز خانه ملک و مرکزحکومت بغداد و امور به صورت شوری در آمده است(انتخابات) و چیزی جز انتظار خروج سفیانی برای جنگ باقی نمانده است ... و در این جا سؤالی است که جواب آن بعدا واضح خواهد شد...و آن:

اگر دانستیم که عیسی ع بعد از امام مهدی ع خروج خواهد کرد بلکه پشت سر ایشان در بیت المقدس نماز خواهد خواند ،حال پس عیسی ع پرچم را به مهدی هادی مهتدی تسلیم می کند کیست؟

و از خطبه ای از امیر مؤمنین ع فرمودند:... چگونه خواهید بود اگر صاحب شام را ببینید که با اره می بردو تیز می کند ، و گردنها را با قمه قطع می کند ، سپس شدیدترین عذابها را به او می چشانم و به شما مژده دهم ، که فردا امر مردم به دستور خداوند به من برگردانده می شود ، پس آنچه که گفتم بزرگ و دشوار قلمداد نشود ، ...مشارق انوار الیقین - الحافظ رجب البرسی: ص 462

براستی هر آنچه سود جویان این روزها انجام می دهند و توسط امام علی ع گفته شد ، بطور واضح و آشکار(درعراق) محقق شده ، مردم را با شمشیر می کشند در حالی که پیشرفته ترین اسلحه ها موجود می باشد و آنها یکی از مصادیق سفیانی هستند ، و اما صحبتش در مورد به او می چشانم ...( مردی از نسل ایشان ع آنرا انجام دهد که این موضوع واضح و روشن است)

سوگند به پدرم کسی که در خدا ملامت و نکوهش ملامتگر جلوی او را نمی گیرد ، نور و چراغ تاریکی ، سوگند به پدرم که قائم به امر خدا می باشد ، گفتم: پس کی خروج می کند ؟ فرمود: هنگامی که لشکریان را در انبار روی نهر فرات و ضرات ببینی ، و دجله و ویرانی پل بزرگ کوفه ، و سوزاندن بعضی از خانه های کوفه را پس اگر آنرا دیدی خدا آنچه را بخواهد انجام خواهد داد،هیچ غالب و پیروز شده ای بر امر خداوند وجود ندارد و هیچ مشکلی برای حکم او وجود ندارد.

و نیز از او آمده )امت من گرفتار چهار فتنه خواهد شد ، آخرین امت من به فتنه های مترادفی مبتلا می شود ، اولین فتنه بلایی بر آنها نازل می شود تا اینکه انسان مؤمن بگوید این مهلک من است سپس برطرف خواهد شد . و دومین فتنه تا اینکه مؤمن بگوید این مهلک من خواهد بود سپس برطرف خواهد شد . و سومین فتنه هر گاه بگویند پایان یافته دوباره تکرار می شود . و فتنه چهارم در آن به سوی کفر حرکت می کنید .اگر الامعه (الامعه یعنی: همرنگ جماعت) اتفاق افتاد ویک بار با این و باری دیگر با اون و بدون امام و بدون جماعتی گذر کنند ، سپس مسیح و طلوع خورشید از مغرب و هفتاد و دو دجال قبل از ساعت(ساعت یعنی: قائم)،که به جزء یک نفر از آنها کسی پیروی نکند.معجم احادیث امام مهدی ع ج1 ص87

فتنه ای خواهد بود که هیچ جانبی از آن سکوت نمی کند مگراینکه جانب دیگر را به حرکت درآورد ، تا اینکه ندایی از آسمان ندا دهد که شما را به اطاعت از فلان امر می کنم.معجم احادیث امام مهدی ع ج1 ص88

فتنه هایی خواهند بود که مرد صبح مؤمن و شب کافر خواهد شد ، مگر کسی که خداوند او را با دانایی و علم زنده کرده باشد.معجم احادیث امام مهدی ع ج1 ص99

ادامه دارد...

ابتعاد و دوری مسلمانان از دین در آخر الزمان

در احادیث بسیاری  ، ابتعاد و دوری مسلمانان از دین در آخر الزمان و گرفتار شدن آنها به بسیاری از تفرقه ها وانحراف وفساد اخلاقی را نشان می دهد ، و هنگام تحقق شروط ساعت ، و در میزان در تفسیر قران ص 639-439 آمده که ، آن کنایه از خروج امام منتظر ع است.

از مفضل بن عمر گفت: از سیدم امام صادق ع پرسیدم آیا برای مأمول منتظر مهدی ع زمان و وقت معینی جهت اطلاع مردم وجود دارد ؟ پس فرمودند: از خداوند به دور است که زمان ظهورش را طوری مشخص کند تا شیعه ما آن را بدانند ،گفتم: سیدم چرا به این صورت ؟ فرمودند زیرا او همان ساعت است که خداوند تعالی در مورد آن فرمود: 

یسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا... اعراف: 37

در مورد ساعت می پرسندکه موقع آن چه وقت است... بحار الانوار: ج 53 ص

و از امام صادق ع فرمودند :... اگر دیدی که حق مرده و اهل آن رفتند ،ودیدی که همه کشور ها گرفتار ظلم وستم شده ، ودیدی که قران کهنه شده ، و درصحبت هایشان چیز هایی که در آن نیست را به آن نسبت داده و با هوای نفس خود آن را تعبیر می کنند ودیدی که دین برگشته و دگرگون شده همان طور که ظرف واژگون میشود ، ودیدی که اهل باطل بر اهل حق چیره شدند ، ودیدی که شر آشکار شده و از آن نهی نمی شود،و عذر یارانش خواسته می شود ودیدی که فسق وباطل ظاهر شده ، و مردان با مردان و زنان با زنان اکتفاء وارضاء شده ، وببینی که مؤمن ساکت بوده و گفتارش مورد قبول نیست ، و ببینی که فاسق تکذیب نشود ، ودروغ وافترایش به او نسبت داده نمی شود ، وببینی که کوچک بزرگ را مورد حقارت قرار دهد ، وببینی که ارحام قطع شود ،وببینی کسی را که به واسطه فسوق مورد مدح قرار گیرد و از کارش بیشتر خوشحال می گردد ، و جواب صحبتش داده نمی شود ، وببینی که آنچه را که به زن داده می شود به غلام داده می شود ، وببینی که زنان با زنان ازدواج کنند و ببینی که ستایش و تعریف از همدیگر زیاد شود ، وببینی که مرد مال خود را به راهی غیر از طاعت خدا انفاق کرده و در حالی که از کارش نهی نمی شود ، و ببینی که ناظر به خدا پناه می برد از آنچه که مؤمن را در حال جهاد با آن می بیند ، وببینی که همسایه همسایه اش را مورد ازار واذیت قرار می دهد ولی کسی او را منع نمی کند ، وببینی که کافر از آنچه که برای مؤمن اتفاق می افتد خوشحال است ، و در صورتی که در زمین فساد ببیند مسرور می شود ، وببینی که خمر و مشروبات بصورت علنی خورده شود ، وکسانی بر آن جمع شوند که از خداوند عز وجل بیم و هراسی ندارند ، وامر به معروف را سبک ببینی ، وببینی که فاسق در آنچه که خداوند نمی پسندد قوی و مورد ستایش قرار می گیرد ، وببینی که صاحبان املاک

موردتحقیر قرار میگیرند، و هر کس که آنها را دوست داشته باشد مورد حقارت قرار می گیرد ، و راه خیر را مقطوع ببینی ، ودر مسیر شر سلوک کنند ، وببینی که خانه خدا تعطیل شود ، و به ترک آن امر شود ، ومرد را می بینی : که آنچه را که انجام نمی دهد می گوید، و ببینی که مردان آرزوی مردان و زنان آرزوی زنان کنند ، وببینی که مرد به واسطه دبر خود و زن به واسطه فرجش امرار معاش کنند ، وببینی که زنان برای خود مجالسی را تشکیل داده همان طور که مردان تشکیل می دهند ، ومردان بنی عباس را می بینی که حالت دوجنسی بین آنها ظاهر و موهای خود را رنگ زده ، و خود را آراستند همان طور که زن برای شوهرش خود را آرایش می کند ، وبه مردان به خاطر استفاده از فروجشان مال عطاء می کنند ، که با این حالت مرد خوشحال می شود ، و مردان بر او رشک می ورزند ، وصاحب مال از انسان مؤمن عزیز تر است ، وربا ظاهر بوده وتغییر نمی کند ، وزنان به واسطه زنا مدح می شوند ، و زن را می بینی که به خاطر نکاح با مردان بر شوهرش چاپلوسی می کند ، و بیشتر مردم را می بینی که ، بهترین آنها کسی است که زنان را بر فسقشان کمک می کند ، و انسان مؤمن را اندوهگین ذلیل وحقیر شده می بینی ، و بدعت و زنا را می بینی که ظاهر شده ، و مردم را می بینی که به واسطه زور برهمدیگر اعتداء کنند ، و حرام را ببینی که حلال شود ، و مردم رامی بینی که کار خود را با نظر و رأی انجام می دهند ، و کتاب وحکمت خدا تعطیل می شود ، وشب را می بینی که در آن از تعدی بر خدا خجالت نمی کشند ، و انسان مؤمن را می بینی که بجزء در قلب خود نمی تواند انکار کند ، و مقدار زیادی از مال را می بینی که در راه دشمنی خداوند عزوجل انفاق می شود ، و اهل ولایت را می بینی که اهل کفر را به خود نزدیک می کنند ، و اهل خیر را دور می کنند ، و اهل ولایت را می بینی که در اجرای حکم رشوه می گیرند ، و ولایت را می بینی که به نفع هر کسی که بیشتر می دهد حکم اجرا می کند ، و می بینی که با محارم ازدواج می شود ، وبا آنها ارضاء می شوند ، ومرد را می بینی که به واسطه تهمت و مظنونیت کشته می شود ، و آرزوی مرد مذکر را کرده پس مال ونفس خود را برای او بذل و بخشش می کنند ، و مرد را می بینی که به خاطر مجامعت با زنان مورد شماتت قرارمی گیرد ، و زن را می بینی که شوهر خود را ناراحت کرده و به آنچه که نمی خواهد عمل می کند ، و بر شوهرش انفاق کند ، و مرد را می بینی که زن و کنیزک خود را کرایه می دهد ، و نزدیکی با آنها را به خاطر غذا وشراب قبول می کند ، و ایمان به خداوند عز وجل را به خاطر ترس و ریاء می بینی ، و قمار را می بینی که ظاهر می شود ، و ش راب را می بینی که علنی و بدون مانع فروخته می شود ، و زنان را می بینی که خود را به اهل کفر عرضه می کنند ، و سرگرمی ها را می بینی که ظاهر می شوند از آن استفاده می شود وکسی آنرا منع نمی کند ، و کسی جرأت نمی کند که آنرا منع کند ، و شریف را می بینی که به واسطه کسی که برای تخت خود می ترسد ذلیل می شود ، و نزدیکترین افراد به حکام را می بینی که به واسطه ناسزا گفتن به ما اهل بیت مورد مدح وستایش قرار می گیرد ، و دوست دار ما را می بینی که به او زور گفته می شود ، و شهادتش مورد قبول واقع نمی شود ، و زور را می بینی که آن را بر کلام بهتر و ارجحتر می دانند ، و قران را می بینی که شنیدن آن بر مردم سنگین می شود ، و شنیدن باطل بر مردم سبک تر و راحت تر شود ، و همسایه را می بینی که همسایه خود را به خاطر ترس از زبانش مورد اکرام ولطف قرار می دهد ، و حدود را می بینی که تعطیل می شود ، و به

