یمانی

صاحب هدایت کننده ترین پرچم

صاحب هدایت کننده ترین پرچم

امام محمد باقر ع که فرمودند:

... و در پرچـمها پرچـمى هدایت کننده تر از پرچم یمانى نیست و آن پرچم هدایت است .
چون که شما را به صاحبتان دعوت می کند ،
و اگر یمانى خروج کرد فروختن اسلحه حرام
مى شود .
و اگر یمانى خروج کرد , بپا خیز بسوی او .
که همانا پرچمش پرچم هدایت است .
و جایز نیست مسلمانان از او سرپیچى کنند ،
و اگر کسى این کار را انجام دهد از اهل جهنم
مى باشد .
"زیرا که او دعوت به حق و هدایت به راه راست
مى کند" .


منابع: الغیبة - محمد بن ابراهیم النعمانی ص 264
بحار الأنوار ج 52 ص 232

پیوندها

رسالت عظیم

اگر در تاریخ اسلامی بنگریم، میبینم که انسانیت، گرفتار سرکشان خشنی شده است که به امت اسلامی بدبختی را چشاندند و با حق و دین و فضیلت، مبارزه کردند تا مصالح حقیر خود را زنده کنند.

 و سردسته آنها سرکشی جنایتکار به نام یزید ابن معاویه بود . این ستمکار بر حرمت خدا و رسولش تعدی کرد و با جسارت و غاصبانه و فریبکارانه از روی ضعف اراده مردم و تجمع شدن آنها بر لقمه بی ارزش دنیا که مردم را وارد آتش دوزخ میکند و چه بد جایگاهی است،  بر منبر رسول اعظم بالا رفت.

و پیش از او سرکشان زمان در دوره نوح ع و سرکشی به نام نمرود و عمال او در زمان پیامبر ابراهیم ع و فرعون و سربازانش در زمان نبی، موسی ع و جالوت و همدستانش در زمان پادشاهی طالوت و داوود  ع و کاهنان معبد بنی اسرائیل در زمان عیسی ع و بزرگان قریش و سقیفه آنها در زمان رسول الله ص و معاویه و پاسبانهای او در زمان امیرالمومنین ع و پس از او ، بنی عباس و لشکریان انها بودند.

و اکنون نیز این حالت مبارزه با پروژه خدا و جنگ با خلیفه خدا که سرپرست این پروژه الهی است و جنگ با پیروان خلیفه خدا ادامه دارد ...

درسها و عبرتهایی را از انقلاب حسین ع آموخته ایم ؛ 

همان حسینی که پروژه خدا را برپا داشت و همه چیز خود را برای به سرانجام رساندن و تثبیت  این طرح بر مبنای متین و استوار آن با خون پاک خود و خون اهل بیتش ع و خون اصحاب و یاران پاکش و به قیمت اسیرشدن عیال خودفدا کرد. 

بله دشمنان آنها را از شهری به شهر دیگر میبردند و آنها در نهایت حزن و اندوه بودند و افسردگی و حسرت به خاطر آن همه اسرافی که در حق آنها شده بود و سرهایی که بر سر نیزه ها بالا میرفت ،بر آنها فزون یافته بود. 

و اینها همه به اسیران یادآوری میکرد که کربلا تمام نشده است و تا زمانی که فرزند فلانی بر سر کار است ، هرگز تمام نخواهد شد هرچند دین خدا و طرح و پروژه او ثابت باشد .

ولی واجب است تا این پروژه کامل شود و واجب است تا زینب ام المصائب که معلمی بزرگ بود ، آن را تکفل کند و آن را به پا دارد ؛ همان زینبی که بر همه این مصیبتها از زمان شهادت رسول الله ص تا امروز شاهد بود .

بله تا امروز و در زمان فعلی ما !

و او درباره آن جایگاههای دردناک و شدیدی که اسلام بر آنها گذشته و بعد از این از آنها خواهد گذشت به مردم شهادت میدهد. 

ای دوستداران امام حسین ع 

قضیه امام حسین ع مراحل مهم و سختی را در آن زمان گذراند.

خروج امام حسین ع از شهر جدش رسول الله ص به سوی مکه مکرمه و اقامش در آنجا برای چندین ماه پیش از آنکه در مراسم پرجمعیت حج و اجتماع بزرگی که در روز غدیر و به خصوص روز ترویه یا هشتم ذی الحجه سال شصت هجری بر گذار میشود شرکت کند 

ایشان  موسم حج و این شعائر (شعائر خدا )را  در پس خود رها کرد و شعائر خدا را خودش با روح و بدن خود ادا کرد و آن موسم را جدا کرد و آن را به عنوان شعائری که بر اهلش اقامه میشود از محتوا تهی کرد

 زیرا معصومین خودشان شعائر خدایند و مردم بر آنها حج میکنند.

و در آن وقت ، حج بدون موذنی که در میان مردم برای این واجب ندا دهد  برای حسین ع بی ارزش شده بود و بر مردم و حاضرین در آن اجتماع واجب بود وقتی موذن از حج و از مکه مکرمه  خارج میشود به موذن ملحق شوند و این از باب همراهی با امام زمانشان ع و برای جلوگیری از تقدم بر او یا تاخر از او که باعث نابودی و پیاده شدن از کشتی جاری ای که در حسین ع نمود دارد ، واجب است

 (خدایا بر محمد و آل محمد همان کشتیهای جاری در میان عمق آبهای فراوان درود بفرست . هر که بر آن کشتی بنشیند ایمن میگردد و هر که آن را ترک نماید غرق میشود و جلو زننده از آن ، بیرون می رود و آنکه ازآنهاعقب بماند تباه میشود و همراه با آنها، به حق می پیوندد )

خدایا ما را به حق و شفاعت حسین ع از همراهان با آنها قرار بده

و آنگاه که امام تصمیم به خروج برای اصلاح در امت جدش رسول الله گرفته بود وبرای برادرش ابن حنفیه نامه نوشت، این مرحله اول بود . 

و مرحله دوم :قافله یا کشتی امام حسین ع و آنهایی که به رکاب مبارک ایشان ملحق شدند و آنها هزاران نفر بودند

پس مدرسه ای پیشاهنگ لازم بود تا درس و پند بدهد تا دانشجویانی که به آن  میپیوندند، فارغ التحصیل شوند و به این ترتیب، نتایجی راکه به دست می آورندبه آنها بدهد . 

پس از آنکه نامه امام حسین را پذیرفتند ونوشته ای را که به عنوان کوچکترین نامه از نامه های کربلا وصف شده بود، ستاندند و امام ع در صبحدمی که از مکه خارج میشد،آن را به کسانی از بنی هاشم که در شهر مانده بودند ، داد و در آن نوشته بود :

(هرکه به من ملحق شود، شهید میگردد و هرکه تخلف کند ، گشایشی را درک نمیکند و السلام  )

پس مدرسه امام حسین ع بر مسیر بین مکه مکرمه و صحرای کربلا و در آن جایگاهها و شهادتگاههای عظیم  امتداد یافت و سفرش فقط در سی روز انجام شد . 

و میتوانید آن را محاسبه کنید از روز هشتم ذی الحجه تا روز دهم محرم و این فقط سی روز میشود و از آن دانش آموزان و طلاب فارغ التحصیل شدند و بالاترین درجه پایان نامه های معروف به الهیات را دریافت کردند ، به رغم سختی هایی که بر آنها گذشت .

آنها به این سختیها توجهی نکردند و همت یگانه تنها ، رضایت خدای تعالی و رضایت امام زمان ع بود و میخواستند فقط خدا و امام زمانشان آنها را بپذیرد و آنها موفق به پیروزی شدند.

امتی که هفتاد و دو نفر از آنها برگزیده شدند ، به سوی کاروان حسین ع به شکلی اگاهانه و خالصانه رفتند و بیشتر آنها از اهل کوفه بودند و این در حالی بود که مردم از یاری ریحانه رسول الله ص ، شانه خالی میکردند . 

پس یاران حسین ع و اهل بیت و اصحابش ، صاحب این لیاقت شدند تا قهرمانان کربلا و شجاعان عاشورا گردند و اگر این زمینی بودن نبود ، هرگز نمی توانستند به کهکشان برسند و مسیر را تکمیل کنند . 

و فرق بین آنها و بین کسانی که به خاطر مصالح دنیوی به حسین ع پیوستند ، بسیار واضح و بزرگ است .