واسطه هوای نفس خود به آن عمل می کنند ، و مساجد را می بینی که آراسته می شوند ، و راستگوترین مردم نزد مردم را مفتری کذاب می بینی ، و شر و سعی در سخن چینی را می بینی که ظاهر شده ، و زنا را می بینی که پخش می شود ، و غیبت را می بینی که نمک مجلس شود ، و مردم همدیگر را با آن بشارت می دهند ، و ببینی که حج و جهاد را برای غیر خدا می خواهند ، و پادشاه را می بینی که انسان مؤمن را برای کافر ذلیل می کند ، و خرابی از عمران بیشتر می شود ، وامرار معاش مرد را می بینی که از تقلب در مکیال و ترازو بدست می آورد ، وریختن خون ها را می بینی که سبک شمرده می شود و مرد را می بینی که رئیس بودن را برای طلب دنیا خواسته ، و به واسطه زبان خود به عنوان انسان با تقوی مشهور شده ، و امور به او مستند می شود ، و ببینی نماز سبک شمرده می شود ، و ببینی مرد صاحب مال زیادی که زکات آنرا از زمانی که مالک آن شده نداده است ، و مرده را ببینی که از قبرش بیرون آورده شود و مورد اذیت قرار می گیرد و کفنش مورد فروش قرار می گیرد ، و هرج و مرج را می بینی که زیاد شود ، و مرد را می بینی که شب را با نشأت و روز را مست می گذراند ، و کاری به اینکه مردم در چه حالی هستند ندارد وبهایم و حیوانات را می بینی که مورد نکاح واقع می شوند ، و بهایم را می بینی که همدیگر را می درند ، و مرد را می بینی که جهت نماز خواندن بیرون می رود و در حالی برمی گردد که چیزی از لباس هایش بر او نیست و قلب های مردم را می بینی که قا سی و سخت وبیرحم شده ، و چشم های آنها را می بینی که خشک و سخت شده ، و ذکر بر آنها سنگین می شود ، و کسب وکار حرام را می بینی که ظاهر می شود ،و به واسطه آن رقابت می کنند ، و ببینی که نماز گزار بخاطر اینکه مردم او را ببینند نماز می خواند ، و فقیه را می بیبنی که برای غیر دین تفقه و دنیا و ریاست را طلب می کند ، و مردم را می بینی که با کسی که برنده می شود قرار می گیرند ، و طالب حلال را مورد مذمت و شماتت می بینی ، و طالب حرام مورد مدح وستایش قرار می گیرد ، و حرمین را می بینی که آنچه را که خداوند دوست ندارد در آنها انجام می گیرد ، و هیچ مانعی و هیچ کسی در مقابل آنها و عمل زشتشان قرار نمی گیرد ، و وسایل آواز را می بینی که در حرمین ظاهر می شود ، و مرد را می بینی که با اندکی از حق صحبت می کند و امر به معروف ونهی از منکر می کند پس کسی که او را در مورد خودش نصیحت می کند بلند می شود و می گوید: این موضوع در مورد شماست ، و مردم را می بینی که به همدیگر نظر می کنند

، و به اهل شر اقتداء می کنند ، وراه و مسلک خیر و طریقش را می بینی که خالی است و کسی در آن سلوک نمی کند ، و مرده را می بینی که مورد استهزاء قرار گرفته و کسی به فریادش نمی رسد و می بینی هرسال از بدعت وشر بیشتر از حد ممکن اتفاق می افتد وازآن صحبت می کنند ، و خلق و مجالس را می بینی که کسی به جز افراد غنی و ثروتمند را پیروی نمی کنند و می بینی که به محتاج جهت تمسخر و خنده بخشش می کنند و در راه خدا به او رحم نمی شود ، و آیات ونشانه ها را در آسمان می بینی که هیچ کس به سوی آنها شتاب نمی کند و انسانها را می بینی که بر هم دیگر می تازند همانطور که بهایم بر همدیگر می جهند و از ترس مردم کسی منکر را انکار نمی کند و مرد را می بینی که در راه غیر از خدا انفاق زیادی می کند و از کمترین چیزی در راه و اطاعت خدا کوتاهی می کند و ظلم و عاق به والدین می بینی که ظاهر می شود و والدین سبک شمرده می شوند در حالی که پیش فرزند احوال آنها بد تر از همه مردم است و هنگامی که بر آنها دروغ می بندد خوشحال می شود ، و زنان را می بینی که بر پادشاهی غلبه و بر هر امری دیگری که در آن هوی و هوس است چیره می شوند ، و فرزند پسر را می بینی که بر پدرش دروغ می بندد و بر والدین خود دعا می کند و از مردن آنها خوشحال می شود، و ببینی که اگر مردی روزش را بدون کسب گناهان کبیره وانجام فجور ودزدی در میزان ومکیال وسوز وکلک وخوردن شراب ومستی بگذراند آن روز را با ناراحتی وحالتی خسته کننده از عمرش تمام می کند و پادشاه را ببینی که طعام و آذوقه را احتکار کند ، و اموال ذی القربی را ببینی که به زور تقسیم شود و با آن قمار بازی وخمروشراب می خورند ، و شراب را می بینی که برای مداوای بیماری برای همدیگر تج ویز می کنند ، و با آن شفا می یابند ، و مردم را می بینی که در ترک امر به معروف ونهی از منکر و همین طور ترک تدین به آن برابر می شوند ، وریاح یا باد های منافقین را می بینی که پا بر جاست ، و باد های اهل حق حرکتی نمی کند و می بینی که اذان و نماز با اجرت و مزد انجام می گیرد و مساجد را پر از کسانی که از خدا نترس و در آن برای غیبت وخوردن گوشت اهل حق جمع شده اند می بینی ، و آنرا به عنوان شراب مست کننده توصیف می کنند ، وآدم مست را می بینی که امام جماعت مردم شده و با آنها نماز می خواند و در حالی که او به واسطه مست بودن عقلش را از دست داده ، و اگر مست شود صاحب کرامت و تقوی شده و اگر به خاطر مست بودن بترسد و ترک کند مجازات نشده وعذر او را نمی خواهند ، و کسی که اموال یتیمان را خورده ، می بینی که مورد ستایش قرار می گیرد وقضات به غیر از رضایت خدا حکم می کنند ومتولیان وامانتداران آنها خیانتکار شدند و والیان ، میراث را بر اهل فسوق بذل کرده و جرأت آنها در مقابل خدا و داد وستد ودادن آزادی لازم به اهل فسوق را می بینی و منابر را می بینی که برآنها به تقوی امر می کنند در حالی که امر کننده به آن عمل نمی کند و نماز را می بینی که به موقع خواندن آن سبک شمرده می شود وببینی که: صدقه برای شفاعت و امر در راه خدا نیست و به خاطر خواست مردم داده می شود و هم وغم مردم شکم و فروجشان است و حلال وحرام بودن خوردن و نکاح کردن برای آنها فرقی نمی کند ودنیا بر آنها اقبال کرده و حقیقت را می بینی که در حال از بین رفتن است پس بر حذر باش واز خداوند طلب حق و نجات و هدایت کن زیرا که خداوند برای انجام امری به آنها مهلت می دهد ومراقب باش و بر خلاف کار آنها عمل کن تا خدا تو را ببیند و اگر عذاب بر آنها نازل شد بسمت رحمت خداوند شتاب کن و اگر تاخیر کنی خداوند آنها را مبتلا می کند و از عمل آنها خارج شو وبه سمت خداوند رفته زیراخداوند اجر محسنین را پایمال نمی کند و رحمت او بر محسنین نزدیک است.  کافی: ج 3 ص 3

باما همراه باشید...

یمانی;حجت الله-انتظار فرج

از پایه های ثابت مذهب شیعه دوازده امامی انتظار شبانه روزی فرج است، زیرا که امر ظهور یک باره اتفاق می افتد وکسی جزء خداوند سبحان و تعالی زمان آن را نمی داند و هر کس که بگوید امام مهدی  تا زمانی که همه علائم کامل نشود ظهور نمی کند وتا اینکه ... وتا اینکه ... ، ایا در قضا با خداوند شریک است، و اینکه به عقیده حقیقی اهل بیت ایمان ندارد واین در گفتارشان واضح است: 

از ابی عبد الله ع فرمودند: هر اندازه که بندگان به خداوند عز وجل نزدیک و از آنها راضی باشد . در صورتی که حجت خداوند عز وجل از آنها مفقود گردد و برای آنها ظاهر نشده وجای او را نمی دانند ، ودر حالی که می دانند که حجت خدا و روشنگری هایش به پایان نرسیده و به همین خاطر است که شب وروز منتظر فرج شدند واینکه فقدان حجت خدا شدید ترین غضب خداوند بر دشمنانش است،و برای آنها ظاهر نمی شود ، در حالی که می داند که دراولیائش تزلزلی ایجاد نمی شود ، و در صورتی که بداند متزلرل می شوند حتی یک لحظه هم حجت خود را از آنها پنهان نمی کرد ، و این اتفاق نخواهد افتاد مگر بر شرورترین مردم. کمال الدین و تمام النعمه ص 337

مفضل بن عمر گفت: که امام صادق ع می فرماید: هر کس که بصورت منتظر بر این امر بمیرد مانند کسی خواهد بود که با قائم و در صف ایشان باشد ، بلکه همانند کسی خواهد بود که در کنار رسول خدا شمشیر می زند.کمال الدین وتمام النعمه 338

ابو عبد الله ع فرمودند:اگر روز و شب را به صبح رساندی و امامی از آل محمد ندیدی پس به آنچه دوست داری پایبند باش ، ودشمن بدار آنچه را دشمن بود ، و موالی کسی باش که ولایتش را پذیرفته بودی و صبح وشب منتظر فرج باش. غیبت نعمانی: ص 153

و علامات ظهور چیزی جزء نزدیکی بیشتر وبیشتر به فرج موعود از جانب خداوند سبحان وتعالی نیست . بحث را با دو حدیث طولانی که بصورت خلاصه بیشتر علامات ظهور در آن آمده شروع می کنیم.

از رسول خدا که فرمودند :قسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان در آن زمان حاکمان جور و وزراء فاسق وعرفاء ظالم وامناء خائن بر آنها مسلط می شوند. سلمان به سرعت می گوید: این اتفاق می افتد ای رسول خدا ؟پس صلی الله علیه واله فرمودند: بله قسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان در آن هنگام منکر معروف ومعروف منکر وامانت به خائن سپرده می شود و امین خیانتکار محسوب می شود ودروغگو را صادق وصادق را دروغگو می شمارند ، سلمان گفت: اینطور اتفاق می افتد ای رسول خدا ؟  پس رسول خدا صلی الله علیه وآله جواب داد: بله وقسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان و در آن هنگام حکومت زنان ، ومشورت با کنیزان ، و نشستن جوانان بر منابر ، ودروغ به عنوان وسیله به کار می رود ، و زکات دادن اختیاری ، وسبقت گرفتن از همدیگر غنیمت است ، ومرد به پدر و مادر خود پشت کرده ، وبه دوست خود وفا می کند ، و ستاره دنباله دار طلوع می کند . وسلمان با عجله می گوید: اینطور اتفاق می افتند ای رسول خدا ؟.پس رسول خدا صلی الله علیه واله جواب داد:

بله: قسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان در آن هنگام زنان با شوهران خود در تجارت شریک شده ، و باران بصورت قهر خواهد بارید و بر کرام با خشم نازل می شود ، و مردی که در تنگنا و فقر قرار دارد مورد حقارت واقع می شود ، ودر آن هنگام بازارها نزدیک هم می شود ، در حالی که این می گوید که چیزی را نفروختم ، و آن یکی می گوید که چیزی را سود نکردم ، وچیزی را جز مذمت خدا نمی بینی . وسلمان به سرعت می گوید . آیا اینطور اتفاق می افتد ای رسول خدا ؟... پیامبر فرمودند: قسم به کسی که نفسم در دست اوست اینطور اتفاق خواهد افتاد ، ای سلمان در آن هنگام اقوامی بر آنها مسلط می شوند که اگر صحبت کنند آنها را 

می کشند ، واگر ساکت شده اند اموالشان را تملک می کنند ، وحرمت آنها را شکسته ، و خون آنها را خواهند ریخت ، و دل هایشان را پر از رعب وترس خواهند کرد پس آنها را نمی بینی مگر اینکه ترسیده و در رعب هستند ؛ سلمان: آیا اینطور اتفاق می افتد . پیامبر : بله قسم به کسی که نفسم در دست اوست ، ای سلمان در آن هنگام چیزی از مشرق و چیزی از مغرب می آید پس به جان امت من در می افتند ، وای بر ضعیفان امتم از آنها ، و وای بر آنها از جانب خداوند ، نه به کوچک ها ترحم می کنند ونه احترام بزرگترها را نگه می دارند ، و از هیچ کار زشتی نمی گزرند ، اخبار آنها در خفاست ، جثه های آنها جثه آدمیزاد ، وقلب آنها قلب شیاطین است . سلمان: آیا اینطور اتفاق می افتد ای رسول خدا ؟. پیامبر: آری وقسم به کسی که نفسم در دست اوست ، ای سلمان ، و در آن هنگام مرد با مرد و زن با زن ارضاء شده ، وبر غلامان تجاوز می شود همانطور که بر جاریه در منزل تجاوز می شود ، ومردان شبیه زنان ، وزنان شبیه مردان می شوند ، وصاحبان فرج ها-زنان- بر سروج زین -متور سیکلت وامثال آن- سوار می شوند که لعنت خدا از جانب امتم بر آنها باد .

سلمان: آیا اینطور اتفاق می افتد ای رسول خدا ؟. پیامبر: آری وقسم به کسی که نفسم در دست اوست ، ای سلمان در آن هنگام مساجد به زیور الات آراسته شده همانطور که کنائس آراسته می شوند ، ومصاحف-قرآنها- آراسته و منارات طولانی و بلند می شوند

و صفهای نماز با دل های پراکنده و پر از نفاق و زبان های مختلف بیشتر می شود . سلمان: آیا اینطور اتفاق می افتد ؟ پیامبر: آری وقسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان ، و در آن هنگام مردان امتم خود را به طلا آراسته ، و حریر ودیباج را می پوشند و پوست های ببر ها را برای طرب استفاده می کنند سلمان: آیا اینطور اتفاق می افتد . پیامبر آری و قسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان در آن هنگام ربا ظاهر شده و با غیبت و رشوه معامله می کنند ، ودین کنار گذاشته می شود و ارزش دنیا با لا می رود . سلمان اینگونه اتفاق می افتد پیامبر: بله وقسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان ، و در آن هنگام طلاق زیاد شده وحدود خدا رعایت نمی شود وضرری به خدا نخواهد رسید . سلمان ، اینگونه اتفاق می افتد !!!؟ .پیامبر: آری وقسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان و در آن هنگام ترانه والات طرب ظاهر شده ، و اشرار امتم آنها را به کار می گیرند . سلمان: آیا اینگونه اتفاق می افتد ؟ پیامبر بله وقسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان ، و در آن هنگام ثروتمندان امتم برای خوشگذرانی و قشر متوسط برای تجارت ، وقشر فقیر آنها برای ریاکاری وشهرت به حج می روند ، و در آن هنگام اقوامی هستند که قران را برای غیر خدا یاد می گیرند و آن را به عنوان انواع سرود به کار می برند ، و همین طور اقوامی که برای غیر خدا تفقه می کنند ، و فرزندان زنا زیاد میشوند ، و با قران آواز می خوانند و به دنیا می پردازند ، سلمان: اینگونه اتفاق می افتد ؟. پیامبر: آری وقسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان آن هنگامی است که محارم هتک حرمت میشوند ، و گناهان را کسب می کنند ، و اشرار بر اخیار مسلط می شوند ، و دروغ پراکنده می شود ، ولجاجت ظاهر و فقر زیاد می شود ، و در لباس پوشیدن همدیگر را نهی می کنند، وباران در غیر زمان بارندگی

می بارند ، و کوبه وجاهای رقص و فحشا را می پسندند، و منکر امر به معروف و نهی از منکر می شوند،تا اینکه انسان مؤمن در آن زمان ذلیل تر از کنیز و خدمتکار میشود و در میان قراء و عابدان اختلاف ظاهر می شود ، در حالی که آنها همان ستمگران ناپاک هستند که مدعی ملک سماوات می شوند ! . سلمان: اینگونه اتفاق می افتد ؟ . پیامبر آری وقسم به کسی که نفسم در دست اوست ای سلمان در آن هنگام ثروت مند ازچیزی جز فقر نمی ترسد تا انجایی که گدا دست خود را در میان جمعیتی قرار می دهد ولی چیزی به او داده نمی شود . سلمان: آیا اینگونه اتفاق خواهد افتاد ؟ . پیامبر: آری وقسم به کسی که جانم در دست اوست ای سلمان و در آن هنگام روبیضه صحبت می کند ، پس سلمان گفت: ای رسول خدا پدر و مادرم فدای شما روبیضه یعنی چه ، صلی الله عله وآله فرمودند: در امر عموم کسی صحبت می کند که در حد واندازه های آن نیست پس دیری نخواهد بود که زمین طوری حرکت و شکافت بر می دارد که هر قومی فکر کنند که در ناحیه آنها شکننده شده است پس به اندازه ای که خداوند بخواهد اقامت می کنند ، آنگاه در اقامت خود عهد را می شکنند سپس زمین دفینه ها و گنج های درون خود را بیرون می ریزد ، فرمودند که طلا ونقره اش را سپس با دست خود به پادشاهان اشاره کرد ،و فرمود همانند این که روزی طلا و نقره بدرد آنها نخورد ، و معنی صحبتش : پس شرط وشروط آن پدیدار شدند.

مشارق انوار الیقین للبرسی: ص 111- حیاة الامام المهدی علیه السلام – باقر شریف القرشی: ص 453 – 452

ادامه دارد...

یمانی ;حجت الله (بخش دوم)

در مطالب قبل بیان شد که علامات قبل از ظهور امام مهدی عج به سه گروه تقسیم می شوند:
علامات عام
علامات خاص
علامات حتمی
واین علامات به طور کل شامل دو دسته می شود: 
*علامات غیر حتمی یعنی اینکه امکان قرار گرفتن تغییر در آن وجود دارد پس تغییر می کند ویا اینکه بصورت مطلق نباشد ، یعنی قبل از امام عج تحقق آن شرط نیست ، بلکه آنها علاماتی هستند که اگر محقق شده بر نزدیکی فرج دلالت و اگر محقق نشد بر دوری آن دلالت نمی کند .
*و علامات حتمی و یا همان ارکان اساسی برای برپایی دولت عدل الهی همانطور که از ائمه وارد شده است ،
از امام صادق ع آمده: قبل از قیام قائم ع پنج علامت حتمی وجود دارد: یمانی وسفیانی و صیحه ندا در آسمان وکشته شدن نفس زکیه و فرو رفتن زمین در صحرا بیداء .
و موضوع بحث و رکن اساسی در میان این علامات پنجگانه یمانی است همانی که روایت ها بر ایشان به عنوان خلیفه امام مهدی و در روایتی خلیفه خدا مهدی دلالت نموده و روی برگردانده از ایشان جهنم است،وروایت های دیگری که به پیروی از ایشان تاکید می کند واین تاکید برهیچ شخصیت دیگری قبل از امام اطلاق نمی شود پس هر کس شخص یمانی را شناخت وبر آن مستدل شده و از او تبعیت وپیروی کرد انگاه از امام زمانش پیروی کرده است ﴿کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَة ﴾ (هر کسی در گرو اعمال خویش بوده مگر یاران یمین) در مورد شناخت این شخصیت از اهل بیت ع به اندازه کافی احادیث وارد شده و بر پژوهشگر با انصاف واجب است که در مورد این شخصیت تحقیق کند ، پس اگر کسی به دروغ مدعی آن شده طول نخواهد کشید مگر اینکه امر او کشف شود و آن هم از طریق حکمت یمانی و ربانی آل محمد در همه اقوالشان است ، پس اگر کمی در کلام آنها تامل کنیم خواهیم دید که می خواهند همه چیز را در یک زمان به اولیاء ویاران خود نشان دهند ولی همزمان به خاطر ترس از دشمنان خود نمی خواهند همه چیز را مکشوف کنند .
انگاه اگر پژوهشگر طالب حق در مورد امام زمان خود در روایات نظر کند تعارضی را در ظاهر و نه در حقیقت امر پیدا نخواهد کرد.
بر ما واجب است که برکلام آل محمد ع تمرکز کنیم زیرا که آنها قران ناطق و راهای نجات از حیرت و خروج از فتنه ها هستند،به همین خاطر است که رسول خدا ص فرمودند: ای مردم من در میان شما جایگزینی قرار دادم که اگر به آن تمسک کنید درمانده نخواهید شد وآن کتاب خدا و اهل بیتم هستند و در حالی که لطیف خبیر به من خبر داد که آنها از همدیگر جدا نمی شوند تا اینکه بر حوض برگردند. 
واز این کلام می فهمیم که هر راهی به غیر از طریق آل محمد ظلمت وگمراهی است،وهر آنچه که مخالف کلام آنهاست گمراهی است،وآنها با قران هستند،وبا قران طریق واحدی هستند، پس هر کس که مخالف آنها بوده وکلام آنها را رد کند با خدا مخالف است و
هر کس که از آنها پیروی کند وکلام آنها را قبول کند پس خدا را اطاعت کرده، و رسول خدا به صراحت اعلام کرده که آنها جانشینان واوصیاء ایشان هستند ،ودر لحظات وداعش هنگامی که خواست که برای امت امان و آسایش را بدون هیچ نوع گمراهی بنویسد و هرآنچه که معروف است که مرد به هنگام وفات خود به مهمترین متعلقات خود وصیت کند و هم وغمش نجات امت خود از گمراهی است، ولیکن شیطان امت اعتراض کرد وگفت که این مرد در حال هزیان گفتن است وحادثه برای همه آشکار و معروف است ، سپس بعد از آن حضرت مصطفی ص با برادر و وزیر و دست راست و پسر عمو و هارون و وصی خود علی ابن ابی طالب ع عزلت نموده ودر مورد مهمترین چیزهایی که امت بعد از ایشان به آن نیاز دارد وصیت نمود وآن مشخص کردن خلفاء و جانشینان خدا در سرزمینش وحجت های خدا براهل هر زمان در زمان شان است تا اینکه امت از آنچه آنها را به سوی هاویه جهنم بکشاند پیروی نکنند و از کسی که
خداوند با آن بر ملائکه خود احتجاج نمود پیروی کنند.
﴿إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن ی فُْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَن قَُدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لََّ تَ عْلَمُونَ ﴾ 
(پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشینى خواهم گماشت فرشتگان گفتند آیا در آن کسى را مى گمارى که در آن فساد انگیزد و خونها بریزد و حال آنکه ما با ستایش تو ، تو را تنزیه مى کنیم و به تقدیست مى پردازیم فرمود من چیزى مى دانم که شما نمى دانید.)
پس خداوند متعال پیامبران را به عنوان جایگزینان خود در زمین مبعوث وآنها را با وحی خود منصوب نمود وهر خلیفه ای از آنها در مورد خلیفه بعد از خود وصیت می نمود ولی همیشه مسیر امت ها در انتظار جانشین خدا شکست بوده،مگر عده ای اندک از اولیاء و صالحین  و هنگامی که خداوند پیامبری را با محمد ختم نمود خلفای خدا بعد از او را در که دولت عدل الهی را بعد از پدرشان ع بر پا خواهند داشت در حالی که رسول خدا در مورد آنها وصیت نموده پس ائمه را در وصیت خود با اسم شان ذکر و بعد از آنها اول مهدیین را با اسم خود و صریح ذکر نمودند ، و اما ذکر (مهدی اول) بدون اینکه کسی متوجه آن شود کتاب ها را پر کرده است و از جمله آن شخصیت یمانی ع است و ایشان یکی از علامات حتمی است که تحقق آن قبل از ظهور امام مهدی ع لازم است وچون که شخصیت یمانی مهمترین شخصیت قبل از ظهور امام بوده و تمسک به آن همان تمسک به امام عج است زیرا که او زمینه ساز رئیسی قبل از امام عج است که یاران قائم ع و غیره با آن امتحان می شوند،همان طور که یاران طالوت به واسطه نهر یا رود آب امتحان شدند .
از ابی عبد الله ع فرمودند: یاران طالوت به نهری امتحان شدند که خداوند متعال در مورد آن فرموده اند: خداوند شما را به واسطه نهری امتحان نموده است پس هر که از آن بنوشد از من نیست وهر که از آن نیاشامد از من خواهد بود و اینکه یاران قائم ع با همانند آن امتحان می شوند.
واین نهر در بهشت همانطوری که از آنها ع آمده دروازه آل محمد است (رکن یمانی درب ماست که از آن وارد بهشت 
می شوند ، و آن نهری از بهشت است که در آن اعمال بندگان را می یابی.)
ادامه دارد...

یمانی;حجت الله

قضیه و موضوع امام مهدی ع به عنوان موضوعی که به امتحان خلق منتهی میشود به حساب می آید و به خاطر آن خداوند متعال پیامبران و رسولان را مبعوث و کتابها و احکام شرعی را نازل نمود ، خداوندمتعال فرمودند:

 هُوَ الذِی اَرسَلَ رَسُولهُ بِالهُدَی و دِینِ الحَقِّ لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّیِنِ کُلِهِ وَ لَو کَرِهَ المُشرِکُونَ 

او کسى است که رسول خویش را با هدایت و دین درست فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند هر چند مشرکان به این امر راضی نباشند.

و فرمودند: ﴿وَ مَاخُلُقتُ الجِنَّ وَ الأِنسِ إِلََّّ لِیَعبُدُونَ ﴾ 

و جن و انس را نیافریدم جز براى آنکه مرا بپرستند. 

و آن در دولت عدل الهی با فرماندهی صاحب زمان،که جانم و جان جهانیان فدای خاک پای ایشان باد ، تحقق خواهد یافت . و هر کس که به این مهم ایمان آورد آرزو می کند که یکی از افراد ایشان در آن روز موعود باشد تا در دنیا و آخرت پیروز شود ، ولی خداوند تعالی روا داشت که دنیا چیزی جز خانه بلا و امتحان نباشد و فرمود: 

﴿أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُترَکُوا أَن یَ قُولُوا آمَنَّا وَ هُم لَّی فَُّتُن ونَ *وَ لَقَد فَ تَ نَّا الَّذینَ مِن قَبلِهِم فَ لَیَعلَمَنَّ اللهُ الَّذینَ صَدَقُوا وَ لَیَعلَمَنَّ الکَاذِبینَ ﴾

آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم رها مى شوند و مورد آزمایش قرار نمى گیرند و به یقین کسانى را که پیش از اینان بودند آزمودیم تا خدا آنان را که راست گفته اند معلوم دارد و دروغگویان را نیز معلوم دارد، 

پس قبل از قیام قائم ع باید مردم الک و مورد امتحان قرار گیرند،تا اینکه از کسانی که به قیام قائم ع ایمان دارند چیزی همانند سُرمه در چشم یا نمک درغذا-منظورازآن اقلیت ایمان آورنده گان است-باقی نمی نماند.

همانطور که صدها روایت از رسول و عترت طاهر و پاک ایشان به این موضوع اشاره نموده اند . 

و از مهمترین مسائل که قبل از قیام قائم ع وجود دارد مسئله تمهید کننده -آماده کننده- اصلی که همان یمانی موعود است که ائمه در مورد او خبر داده اند:

مبنی براینکه هر کس با اومخالفت کند از اهل آتش است ، پس ایشان ع حد فاصل میان اهل بهشت و اهل آتش می باشد ، و تقسیم کننده اهل بهشت و آتش در عصر ظهور نیز بر او ع صدق می کند ، همانطور که علی بن ابی طالب ع در همه عصرها و تاریخ اینچنین بود.

قضیه یمانی همچون تصویری که بطور مثال به صد جزء تقسیم شده است بحساب میآید، و هر جزئی در کتابی آمده ، پس پژوهشگر نیازمند به جمع شدن همه این اجزا از داخل کتابهاست تا اینکه تصویر در نزد او کامل شود ، و این کار سخت و مشقت آور نیاز به تأیید و کمک الهی است .

اِن هَُّمْ یَ رَوْنَهُ بَعِیداً * وَنَ رَاهُ قَرِیبا 

آنها امرقائم را دور می بینند * وما آنرا نزدیک می بینیم.

دراین مورد اختلافی وجود ندارد مگر توسط معاند متکبر و کافری که مشمول قول تعالی است(آنها امر را دور می بینند)و هوای نفس آنها را در جحیم جاویدان نگه میدارد، که ما در این ایام دشوار و مدت زمان ظهور مقدس دولت عدل الهی هستیم وآن چشم نواز همه پیامبران وفرستادگان واولیاء و صالحین از اهل دنیا وآخرت است ، اینکه در دولت عدل الهی شرائع که پیامبران با آن آمده بودند اجرا و بر پا می شود و اهداف سامیه(مشکل و طاقت فرسا)که خداوند مسؤلیت اجرای آنرا در زمین به آنها سپرده بود محقق خواهد شد همانی که به خاطر آن رانده و کشته شده وجهت اقامت آن واقامت عدل و قرار دادن هر چیزی بر جای خود واقرار حاکمیت خداوند در سرزمینش با ظلم و مشقت ها روبرو شدند .

إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَة 

آنگاه که پروردگارتو فرشتگان را فرمود من در زمین خلیفه ای خواهم گماشت و فرمود:

یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُم بَ یْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلََّا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَیُضِلَّکَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ بِمَا نَسُوا یَوْمَ الْحِسَابِ 

ای داود ما تو را در زمین خلیفه قرار دادیم پس در میان خلق خدا به حق داوری وحکم کن وهرگز از هوای نفس پیروی مکن ، که تو را از راه خدا گمراه سازد.آنان که از راه خدا گمراه شوند ، عذابی سخت به خاطر فراموش کردن روز حساب دارند.

 وفرمودند : قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُ ؤْتِی الْمُلْکَ مَن تَشَاء وَتَنزِعُ الْمُلْکَ مِمَّن تَشَاء وَتُعِزُّ مَن تَشَاء وَتُذِلُّ مَن تَشَاء بِیَدِکَ الْخَیْ رُ إِنَّکَ عَلَىَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ 

ای پیغمبر بگو بار خدایا پادشاه ملک هستی تو هر که را بخواهی ملک و سلطنت بخشی و از هرکه خواهی ملک وسلطنت بگیری ، وبه هر که خواهی عزت واقتدار بخشی وهر که را خواهی خوار گردانی ،هر خیر ونیکویی به دست توست وتنها توبرهر چیز توانایی

وچون ظهور خلیفه خدا در سرزمینش برای برپایی چنین دولتی(دولت عدل الهی) توسط همه ادیان الهی مورد انتظار است ، وهمه به وجود وامکان حتمی آن اقرار می کنند ، و کلیه اهالی ادیان باتوجه به آنچه در کتاب های آسمانی و تاریخی شان ذکر شده

اعتقاد دا رند که حاکم خدا و خلیفه اش در سرزمینش از خود آنهاست . وهمانطور که معروف است کتاب های آسمانی که در حال حاضر وجود دارد از تحریف خالی نبوده ولی امکان رد ادعای همه اهل ادیان نیست بلکه امکان توجیه ادعاء همه به سوی طرحی که شامل همه بوده وجود دارد زیرا که بیشتر عبارات موجود در این کتاب ها از جانب خداوند است و امکان اختلاف در متن آن وجود ندارد ولیکن در مصداق آن امکان پذیر است 

آنگاه یهود در انتظار پیامبر خدا ایلیا ع بوده و اعتقاد به ظهورش در آخر الزمان داشته و قبل از آن علاماتی دارند . 

و یاران دین مسیح منتظر عیسی ع بوده و به ظهورش اعتقاد دارند وقبل از آن صاحب علاماتی هستند . 

و مسلمانان  به ظهور امام مهدی ع اعتقاد دارند و قبل از آن نیز صاحب علاماتی هست .

ادامه دارد...

رسالت عظیم

اگر در تاریخ اسلامی بنگریم، میبینم که انسانیت، گرفتار سرکشان خشنی شده است که به امت اسلامی بدبختی را چشاندند و با حق و دین و فضیلت، مبارزه کردند تا مصالح حقیر خود را زنده کنند.

 و سردسته آنها سرکشی جنایتکار به نام یزید ابن معاویه بود . این ستمکار بر حرمت خدا و رسولش تعدی کرد و با جسارت و غاصبانه و فریبکارانه از روی ضعف اراده مردم و تجمع شدن آنها بر لقمه بی ارزش دنیا که مردم را وارد آتش دوزخ میکند و چه بد جایگاهی است،  بر منبر رسول اعظم بالا رفت.

و پیش از او سرکشان زمان در دوره نوح ع و سرکشی به نام نمرود و عمال او در زمان پیامبر ابراهیم ع و فرعون و سربازانش در زمان نبی، موسی ع و جالوت و همدستانش در زمان پادشاهی طالوت و داوود  ع و کاهنان معبد بنی اسرائیل در زمان عیسی ع و بزرگان قریش و سقیفه آنها در زمان رسول الله ص و معاویه و پاسبانهای او در زمان امیرالمومنین ع و پس از او ، بنی عباس و لشکریان انها بودند.

و اکنون نیز این حالت مبارزه با پروژه خدا و جنگ با خلیفه خدا که سرپرست این پروژه الهی است و جنگ با پیروان خلیفه خدا ادامه دارد ...

درسها و عبرتهایی را از انقلاب حسین ع آموخته ایم ؛ 

همان حسینی که پروژه خدا را برپا داشت و همه چیز خود را برای به سرانجام رساندن و تثبیت  این طرح بر مبنای متین و استوار آن با خون پاک خود و خون اهل بیتش ع و خون اصحاب و یاران پاکش و به قیمت اسیرشدن عیال خودفدا کرد. 

بله دشمنان آنها را از شهری به شهر دیگر میبردند و آنها در نهایت حزن و اندوه بودند و افسردگی و حسرت به خاطر آن همه اسرافی که در حق آنها شده بود و سرهایی که بر سر نیزه ها بالا میرفت ،بر آنها فزون یافته بود. 

و اینها همه به اسیران یادآوری میکرد که کربلا تمام نشده است و تا زمانی که فرزند فلانی بر سر کار است ، هرگز تمام نخواهد شد هرچند دین خدا و طرح و پروژه او ثابت باشد .

ولی واجب است تا این پروژه کامل شود و واجب است تا زینب ام المصائب که معلمی بزرگ بود ، آن را تکفل کند و آن را به پا دارد ؛ همان زینبی که بر همه این مصیبتها از زمان شهادت رسول الله ص تا امروز شاهد بود .

بله تا امروز و در زمان فعلی ما !

و او درباره آن جایگاههای دردناک و شدیدی که اسلام بر آنها گذشته و بعد از این از آنها خواهد گذشت به مردم شهادت میدهد. 

ای دوستداران امام حسین ع 

قضیه امام حسین ع مراحل مهم و سختی را در آن زمان گذراند.

خروج امام حسین ع از شهر جدش رسول الله ص به سوی مکه مکرمه و اقامش در آنجا برای چندین ماه پیش از آنکه در مراسم پرجمعیت حج و اجتماع بزرگی که در روز غدیر و به خصوص روز ترویه یا هشتم ذی الحجه سال شصت هجری بر گذار میشود شرکت کند 

ایشان  موسم حج و این شعائر (شعائر خدا )را  در پس خود رها کرد و شعائر خدا را خودش با روح و بدن خود ادا کرد و آن موسم را جدا کرد و آن را به عنوان شعائری که بر اهلش اقامه میشود از محتوا تهی کرد

 زیرا معصومین خودشان شعائر خدایند و مردم بر آنها حج میکنند.

و در آن وقت ، حج بدون موذنی که در میان مردم برای این واجب ندا دهد  برای حسین ع بی ارزش شده بود و بر مردم و حاضرین در آن اجتماع واجب بود وقتی موذن از حج و از مکه مکرمه  خارج میشود به موذن ملحق شوند و این از باب همراهی با امام زمانشان ع و برای جلوگیری از تقدم بر او یا تاخر از او که باعث نابودی و پیاده شدن از کشتی جاری ای که در حسین ع نمود دارد ، واجب است

 (خدایا بر محمد و آل محمد همان کشتیهای جاری در میان عمق آبهای فراوان درود بفرست . هر که بر آن کشتی بنشیند ایمن میگردد و هر که آن را ترک نماید غرق میشود و جلو زننده از آن ، بیرون می رود و آنکه ازآنهاعقب بماند تباه میشود و همراه با آنها، به حق می پیوندد )

خدایا ما را به حق و شفاعت حسین ع از همراهان با آنها قرار بده

و آنگاه که امام تصمیم به خروج برای اصلاح در امت جدش رسول الله گرفته بود وبرای برادرش ابن حنفیه نامه نوشت، این مرحله اول بود . 

و مرحله دوم :قافله یا کشتی امام حسین ع و آنهایی که به رکاب مبارک ایشان ملحق شدند و آنها هزاران نفر بودند

پس مدرسه ای پیشاهنگ لازم بود تا درس و پند بدهد تا دانشجویانی که به آن  میپیوندند، فارغ التحصیل شوند و به این ترتیب، نتایجی راکه به دست می آورندبه آنها بدهد . 

پس از آنکه نامه امام حسین را پذیرفتند ونوشته ای را که به عنوان کوچکترین نامه از نامه های کربلا وصف شده بود، ستاندند و امام ع در صبحدمی که از مکه خارج میشد،آن را به کسانی از بنی هاشم که در شهر مانده بودند ، داد و در آن نوشته بود :

(هرکه به من ملحق شود، شهید میگردد و هرکه تخلف کند ، گشایشی را درک نمیکند و السلام  )

پس مدرسه امام حسین ع بر مسیر بین مکه مکرمه و صحرای کربلا و در آن جایگاهها و شهادتگاههای عظیم  امتداد یافت و سفرش فقط در سی روز انجام شد . 

و میتوانید آن را محاسبه کنید از روز هشتم ذی الحجه تا روز دهم محرم و این فقط سی روز میشود و از آن دانش آموزان و طلاب فارغ التحصیل شدند و بالاترین درجه پایان نامه های معروف به الهیات را دریافت کردند ، به رغم سختی هایی که بر آنها گذشت .

آنها به این سختیها توجهی نکردند و همت یگانه تنها ، رضایت خدای تعالی و رضایت امام زمان ع بود و میخواستند فقط خدا و امام زمانشان آنها را بپذیرد و آنها موفق به پیروزی شدند.

امتی که هفتاد و دو نفر از آنها برگزیده شدند ، به سوی کاروان حسین ع به شکلی اگاهانه و خالصانه رفتند و بیشتر آنها از اهل کوفه بودند و این در حالی بود که مردم از یاری ریحانه رسول الله ص ، شانه خالی میکردند . 

پس یاران حسین ع و اهل بیت و اصحابش ، صاحب این لیاقت شدند تا قهرمانان کربلا و شجاعان عاشورا گردند و اگر این زمینی بودن نبود ، هرگز نمی توانستند به کهکشان برسند و مسیر را تکمیل کنند . 

و فرق بین آنها و بین کسانی که به خاطر مصالح دنیوی به حسین ع پیوستند ، بسیار واضح و بزرگ است .

و به همین دلیل ، پندهای حسین به آنها نتایجی غیر از آن نتایج به دیگران داد  زیرا آنها به آنچه حسین ع در درسها و پندهایش گفت توجهی نکردند زیرا توجه آنها ، امر دیگری بجز آنچه امام حسین ع رو به آن کرده بود، بود و آنها کاملا بی توجه ب مدرسه حسین ع بودند . 

پس شکست خوردند و مدرسه و آموزگار آن را رها کردند و به لانه هایی هجرت کردند که مقام حقیقی و عملی آنها بود و به سوی معلمی رفتند که آنها را فریفته بود و انها را از کهکشان آزادگان و مدرسه نیکان دور داشته بود. 

بله تاثیر یادآوری مرگ، آن مطلب عظیمی است که ترس و لرز بر طمعکاران افکند و آنها گریختند و از کاروان حسینی دور شدند. 

در حالی که استمرار یاد مرگ و شهادت و قتل ، نتایجی کاملا متفاوت را در مخلصان فهیم در میان انصار حسین ع و اهل بیت طاهر ایشان ایجاد کرد .

(لیمحص الله الذین امنوا) ( تا خدا آنان را که ایمان آوردند ، پاکیزه و غربال کند )

به همین دلیل اصحاب حسین ع هرگاه ترس بر آنها احاطه میکرد و دشمن به آنها نزدیک میشد و در معرض نبردی حتمی قرار می گرفتند ، چهره هایشان نورانی تر می شد و موضعگیری شان رسالتی و ثبات آنها تاریخی و اسطوره ای میشد. 

پس ثابت و پیروز  و سعادتمند شدند و منزلهای خود را در بهشت مشاهده کردند و همره با حسین ع گشایش برایشان حاصل شد و از گردنه و با برتری گذشتند .

و این چیزی است که خدای سبحان و تعالی از بندگانش میخواهد .

و این به برتری آن مدرسه الهی و حسینی ای باز میگردد که درسهای اخلاقی و تربیتی میدهد و ساختمان عقیدتی درست و تثبیت نفسها و ریاضت دادن به انها را بر اساس مبدا جهاد در راه خدای تعالی و برای یاری دین آن معبود سبحان که با خلیفه آن معبود سبحان نمود می یابد انجام میدهد ؛ همان خلیفه ای که در میان مردم و سرزمینها سیاست می ورزد تا از آن گروه اندک مومن و صبور که نفس خود را آماده شهادت و درک فتح عظیم همراه با امام زمان ع  کرده اند ، تخلص و اخلاص حقیقی ایجاد کند .

و این پس از آن است که از آن مدرسه عظیم آموختند ، چگونه ببخشند و با گرانبهاترین چیزی که دارند ،در راه خدای تعالی  بخشش کنند تا بزرگترین پروژه برای شهادت در پیشگاه رحمت و حجت آن معبود سبحان یعنی خلیفه خدا باشد ؛ همان خلیفه ای که دعوت کرد و پرچم حاکمیت خدا را برافراشت و برای آن پرچم و برای تثبیت دین الهی که جز با خون شریف ایشان بر پا نمی شد ، بر علیه کفر و سرکشی به رهبری حاکمیت شیطان یا مردم ، جهاد کرد و این ،مهم بود . 

پس ای مردم : 

صفحه اول، با خروج امام حسین ع از مکه به کربلا برای اصلاح و بر طرف کردن کجی در امت جدش رسول الله ص و بیان حال امت به هر که از اهل مکه که گوش شنوایی داشت و دلیل آوردن برای اجتماعات آنها و نوشتن نامه به برادرش محمد ابن حنفیه که در  آن علت خروجش را به وضوح بیان میکرد ، پیش از خروجش از مکه بود .

و صفحه دوم، که در آماده سازی قانون حسینی مربوط به نفس و روح و غربال و پاکسازی و خالص سازی آن برگزیدگان از میان آن جماعت فراوانی که ارزشی ندارند جز آنکه حال آنها به نتایج نهایی مناسب  برسد .

و این پروژه شهادتی است در کربلا که با خون پاکیزه آنها تطهیر شد . 

و آیا موضعگیری و شهادتگاه بزرگ به پایان رسیده است؟

قیام امام حسین ع با استناد به رویا

فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْیَ قَالَ یَا بُنَیَّ إِنِّی أَرَى فِی الْمَنَامِ أَنِّی أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِینَ ﴿۱۰۲﴾


و وقتى با او به جایگاه سعى رسید گفت اى پسرک من من در خواب [چنین] مى ‏بینم که تو را سر مى برم پس ببین چه به نظرت مى ‏آید گفت اى پدر من آنچه را مامورى بکن ان شاء الله مرا از شکیبایان خواهى یافت (۱۰۲)
فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِینِ ﴿۱۰۳﴾

پس وقتى هر دو تن دردادند [و همدیگر را بدرود گفتند] و [پسر] را به پیشانى بر خاک افکند (۱۰۳)
وَنَادَیْنَاهُ أَنْ یَا إِبْرَاهِیمُ ﴿۱۰۴﴾

او را ندا دادیم که اى ابراهیم (۱۰۴)
قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْیَا إِنَّا کَذَلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ ﴿۱۰۵﴾

رؤیا[ى خود] را حقیقت بخشیدى ما نیکوکاران را چنین پاداش مى‏ دهیم (۱۰۵)

إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِینُ ﴿۱۰۶﴾

راستى که این همان آزمایش آشکار بود (۱۰۶)

****************************************************************************

چرا امام حسین(علیه السلام) با علم به اینکه می دانست در کربلا چه اتفاقی می افتد به آنجا رفت؟


هنگامی که امام حسین «علیه السلام» تصمیم به قبول دعوت اهالی کوفه و عزیمت به  کوفه  گرفتند افراد مصلحت اندیش زمان، زبان به اندرز گشوده و گفتند : این عمل شما خطر ناک است و ممکن است در این راه جان عزیز خود را از دست بدهید بنابر این مصلحت نیست که شما به چنین کاری دست بزنید.

امام در جواب ایشان استناد کردند به رؤیایـــــی که شهود کرده بودند ! و فرمودند: 

در عالم رویا جدم به من فرمود: «یَا حُسَیْنُ اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلا؛

یا حسین خارج شو! زیرا مشیت خدا این طور قرار گرفته که تو را کشته ببیند.»

(بحار الأنوار ج ٤٤، ص ٣٦٤) 

**************************************************************************

رسول خدا ص میفرماید: رؤیای آخر الزمان به صاحب خود دروغ نمیگوید (شرح اصول کافی ج ١١ص ٤٧٦)


منتظران مهدی بهوش باشید...

یوسف زمان

حضرت عیسی بن مریم علیه السلام فرمود:

ای مجمع حواریون نزد شما حاجتی دارم آنرا برای من انجام دهید.حواریون گفتند : آن را انجام شده بدان

سپس حضرت عیسی ع بلند شد و شروع به شستن پای حواریون نمود

حواریون گفتند این کار بر ما سزاوارتر است تا این که شما روح خدا آن را انجام دهید

عیسی علیه السلام فرمود: همانا من مستحق ترین مردم نسبت به خدمت خلق هستم

و همانا من تا این حد با شما متواضع بودم تا بعد از من شما نیز با مردم اینگونه متواضع و فروتنی کنید

و نیز عیسی بن مریم علیه السلام فرمود: حکمت با تواضع آباد می شود نه با تکبر 

و همچنین گیاه بر روی زمین نرم می روید نه بر تخته سنگ کوه.

به آنکس که بر روی زمین است رحم کنید تا کسی که در آسمانها است به شما رحم کند

بر روی زمین متواضع باشید تا در آسمانها شناخته شوید و بدانید که خلق خانواده خداوند هستند

و محبوب ترین شخص نزد خداوند مهربانترین شخص با خانواده اش است

در میان یکدیگر با رحمت رفتار کنیدو با کفار و معاندین با شدت و قاطعییت برخورد کنید


مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَٰلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا 

 ﻣﺤﻤﺪ ، ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﺮ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺳﺮﺳﺨﺖ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺑﺎ ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻨﺪ ، ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﻛﻮﻉ ﻭ ﺳﺠﻮﺩ ﻣﻰ  ﺑﻴﻨﻰ ﻛﻪ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﻓﻀﻞ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩﻯ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﻰ  ﻃﻠﺒﻨﺪ ؛ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﭼﻬﺮﻩ ﺷﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﺛﺮ ﺳﺠﻮﺩ ﭘﻴﺪﺍﺳﺖ ، ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﺁﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺗﻮﺭﺍﺕ ، ﻭ ﺍﻣﺎ ﺗﻮﺻﻴﻔﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﻧﺠﻴﻞ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻭﺟﻮﺩﺷﺎﻥ ﭼﻮﻥ ﺯﺭﺍﻋﺘﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺟﻮﺍﻧﻪ ﻫﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﻭﻳﺎﻧﺪﻩ ﭘﺲ ﺗﻘﻮﻳﺘﺶ ﻛﺮﺩﻩ ﺗﺎ ﺳﺘﺒﺮ ﻭ ﺿﺨﻴﻢ ﺷﺪﻩ ، ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺑﺮ ﺳﺎﻗﻪ ﻫﺎﻳﺶ [ ﻣﺤﻜﻢ ﻭ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ] ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻯ ﻛﻪ ﺩﻫﻘﺎﻧﺎﻥ ﺭﺍ [ ﺍﺯ ﺭﺷﺪ ﻭ ﺍﻧﺒﻮﻫﻰ ﺧﻮﺩ ] ﺑﻪ ﺗﻌﺠﺐ ﻣﻰ  ﺁﻭﺭﺩ ﺗﺎ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ [ ﺍﻧﺒﻮﻫﻰ ﻭ ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪﻯ ] ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ، ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺸﻢ ﺁﻭﺭﺩ . [ ﻭ ] ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻯ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺁﻣﺮﺯﺵ ﻭ ﭘﺎﺩﺍﺷﻰ ﺑﺰﺭﮒ ﻭﻋﺪﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ .(29) فتح


تعالیم انبیا را بیاموزید و به آن عمل کنید که اعمال شما را خداوند و انبیا و مرسلین و رسول خدا ص و ائمه و بندگان صالح خداوند خواهند دید.


وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ 

 ﻭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺟﺰ ﺁﻧﭽﻪ ﺗﻠﺎﺵ ﻛﺮﺩﻩ [ ﻫﻴﭻ ﻧﺼﻴﺐ ﻭ ﺑﻬﺮﻩ ﺍﻯ ]ﻧﻴﺴﺖ ،(39) نجم

وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَىٰ 

 ﻭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺗﻠﺎﺵ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻯ ﺩﻳﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ؛(40) نجم

ثُمَّ یُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَىٰ 

 ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺗﻠﺎﺷﺶ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻛﺎﻣﻞ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺩﺍﺩ ؛(41) نجم


یقین داشته باشید و بدانید که بنی ادم با یقین می تواند از رحمت خداوند برداشت کند و ان را شامل حال خود کند

و این گفتار حضرت نوح پیامبر، ابراهیم خلیل، موسی کلیم، عیسی مسیح و محمد مصطفی ص و ائمه اطهار ع است که :

به اندازه یقینت برداشت خواهی کرد و اینکه انسان به اندازه سعی و تلاشی که می کند نتیجه خواهد گرفت

اولیا خدا با قدرت یقین مردگان را زنده می کردندو بیماران را شفا میدادند همانا یقین کلید دروازه عظیم الهی است

نفس خود را نسبت به حق و باطل بسنجید تا از مقدار یقینی که به آن رسیده اید آگاه شوید.

و ببینید که آیا شما امروز این امادگی را دارید که جان و مال خود را در راه حسین بن علی ع فدا کنید ؟

یا اینکه در این کار تردید داشته و در ظلمات دنیای بی ارزش، عشق به زندگی، جاه و مقام ،ثروت و فرزند غوطه ور هستید ؟

 بدانید که همانا حسین ع ذبیح الله است و راه حسین ع همان قلعه مستحکم الهی است

بسیاری از مردم این زمان به حسین زمان ع نامه نوشتند و می نویسند - اللهم عجل الولیک الفرج - و می گویند :

ای فرزند رسول خدا به سوی ما بیا که همچون سربازانی جان بر کف در انتظار شما نشسته ایم.

و حال اگر  به سوی مردم بیاید و مردم را با اندکی از امور دنیوی و با ترس از دجالین و سفیانیون امتحان کند،چه پاسخی خواهیم داد؟

فاذهب انت و ربک فقاتلا انا هاهنا قاعدون

تو و پروردگارت بروید بجنگید که ما همینجا نشسته ایم  المائده ۲۴

و گفتند لا طاقته لنا الیوم بجالوت و جنوده

امروز ما را یارای مقابله با جالوت و سپاهیانش نیست  بقره ۲۴۹

و باز هم در این زمان اهل کوفه تاریخ را تکرار خواهند کرد

شرم باد انچه که با دست خویش عمل نموده و با زبان خود از باطل گفتند

انان بازماندگان قاتلین امام حسین ع هستند

و به خدا قسم به سوی مردم نخواهد آمد مگر بعد از اینکه هر صبح و شام ایشان ع  را به سوی خود با تزرع و زاری فرا می خواندند

و از ظلم و‌جور ظالمین و فراعنه به تنگ امده اند و هنگامی که در میان انها بیاید با ایشان ع به ستیز پرداخته و شمشیرهای خود را با ایمانشان بر علیه ایشان ع نشانه خواهند گرفت  و یاور دشمن علیه اولیا خود خواهند شد.

پس اتش دوزخ نصیب آن کس باشد که دشمنانش در قیامت اولیا او باشند.در واقع آنها دشمنی با رسول خدا ص می کنند

مردم به حاکمیت خداوند پشت کردند و به سزایشان در قیامت وعده داده شده اند و جهنم در انتظار چنین مردمانی خواهد بود.

ای منتظران مهدی تقوا پیشه کنید و یقین خود را استوار گردانید تا از امانت داران الهی باشید.


قَالُوا یَا أَبَانَا مَا لَکَ لَا تَأْمَنَّا عَلَىٰ یُوسُفَ وَإِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ 

 ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺍﻯ ﭘﺪﺭ ! ﺗﻮ ﺭﺍ ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻳﻮﺳﻒ ﺍﻣﻴﻦ ﻧﻤﻰ ﺩﺍﻧﻰ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻣﺎ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺧﻴﺮﺧﻮﺍﻩ ﺍﻭﻳﻴﻢ .(11) یوسف

أَرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا یَرْتَعْ وَیَلْعَبْ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ 

 ﻓﺮﺩﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺭﻭﺍﻧﻪ ﻛﻦ ﺗﺎ [ ﺩﺭ ﺩﺷﺖ ﻭ ﺻﺤﺮﺍ ] ﺑﮕﺮﺩﺩ ﻭ ﺑﺎﺯﻯ ﻛﻨﺪ ، ﻗﻄﻌﺎ ﻣﺎ ﺣﺎﻓﻆ ﻭﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺑﻮﺩ .(12) یوسف

قَالَ إِنِّی لَیَحْزُنُنِی أَن تَذْهَبُوا بِهِ وَأَخَافُ أَن یَأْکُلَهُ الذِّئْبُ وَأَنتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ 

 ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺩﻥ ﺍﻭ ﻣﺮﺍ ﺳﺨﺖ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ ﻣﻰ  ﻛﻨﺪ ، ﻭﻣﻰ  ﺗﺮﺳﻢ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻏﻔﻠﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﮔﺮﮒ ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺭﺩ .(13) یوسف

قَالَ لَا یَأْتِیکُمَا طَعَامٌ تُرْزَقَانِهِ إِلَّا نَبَّأْتُکُمَا بِتَأْوِیلِهِ قَبْلَ أَن یَأْتِیَکُمَا ذَٰلِکُمَا مِمَّا عَلَّمَنِی رَبِّی إِنِّی تَرَکْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لَّا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ کَافِرُونَ 

 ﮔﻔﺖ : ﻫﻴﭻ ﺟﻴﺮﻩ ﻏﺬﺍﻳﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﺷﻤﺎ ﻧﻤﻰ  ﺁﻳﺪ ﻣﮕﺮ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻣﺪﻧﺶ ﺍﺯ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﺏ ﺁﮔﺎﻩ ﻣﻰ  ﻛﻨﻢ ، ﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﺣﻘﺎﻳﻘﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺁﻣﻮﺧﺘﻪ ﺍﺳﺖ ؛ ﺯﻳﺮﺍ ﻣﻦ ﺁﻳﻴﻦ ﻣﺮﺩﻣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻯ ﺁﺧﺮﺕ ﻛﺎﻓﺮﻧﺪ ، ﺭﻫﺎ ﻛﺮﺩﻩ ﺍم .(37) یوسف

وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ مَا کَانَ لَنَا أَن نُّشْرِکَ بِاللَّهِ مِن شَیْءٍ ذَٰلِکَ مِن فَضْلِ اللَّهِ عَلَیْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ 

 ﻭ [ ﺍﺯ ﺍﺑﺘﺪﺍ ] ﺍﺯ ﺁﻳﻴﻦ ﭘﺪﺭﺍﻧﻢ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻭ ﺍﺳﺤﺎﻕ ﻭ ﻳﻌﻘﻮﺏ ﭘﻴﺮﻭﻯ ﻛﺮﺩﻩ ﺍم ، ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺎ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﭼﻴﺰﻯ ﺭﺍ ﺷﺮﻳﻚ ﺧﺪﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻴﻢ . ﺍﻳﻦ ﺍﺯ ﻓﻀﻞ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﻣﺎ ﻭ ﺑﺮ ﻣﺮﺩم ﺍﺳﺖ ، ﻭﻟﻰ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺮﺩم ﻧﺎﺳﭙﺎﺳﻨﺪ .(38) یوسف


و صل الله علیک یا سیدنا و امامنا 

لبیک یا حسین زمان ع

خطبه حضرت عباس ع بر بام کعبه


بسم الله الرحمن الرحیم

در روز هشتم ذیحجة‌الحرام سال ۶۰هجری‌قمری زمانی که حجاج بیت‌الله‌الحرام عازم سرزمین عرفات بودند٬ یزید(لعنة) نیروهایی که سلاح در زیر احرام داشتند فرستاده بود تا حضرتاباعبدالله‌ حسین(ع) را در خانه خدا به قتل برساند...

 در آن حال قمر بنی‌هاشم حضرت عباس(ع) با اجازه امام بر فراز کعبه رفت و خطاب به بنی‌امیه

 این خطبه را فرمود:

الحمدالله الذی شرف هذا بیت بقدوم أبیه٬ من کان بالأمس بیتاً أصبح قبلة.
ستایش خداوندی که این خانه(کعبه) را به قدوم پدر او شرافت داد٬ جایی که دیروز برای او خانه بود 

امروز قبله گردیده است.

ایها الکفرة الفجرة... أتصدون طریق البیت لامام البررة؟
ای کافران فاجر... آیا راه بیت(کعبه) را بر امام نیکوکاران می‌بندید؟


من هو احق به من سائر البریة؟ من هو ادنی به؟
چه کسی سزاوارتر از او به این خانه است؟ چه کسی از او به این خانه نزدیک‌تر است؟


و لؤ لا حکم الله الجلیة و اسراره العلیة و اختباره البریة٬ لطار البیت الیه قبل ان یمشی لدیه٬
اگر حکمت‌ خدا و اسرار بلندمرتبه‌اش آشکار نمی‌شد و برای امتحان مردم نبود، هر آینه قبل‌ از

 آنکه او(حسین) به طواف بیاید خانه کعبه بسویش پرواز می‌کرد،

قد استلم الناس الحجر٬ و الحجر یستلم یدیه٬
به تحقیق مردم حجرالاسود را استلام می‌کنند، و حجرالاسود دست او(‌حسین) را استلام می‌کند،


و لؤ لم تکن مشیة مولای مجبولة من مشیة الرحمن٬ لوقعت علیکم کاسقر الغضبان علی عصافیر الطیران٬
و اگر مشیت اراده مولایم(حسین) از مشیت خدای‌ رحمان سرچشمه نمی‌گرفت٬ هر آینه مانند باز شکاری 

غضبناک که بر پرندگان درحال پرواز هجوم می‌آورد بر شما هجوم می‌بردم،

اتنحوفون قوماً یلعب بالموت فی الطفولیة٬ فکیف کان فی الرجولیة؟ 
آیا قومی را می‌ترسانید که در کودکی مرگ را به بازی می‌گیرند٬ پس در بزرگی چگونه است؟ 


و لفدیت بالحامات لسید البریات دون الحیوانات.
و به جای حیوانات جان‌خویش و عزیزترین‌ کسانم را در برابر آقایم فدا می‌کردم.


هیهات... فانظروا ثم انظروا ممن شارب الخمر و ممن صاحب الحوض و الکوثر؟
هیهات... به دقت بنگرید و ببینید چه کسی شراب خوار است و چه کسی صاحب حوض و کوثر است؟


و ممن فی بیته الغوانی السکران و ممن فی بیته الوحی و القرآن؟
و چه کسی در خانه‌اش آوازخوان‌های مست دارد و چه کسی در خانه‌اش وحی و قرآن است؟


و ممن فی بیته اللهوات و الدنسات و ممن فی بیته التطهیر و الآیات؟
و چه کسی در خانه‌اش هوسرانی و آلات‌ لهولعب دارد و چه کسی در خانه‌اش پاکی و نشانه‌های الهی است؟


و انتم وقعتم فی الغلطة التی قد وقعت فیها القریش، لأنهم ارادوا قتل رسول‌الله(ص) و انتم تریدون قتل ابن بنت نبیکم٬
و شما در گمراهی غلطی واقع شدید که قریش در آن قرار داشتند، آنها مراد‌شان کشتن رسول‌خدا(ص) بود و شما اراده کشتن فرزند دختر پیامبرتان را دارید.


و لا یمکن لهم مادام امیرالمؤمنین‌(ع) حیاً٬ و کیف یمکن لکم قتل ابی‌عبدالله الحسین(ع) ما دمت حیاً سلیلاً؟
و تا زمانی که امیرالمؤمنین‌(ع) زنده بود (کشتن پیامبر) برایشان ممکن نبود٬ پس چگونه برای شما کشتن

 ابی‌عبدالله حسین(ع) ممکن شود در حالی‌ که من زنده‌ هستم؟


تعالوا اخبر کم بسبیله٬ بادروا قتلی٬ و اضربوا عنقی٬ لیحصل مرادکم.
بیایید تا شما را به راهش آگاه کنم٬ به کشتن من اقدام کنید٬ گردن مرا بزنید، تا مرادتان حاصل شود.


لا بلغ الله مدارکم و بدد اعمارکم و اولادکم٬ و لعن الله علیکم و علی اجدادکم.
خدا شما را به مقصودتان نرساند و عمرتان و اولادتان را کوتاه کند٬ و لعنت خدا بر شما(بنی‌امیه) و اجدادتان باد.

 کتاب مناقب ساده الکرام٬ ج٬۳ ص۲۷۰

 پرچم خودبینی و خودخواهی یا سقیفه یا انتخابات یا آن‌چه که مردم بخواهند ، همان پرچمی است که دائماً در مقابل آنچه  که خدا و پرچم او سبحانه و تعالی بخواهد پرچم حاکمیت‌ خدا یا بیعت از آنِ خداست  و یا پرچمی که پیامبران و اوصیاء آن را حمل‌ کرده و تا روز قیامت برافراشته خواهد ماند ایستادگی می‌کند .

مصیبتی که امروزه گرفتار آن هستیم این است که برافراشتگان پرچم قاتلان امام حسین ع قضیه ی او را به‌ دست‌ گرفتند و امروزه قاتلان امام حسین ع سخنگویان قضیه امام حسین ع  گشتند و پرچمی‌ را برافراشتند که بیش از هزار سال پیش با امام حسین ع مبارزه‌ کرد.

امام حسین ع در اولین رویارویی که در آن شهید‌ شد توانست موارد زیادی را برای حاکمیت‌ خدا به ثمـر برساند و خون امام حسین ع توانست امت اسلام حقیقی،امت حسینی، امت محمدی که به "حاکمیت‌ خدا ایمان‌" دارد و به حاکمیت‌ مردم کفر‌می ورزد را پایدار و ماندگار سازد.

حسین ع در کربلا با مَنیَت روبرو شد و سوارکار این رویارویی بعد از حسین ع و بهترین فردی که در میدان کارزار آن بوده است،عباس بن علی ع می باشد،زمانی که آب را ریخت و از قرآن جرعه ای برداشت : 

"یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم" ;حشر آیه 9

هر چند در خودشان احتیاجی [ مبرم ] باشد ، آنها را بر خودشان مقدّم می دارند.

چه بخششی بود بخشش حضرت عباس ع و چه ایثاری بود ایثار ایشان ،آیا آن ، ایثار بود 

یا امری است که کلمات در توصیف آن ناتوان هستند ...


شمر شناسی

مردی که شانزده بار پای پیاده به حج رفت ولی امام حسین(ع) را با لب تشنه سر برید...

 

یکی از افرادی که  مقابل ابا عبدالله الحسین علیه السلام قرار گرفت، شمر بن ذی الجوشن است. از فرماندهان سپاه امام علی ع در جنگ صفین، کسی که در میدان جنگ تا شهادت پیش رفت.


شمر آدم کوچکی نیست اگر نیایش های شمر را برای شما بخوانند و به شما نگویند که این ها مال شمر است شما با آن ها گریه می کردید.و هیچ گاه گفته نمی شود که وقتی شمر دستش را به حلقه خانه خدا می زد چگونه با خدا زمزمه می کرد‼️


... این آقایی که ما صحبتش را می کنیم (شمر) شانزده بار با پای پیاده به سفر حج رفته است. 


فکر نکنید شمر اهل نماز و روزه نبوده و یا از آن دسته آدم هایی بوده که عرق می خوردند، عربده می کشیدند؛

 شمر و بسیاری دیگر که آن طرف ایستاده اند، آدم هایی هستند که پیشانی پینه بسته داشتند.


در کربلا هر روز بیست هزار نفر در فرات غسل می کردند. غسل قربة الی الله که حسین را بکشند و می گفتند: غسل می کنیم تا ثوابش بیشتر باشد


.... ما امروز به کلاس شمر شناسی نیاز داریم.


یک کلاس به عنوان تحلیل شخصیت شمر.


کسی که در مقابل حجت خدا بایستد، شمر است؛ هر کسی با هر عنوانی و در هر جایگاهی می خواهد باشد.


حسین زمان را بشناس، شمرهای زمانه را خواهی شناخت


حسین برای برپایی شعار "حاکمیت خداوند" شهید شد، 

و ببینید این شعار امروز از زبان چه کسی گفته می شود؟چه کسی در عصر حاضر تنها حکومت را برای خدا میداند و خود را به عنوان حاکم و یا انتخاب کننده حاکم نمیشناسد؟



و امروز مدعیان دین طرد خواهند کرد کسی را که دموکراسی را رد کند و حاکمیت را برای خدا بدون رای و شورا بخواهد و تمام حکومت ها و پرچم ها را طاغوت بداند.


طبق کلام اهل بیت ع یمانی برای زمینه سازی ظهور آن حضرت تلاش می کند و پیامبر و اهل بیت او را در کلام خود معرفی کرده اند.


حال شما در لشکر شمر ثبت نام می کنید؟


یا تحت پرچم‌ رسول الله و حسین زمان ؟