و به همین دلیل ، پندهای حسین به آنها نتایجی غیر از آن نتایج به دیگران داد  زیرا آنها به آنچه حسین ع در درسها و پندهایش گفت توجهی نکردند زیرا توجه آنها ، امر دیگری بجز آنچه امام حسین ع رو به آن کرده بود، بود و آنها کاملا بی توجه ب مدرسه حسین ع بودند . 

پس شکست خوردند و مدرسه و آموزگار آن را رها کردند و به لانه هایی هجرت کردند که مقام حقیقی و عملی آنها بود و به سوی معلمی رفتند که آنها را فریفته بود و انها را از کهکشان آزادگان و مدرسه نیکان دور داشته بود. 

بله تاثیر یادآوری مرگ، آن مطلب عظیمی است که ترس و لرز بر طمعکاران افکند و آنها گریختند و از کاروان حسینی دور شدند. 

در حالی که استمرار یاد مرگ و شهادت و قتل ، نتایجی کاملا متفاوت را در مخلصان فهیم در میان انصار حسین ع و اهل بیت طاهر ایشان ایجاد کرد .

(لیمحص الله الذین امنوا) ( تا خدا آنان را که ایمان آوردند ، پاکیزه و غربال کند )

به همین دلیل اصحاب حسین ع هرگاه ترس بر آنها احاطه میکرد و دشمن به آنها نزدیک میشد و در معرض نبردی حتمی قرار می گرفتند ، چهره هایشان نورانی تر می شد و موضعگیری شان رسالتی و ثبات آنها تاریخی و اسطوره ای میشد. 

پس ثابت و پیروز  و سعادتمند شدند و منزلهای خود را در بهشت مشاهده کردند و همره با حسین ع گشایش برایشان حاصل شد و از گردنه و با برتری گذشتند .

و این چیزی است که خدای سبحان و تعالی از بندگانش میخواهد .

و این به برتری آن مدرسه الهی و حسینی ای باز میگردد که درسهای اخلاقی و تربیتی میدهد و ساختمان عقیدتی درست و تثبیت نفسها و ریاضت دادن به انها را بر اساس مبدا جهاد در راه خدای تعالی و برای یاری دین آن معبود سبحان که با خلیفه آن معبود سبحان نمود می یابد انجام میدهد ؛ همان خلیفه ای که در میان مردم و سرزمینها سیاست می ورزد تا از آن گروه اندک مومن و صبور که نفس خود را آماده شهادت و درک فتح عظیم همراه با امام زمان ع  کرده اند ، تخلص و اخلاص حقیقی ایجاد کند .

و این پس از آن است که از آن مدرسه عظیم آموختند ، چگونه ببخشند و با گرانبهاترین چیزی که دارند ،در راه خدای تعالی  بخشش کنند تا بزرگترین پروژه برای شهادت در پیشگاه رحمت و حجت آن معبود سبحان یعنی خلیفه خدا باشد ؛ همان خلیفه ای که دعوت کرد و پرچم حاکمیت خدا را برافراشت و برای آن پرچم و برای تثبیت دین الهی که جز با خون شریف ایشان بر پا نمی شد ، بر علیه کفر و سرکشی به رهبری حاکمیت شیطان یا مردم ، جهاد کرد و این ،مهم بود . 

پس ای مردم : 

صفحه اول، با خروج امام حسین ع از مکه به کربلا برای اصلاح و بر طرف کردن کجی در امت جدش رسول الله ص و بیان حال امت به هر که از اهل مکه که گوش شنوایی داشت و دلیل آوردن برای اجتماعات آنها و نوشتن نامه به برادرش محمد ابن حنفیه که در  آن علت خروجش را به وضوح بیان میکرد ، پیش از خروجش از مکه بود .

و صفحه دوم، که در آماده سازی قانون حسینی مربوط به نفس و روح و غربال و پاکسازی و خالص سازی آن برگزیدگان از میان آن جماعت فراوانی که ارزشی ندارند جز آنکه حال آنها به نتایج نهایی مناسب  برسد .

و این پروژه شهادتی است در کربلا که با خون پاکیزه آنها تطهیر شد . 

و آیا موضعگیری و شهادتگاه بزرگ به پایان رسیده است؟

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی